میردار هریجانی, مهدی, پورمجیدیان, محمدرضا, جلیلوند, حمید, زاهدی امیری, قوام الدّین. (1395). تأثیر اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش بر استقرار و زندهمانی زادآوری طبیعی جنگل(مطالعۀ موردی: پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند). فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست, 18(3), 191-202.
مهدی میردار هریجانی; محمدرضا پورمجیدیان; حمید جلیلوند; قوام الدّین زاهدی امیری. "تأثیر اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش بر استقرار و زندهمانی زادآوری طبیعی جنگل(مطالعۀ موردی: پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند)". فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست, 18, 3, 1395, 191-202.
میردار هریجانی, مهدی, پورمجیدیان, محمدرضا, جلیلوند, حمید, زاهدی امیری, قوام الدّین. (1395). 'تأثیر اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش بر استقرار و زندهمانی زادآوری طبیعی جنگل(مطالعۀ موردی: پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند)', فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست, 18(3), pp. 191-202.
میردار هریجانی, مهدی, پورمجیدیان, محمدرضا, جلیلوند, حمید, زاهدی امیری, قوام الدّین. تأثیر اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش بر استقرار و زندهمانی زادآوری طبیعی جنگل(مطالعۀ موردی: پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند). فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست, 1395; 18(3): 191-202.
تأثیر اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش بر استقرار و زندهمانی زادآوری طبیعی جنگل(مطالعۀ موردی: پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند)
1دانشجوی دکتری رشتۀ جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
2دانشیار گروه جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری *(مسوول مکاتبات) .
3استاد گروه جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
4استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران.
چکیده
زمینه و هدف: رفتار و واکنشهای زیراشکوب ناشی از میزان بازشدن تاجپوشش است که شرایط نوری بطور شدیدی بعد از شکلگیری آن تغییر میکند. روش بررسی: در این تحقیق پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند انتخاب شد. با پیمایش صد در صد و بررسی تمامی حفرههای طبیعی تاجپوشش موجود در آن، تأثیر اندازۀ سطح این حفرهها بر زادآوری طبیعی درختان جنگلی مطالعه شد و درختان مادری حاشیۀ حفرهها به تفکیک نوع گونه مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق حفرههای تاجپوشش به 4 کلاسه اندازۀ سطح 200- 50 ، 400- 200 ، 600- 400 و 800- 600 متر مربع تقسیم شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده میانگین طول قطرهای کوچک و بزرگ حفرهها در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در سطح 5% اختلاف معنیدار را نشان میدهد، بطوریکه با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح میانگین طول قطرها افزایش مییابد و بالعکس. بیشترین میزان نهالهای خشک مشاهده شده، در میان زادآوریهای استقرار یافته در درون میکروپلاتهای اندازهگیری شده در کلاسۀ اندازۀ سطح چهارم (کلاسۀ 8-6 آر) میباشد که اختلاف معنیداری را در سطح 5% نشان میدهد. بیشترین فراوانی درخت ممرز در حاشیۀ حفرههای کوچکتر از 2 آر وجود دارد و با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح از میانگین فراوانی درختان ممرز کاسته میشود. استقرار زادآوری و همچنین نوع گونههای زادآوری استقرار یافته، اختلاف معنیداری را در سطح 5% در کلاسههای مورد مطالعه نشان نداد. نتیجه گیری: بطور کلی در این تحقیق افزایش اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش و در نتیجه افزایش تنشهای نوری و دمایی بر نهالهای استقرار یافته، موجب مرگ و میر نهالها میشود.
زمینه و هدف: رفتار و واکنشهای زیراشکوب ناشی از میزان بازشدن تاجپوشش است که شرایط نوری بطور شدیدی بعد از شکلگیری آن تغییر میکند.
روش بررسی: در این تحقیق پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند انتخاب شد. با پیمایش صد در صد و بررسی تمامی حفرههای طبیعی تاجپوشش موجود در آن، تأثیر اندازۀ سطح این حفرهها بر زادآوری طبیعی درختان جنگلی مطالعه شد و درختان مادری حاشیۀ حفرهها به تفکیک نوع گونه مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق حفرههای تاجپوشش به 4 کلاسه اندازۀ سطح 200- 50 ، 400- 200 ، 600- 400 و 800- 600 متر مربع تقسیم شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده میانگین طول قطرهای کوچک و بزرگ حفرهها در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در سطح 5% اختلاف معنیدار را نشان میدهد، بطوریکه با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح میانگین طول قطرها افزایش مییابد و بالعکس. بیشترین میزان نهالهای خشک مشاهده شده، در میان زادآوریهای استقرار یافته در درون میکروپلاتهای اندازهگیری شده در کلاسۀ اندازۀ سطح چهارم (کلاسۀ 8-6 آر) میباشد که اختلاف معنیداری را در سطح 5% نشان میدهد. بیشترین فراوانی درخت ممرز در حاشیۀ حفرههای کوچکتر از 2 آر وجود دارد و با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح از میانگین فراوانی درختان ممرز کاسته میشود. استقرار زادآوری و همچنین نوع گونههای زادآوری استقرار یافته، اختلاف معنیداری را در سطح 5% در کلاسههای مورد مطالعه نشان نداد.
نتیجه گیری: بطور کلی در این تحقیق افزایش اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش و در نتیجه افزایش تنشهای نوری و دمایی بر نهالهای استقرار یافته، موجب مرگ و میر نهالها میشود.
Background and Objective: Understory treatment and reaction are due to crown opening, which light condition to be change intensity after gap forming.
Method: In this research parcel No 18 of forestry plan jamand series was selected. By dealt with a 100 percent survey and an entire field on all natural gaps in it, was surveyed about the effect of these gaps on forest natural regeneration. The trees in the margin of the gaps surveyed according to kinds of tree species. In this research gap size was studied in 4 classifications: 50-200, 200-400, 400-600 & 600-800 square meter and analysis was done on them.
Findig: According to the conclusion, averages of large and small diagonals of the gaps in its various types have significant difference at 5% level. With the increasing in the gap size diagonals of the gaps increases, too. The most of the seedling mortality were seen in the microplot which measured in the 4th class (6-8 are) and it has significant difference at 5% level. Most of the Carpinus betulus L. trees were seen in the margin of the gaps lesser than 2 are and with increasing the gap surface Carpinus betulus L. tree decreases. Regeneration establishment and its variety didn’t have significant difference at 5% level in the surveyed groups.
Conclusion: Generally in this research with increasing in the gap surface, light and temperature stress increases, too, and it causes seedling mortality.
Keywords: Natural Gap, Regeneration, Light, Control Plot, Jamand
مقدمه
سیر تکاملی هر جنگل به استقرار، تداوم و تحول زادآوری آن بستگی دارد. به عبارت دیگر آیندۀ یک جنگل طبیعی به وضعیت کنونی زادآوری آن وابسته است و آنچه را که امروزه در نقاط مختلف تحت عنوان جنگل یا تودههای جنگلی میشناسیم در واقع نتیجۀ تکامل و تحول زادآوری در آن جنگل در دورههای گذشته بوده است. وضعیت کنونی زادآوری در یک منطقه مشابه آیینهای است که سیمای آیندۀ جنگل را در آن نقطه مشخّص میکند، به همین دلیل هرگونه تغییر در وضعیّت زادآوری طبیعی درواقع سیمای تودههای جنگلی آینده را دگرگون میسازد (1).
گروهی از فاکتورهای زنده و غیرزندۀ موثر در استقرار زادآوری درختان و رشد و بقای آنها شامل: نور، رطوبت خاک، مواد غذایی، پوشش لاشبرگی، انتشار بذر و... میباشد که حفرههای تاجپوشش میتواند تاثیر بسیار مهمی در ترکیب عوامل فوق در یک رویشگاه طبیعی مسن داشته باشند (2)، همچنین زادآوری طبیعی مطمئنترین روش تجدید حیات است که طبیعت آنرا به رایگان در اختیار ما قرار میدهد (3).
براساس مطالعات بیان میشود، حفره عبارتست از مساحتی از جنگل که به صورت مستقیم زیر بازشدگی تاجپوشش قرار دارد و مساحت نقطۀ تخریب شده و میزان نور وارده دو عامل تعیین کننده در استقرار و کیفیّت نهال میباشد (4).
به عنوان اولین پژوهشهای انجام شده در رابطه با حفرههای تاجپوشش بیان میشود که زادآوری طبیعی جنگل بوسیلۀ افتادن درختان و شکلگیری متناوب حفرهها در سطح جنگل ایجاد میگردد (5).
اندازۀ حفرهها برای استقرار گونههای مختلف از عوامل مهمّی به شمار میآید، زیرا فرآیندهای متفاوتی از قبیل: باد، آتش، آفات و بیماریها، حشرات، مرگ و میر درختان و... ممکن است موجب انتشار حفرههای متفاوت از نظر اندازۀ سطح در جنگل بشود. از اینرو میانگین اندازۀ سطح حفره وابسته به نوع تخریب در جنگل است. در حفرههای بزرگتر نور بیشتری نسبت به حفرههای کوچکتر در دسترس قرار میگیرد و باعث استقرار گونههای نورپسند در آنها میشود (6).
بطورکلی در تودههای جنگلی دست نخورده، روشنههای تاجپوشش نامنظمی از نظر اندازه سطح و یک ساختار ناهمسال در تودۀ جنگل بوجود میآید (7) و رفتار و واکنشهای زیراشکوب ناشی از میزان بازشدن تاجپوشش است که شرایط نوری بطور شدیدی بعد از شکل گیری آن تغییر میکند (8)، به همین جهت مکانیزم ایجاد حفرهها نیازمند توجه بیشتری است (9).
اگر مساحت نقاط باز زیادتر از میزان طبیعی و توسط انسان ایجاد شده باشد، آنگاه احیای آن بطور طبیعی و خودبخود با مشکلاتی روبرو میشود و سرعت ترمیم وابسته به اندازۀ سطح حفرههاست (10- 11- 12)
سیمای آیندۀ جنگلهای دست نخورده از جمله: کیفیت، کمیت و تنوع به ابعاد و اندازۀ حفرههای ایجاد شده بستگی دارد و اساسا شروع تحول در جنگل با تخریب همراه است. مطالعۀ ساختار جنگل به خصوص در جنگلهای بکر و دست نخورده اهمیت زیادی دارد و اطلاعات جامعی در مورد وضعیت این جنگلها برای برنامهریزی به ما میدهد و مسیرهای توسعۀ مدیریت جنگل را برای رسیدن به یک ساختار مطلوب مشخص میکند (13)، به همین جهت شناخت مراحل تحولی و وضعیت پویایی تودههای طبیعی دخالت نشده میتواند راهکارهای مناسبی را جهت اعمال مدیریت بهینه در عرصههای جنگلهای شمال بویژه راشستانها ارایه نماید. از اینرو این مطالعه در جنگلی صورت گرفت که هیچگونه دخالت برنامهریزی شده در آن صورت نپذیرفته است.
در این تحقیق ما فرض کردیم: سطوح متفاوت حفرهها با استقرار زادآوری و زندهمانی نهالها ارتباط معنیداری دارد.
مواد و روشها
مواد
سری 3 جمند در حوزۀ آبخیز 45 گلبند واقع گردید. این سری در محدودۀ طول جغرافیایی "00 '30 °51 تا "28 '32 °51 شرقی و عرض جغرافیایی "35 '27 °36تا "00 '30 °36شمالی واقع شده است. سری 3 جمند به مساحت 1444 هکتار، سطح جنگلهای قابل بهرهبرداری 1222 هکتار به روش دانهزاد ناهمسال- تک گزینی گروهی مورد برنامهریزی قرارگرفته است. با توجه نتایج آماری اخذ شده میانگین تعداد در هکتار سری معادل 6/227 اصله و میانگین حجم در هکتار آن معادل 9/307 متر مکعب و تعداد کل درختان سرپای سری معادل 278287 اصله با حجم کل سرپا معادل 376504 مترمکعب میباشد. در این تحقیق پارسل 18 طرح جنگلداری سری جمند به مساحت 47 هکتار که در محدودۀ ارتفاعی بین 1000 تا 1100 متر از سطح دریا قرار دارد، انتخاب شده است که اقدام به بررسی حفرههای طبیعی تاجپوشش موجود در آن گردید. بیشترین سطح قطعه دارای شیب بین 0 تا 30 درصد و با جهت غالب شمال شرق است. این قطعه به سبب عدم دخالت در آن بسیار مسن میباشد و تاجپوشش در آن نسبتا متراکم است. قطعۀ مورد مطالعه بهعنوان قطعۀ شاهد، محدودۀ آن با پنج ردیف سیم خاردار قرق و محصور است و در طول دوره هیچگونه برداشتی در آن صورت نخواهد گرفت. خاک این رویشگاه تکامل یافته، بسیار حاصلخیز و از عمق مناسب برخوردار است که آهکزدایی بطور کامل و تا سنگ مادر ادامه یافته. با توّجه به روش طبقهبندی USDA در رده خاکهایAlfisolsقرار میگیرد. همچنین با داشتن رژیم رطوبتی یودیک در تحت رده Udepts قرار میگیرد و بر اساس روش فرانسوی جزء خاکهای قهوهای جنگلی شسته شده طبقهبندی میشود. مهمترین تیپهای جنگلی آن عبارتند از: راش خالص، راش- ممرز، راش- توسکا، راش- پلت، ممرز- توسکا و سایر گونهها بطور پراکنده، که در منطقۀ مورد مطالعه قابل مشاهده هستند (14).
روشها
با توجه به در اختیار داشتن نقشه جنگل و از آنجایی که اغلب نمونهبرداری از حفرههای تاجپوشش در تودههای جنگلی با استفاده از ترانسکتها با فاصلۀ معین انجام شده است (15)، این تحقیق در پارسل شاهد به مساحت 47 هکتار انجامگرفت و 5 ترانسکت با فواصل بین ترانسکتی 75 متر پیاده گردیده. سپس با برداشت تمامی حفرههای موجود در اجرای عملیات میدانی نسبت به اخذ دادههای صحرایی اقدام شد. درمسیر حرکت بر روی ترانسکتها پس از رسیدن به حفرههای تاجپوشش و مشخص نمودن محل دقیق آنها دادههای کمی و کیفی شامل: مساحت حفرههای تاجپوشش با محاسبه از پایدرختان مادری (13) به روش پیمایشی و با برداشت طول، شیب و آزیموت، همچنین اندازهگیری از قطر بزرگ و قطر کوچک حفرهها بوسیلۀ متر انجام شد. درختان حاشیه حفرهها به تفکیک نوع گونه، شیب متوسط و جهت حفرهها، صفات کمّی (شامل: تعداد، قطر یقه و ارتفاع) و کیفی (شامل: چنگالی، چندشاخه و خشک شده) نهالها به تفکیک نوع گونه با برداشت 5 میکروپلات یک مترمربعی با فاصلهای که از نسبت اندازه قطر بزرگ بدست میآید (16- 17- 18)، مورد ارزیابی قرار گرفتند و ارتفاع نهالها بوسیلۀ خطکش چوبی مدرج محاسبه شد. همچنین کیفیّت تنه درختان مادری، وضعیت تاج آنها و تمامی مشاهدهها در درون حفرهها یادداشتبرداری شد. به منظور بررسی وضعیت تاج درختان مادری حاشیۀ حفرهها به دو دستۀ: 1) متقارن 2) نامتقارن تقسیم شدند. همچنین جهت بررسی کیفیت تنۀ آنها به چهار گروه: 1) درختان دارای تنۀ صاف و سیلندریک 2) تنۀ صاف دارای شاخۀ جانبی زیاد 3) درختان دارای تنۀ کج و معوج 4) درختان دارای تنۀ دو شاخه تقسیم شدند. در آماربرداری صحرایی جهت قطر بزرگ بوسیلۀ قطبنما تعیین گردید، تا با جهت دامنه (حفره) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گیرد و نشان داده شود که آیا جهت کشیدگی حفره (قطر بزرگ) با جهت حفره (دامنه) ارتباط دارد یا خیر. بدین منظور در صورت یکی بودن جهت حفره و جهت قطر بزرگ کد 1 و در صورت عمود بودن کد 2 به آنها اختصاص داده شد.
تجزیه و تحلیلهای آماری
کلاسۀ اندازۀ سطح حفره اغلب بهعنوان شاخص محیطی برای تفکیک حفرههای تاجپوشش و بررسی آن با سایر پارامترهای اندازهگیری شده مورد استفاده قرارمیگیرد (19)، لذا در این تحقیق حفرههای تاجپوشش به 4 کلاسه اندازۀ سطح تقسیم شده و تجزیه و تحلیل بر روی آن صورت گرفت. این چهار کلاسه عبارتند از: 200- 50 ، 400- 200 ، 600- 400 و 800- 600 متر مربع. دادههای حاصل از آماربرداری صحرایی پیش از تجزیه و تحلیل طبق اصول آماری از لحاظ نرمال بودن و همگنی بررسی شدند. جهت بررسی نرمال بودن دادهها با توجه به اینکه تعداد مشاهدهها 24 قطعه نمونه (حفره) بود (کمتر از 50 قطعه نمونه) با استفاده از آزمون Shapiro-Wilk مورد بررسی قرار گرفت. سپس تجزیه وتحلیلهای آماری با استفاده از آزمون مقایسههای چندگانۀ دانکن در نرمافزار SPSS 11.5 انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای کیفی از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. لازم به ذکر است در تمامی مراحل تجزیه و تحلیل آماری دادهها، خطای مجاز نوع اوّل 5 درصد در نظر گرفته شده است و برای رسم نمودارها از نرمافزار Excel استفاده شده است (20- 21- 22- 23).
نتایج
با توجه به آماربرداری، منطقۀ مورد مطالعه در 5 ترانسکت بهصورت صد در صد از وجود حفرههای تاجپوشش بررسی شد که طول کلّ ترانسکتهای پیاده شده 3000 متر بود. این ترانسکتها با فواصل بین ترانسکتی 75 متر طوری قرارگرفتند که از روی هرکدام، دیگری قابل مشاهده بود (با توجه به علایم قرار داده شده). در این تحقیق تعداد 24 حفرۀ تاجپوشش با سطوح متفاوت در مسیر ترانسکتهای پیاده شده موردبررسی قرار گرفتند. حفرههای تاجپوشش پس از اندازهگیری سطح آنها، در 4 کلاسۀ اندازۀ سطح طبقهبندی شدند و فراوانی آنها در هر طبقه محاسبه شد و سپس نمودار آن رسم گردید. در این بررسی بیشترین حفرههای تاجپوشش در کلاسۀ اندازۀ سطح 6-4 آر با تعداد 10 عدد قرار گرفتند که 7/41 درصد تعداد حفرههای تاجپوشش را شامل میشود و کمترین تعداد حفرههای تاجپوشش در کلاسههای اندازۀ سطح کوچکتر از 2 آر و 8-6 آر هرکدام با تعداد 3 عدد که 5/12 درصد تعداد حفرههای تاجپوشش را شامل میشود (شکل 1).
شکل 1- درصد فراوانی حفرههای تاجپوشش در کلاسۀ اندازۀ سطح
Fig.1- percent as the frequency of canopy gaps in the surface class
مطابق اندازهگیریهای بهعمل آمده، اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در منطقۀ مورد مطالعه از 139 تا 766 مترمربع در نوسان است و میانگین آن 3/412 متر مربع بدستآمده. تعداد زادآوری در هکتار حداقل 4000 اصله و حداکثر 64000 اصله، با میانگین تعداد در هکتار 25579 اصله محاسبه شد. همچنین تعداد و نوع زادآوریهای اندازهگیری شده در مجموع میکروپلاتها مطابق شکل 2 محاسبه شد.
شکل 2- فراوانی نوع زادآوری، شمارش شده در مجموع میکروپلاتها
Fig. 2- Frequency of regeneration, counts in sum of micro-plots
تجزیه وتحلیل پارامترهای کیفی با آزمون کروسکال والیس نشان میدهد که هیچ یک از عوامل ذکر شدۀ پارامترهای کیفی اختلاف معنیداری را در سطح 5% با کلاسههای اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش ندارد (جدول 1). همچنین زادآوری استقرار یافته از لحاظ کیفی دارای وضعیت خوب و شادابی بوده و از آنجایی که منطقۀ مورد مطالعه پارسل شاهد بوده، نهالها چنگالی و بد فرم نبوده و فقط نهالهای خشکیده محاسبه شده است که نتایج آن در جدول 2 ارایه گردیده است.
جدول 1- نتایج آزمون کروسکال والیس برای پارامترهای کیفی جهت دامنه، تاج و تنه درختان(X̅±Sd)
Table 1- Results of the Kruskal-Wallis test for qualitative parameters aspect, crowns and trunks of trees
کلاسۀ اندازۀ سطح
(مترمربّع)
متغیّر
200- 50
400- 200
600- 400
800- 600
سطح معنیداری
جهت دامنه و قطر بزرگ
58/0 ±12
53/0 ±14
48/0 ±11
58/0 ±12
n.s.853/0
تاج متقارن
16/1 ±14
25/1 ±12
94/0 ±11
73/1 ±15
n.s.850/0
تاج نامتقارن
16/1 ±17/13
46/1 ±56/9
35/1 ±85/13
58/0 ±17/15
n.s.506/0
کیفیت تنۀ 1
00/1 ±17/12
07/1 ±81/11
05/1 ±50/12
16/1 ±67/14
n.s.941/0
کیفیت تنۀ 2
00/1 ±12
17/1 ±81/9
06/1 ±65/13
73/1 ±33/16
n.s.471/0
کیفیت تنۀ 3
58/0 ±33/15
2/1 ±06/13
57/1 ±45/11
53/1 ±67/11
n.s.842/0
کیفیت تنۀ 4
58/0 ±17/12
46/0 ±25/11
85/0 ±60/12
58/0 ±83/15
n.s.719/0
کیفیت تنه: 1) درختان دارای تنۀ صاف و سیلندریک، 2) تنۀ صاف دارای شاخۀ جانبی زیاد، 3) درختان دارای تنۀ کج و معوج، 4) درختان دارای تنۀ دو شاخه. - ( 5% = α ؛ n.s.، عدم معنیداری در سطح 5% )
سپس به بررسی حفرههای تاجپوشش و پارامترهای اندازهگیری شده و مقایسۀ آنها در کلاسۀ اندازۀ سطح پرداختهشد که برای این کار از روش مقایسههای چندگانۀ دانکن استفاده شد (جدول 2).
جدول 2- نتایج آزمون مقایسه گروهی میانگینها در کلاسههای مختلف حفرههای تاجپوشش(X̅±Sd)
Table 2- The test results of compare means in different class of canopy gaps
کلاسۀ اندازۀ سطح
متغیّر (مترمربّع)
200- 50
400- 200
600- 400
800- 600
قطر بزرگ حفره (متر)
c 08/2 ±33/19
b 00/4 ±50/26
b 19/5 ±70/31
a 25/6 ±00/41
قطر کوچک حفره (متر)
d 58/0 ±67/11
c 59/1 ±56/15
b 16/3 ±20/21
a 00/4 ±00/26
زادآوری خشک شده
b 00/0
b 71/0 ±25/0
b 32/0 ±10/0
a 53/1 ±33/1
قطر یقه(cm) 5/7- 5
b00/0
ab 35/0 ±13/0
ab 42/0 ±20/0
a 73/1 ±00/1
درخت مادری ممرز
a 65/2 ±00/3
b 76/0 ±00/1
b 71/0 ±50/0
b00/0
شیب
56/17 ±33/43
92/6 ±88/26
02/10 ±40/26
55/23 ±00/36
فراوانی ارتفاع نهالها < 3/1
77/5 ±33/6
22/8 ±50/7
27/5 ±00/5
82/10 ±00/9
فراوانی ارتفاع نهالها > 3/1
08/2 ±33/2
58/6 ±13/4
37/3 ±30/3
04/4 ±67/4
فراوانی زادآوری در هکتار
2/14742 ±3/17333
66/26617 ±23250
66/13631 ±16600
8/28023 ±33/27333
حروف مختلف لاتین نشان دهندۀ اختلاف معنیدار در سطح 5% میباشد.
قطر بزرگ و قطر کوچک حفره درکلاسههای مختلف اندازۀ سطح اختلاف معنیداری را در سطح 5% نشان میدهد، بطوریکه با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح طول قطرها افزایش مییابد و بالعکس.
مطابق تجزیه و تحلیل صورت گرفته بیشترین میزان زادآوری خشک مشاهده شده در درون میکروپلاتهای اندازهگیری شده در کلاسه اندازۀ سطح 8- 6 آر بوده است و در سطح 5% اختلاف معنیداری را نشان میدهد.
پس از اندازهگیری قطر یقۀ نهالها در 5 گروه با کلاسۀ اندازۀ سطح مورد مقایسه قرار گرفتند. این 5 گروه عبارتند از: قطر یقۀ نهالهای کوچکتراز 5/2 ، 5- 5/2 ، 5/7- 5 ، 10- 5/7 و 5/12- 10 سانتیمتر. در تجزیه و تحلیل آماری به جز گروه cm 5/7- 5 ، سایر گروهها اختلاف معنیداری را در سطح 5% در کلاسۀ اندازۀ سطح نشان نداد.
از بین پایههای مادری موجود در حاشیۀ حفرههای تاجپوشش گونۀ ممرز در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در سطح 5% اختلاف معنیدار نشان داد. بطوریکه میانگین بیشترین فراوانی درخت ممرز در حاشیۀ حفرههای کوچکتر از 2 آر وجود دارد و با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح از میانگین تعداد درختان ممرز کم شده تا اینکه در حاشیۀ کلاسۀ حفرههای 8- 6 آر دیگر درخت ممرز وجود ندارد.
شیب عمومی منطقۀ مورد مطالعه 30% میباشد، لذا در آزمونهای آماری اختلاف معنیداری را در گروههای موردمطالعه نشان نداد. محدودۀ ارتفاعی جنگل مورد مطالعه 1100- 1000 متر از سطح دریا میباشد و جهت پارسل نیز شمالشرق است که به علّت اختلاف ارتفاعی کم و یکسان بودن جهت دامنه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار نگرفتند.
پس از اندازهگیری ارتفاع نهالها در دو گروه ارتفاعی کوچکتر از 3/1 متر و بزرگتر از ارتفاع 3/1 متر با کلاسههای اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند و اختلاف معنیداری را در سطح 5% نشان ندادند (جدول 2). فراوانی زادآوری در هکتار، همچنین تنوع گونهای زادآوری استقرار یافته نیز در آزمونهای آماری اختلاف معنیداری را در گروههای مورد مطالعه نشان نداد (شکل 3).
شکل 3- فراوانی زادآوری به تفکیک نوع گونه در کلاسۀ حفرههای تاجپوشش
Fig. 3- Frequency of regeneration by the type of species in canopy gap classes
بحث و نتیجهگیری
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر اندازه سطح حفرههای طبیعی بر زادآوری طبیعی جنگل در قطعه شاهد انجامپذیرفت تا الگویی از فرآیند تغییر و تحول طبیعی در جنگلها، جهت بکارگیری آن در شیوههای مختلف دخالت علمی و فنی در اکوسیستمهای مشابه باشد.
در تجزیه و تحلیلهای آماری جهت دامنه و جهت قطر بزرگ حفرهها در کلاسههای اندازۀ سطح حفرهها در سطح 5% اختلاف معنیداری را نشان نداد. این موضوع میتواند بیانگر این مطلب باشد که روند شکلگیری حفرهها در تاجپوشش جنگلهای طبیعی در منطقۀ مورد مطالعه از الگوی خاصی پیروی نکرده و جهت قطر بزرگ حفرهها (کشیدگی حفرهها) مستقل از جهت دامنه و شیب میباشد.
دو پارامتر کیفی مربوط به درختان مادری حاشیۀ حفرههای تاجپوشش یعنی وضعیت تاج و کیفیت تنۀ آنها نیز اختلاف معنیداری را در سطح 5% در حفرههای تاجپوشش نشان نداد. از مشاهدههای حاصل از آماربرداری صحرایی میتوان نتیجه گرفت اغلب درختان حاشیۀ حفرههای تاجپوشش بهسبب رقابت جهت کسب نور بیشتر دارای تاج گسترده شده و این گستردگی، جانبی و نامتقارن به سمت حفرهها میباشد (24). همچنین به سبب بازشدگی روشنهها در تاجپوشش موجب رسیدن نور به تنۀ درختان شده و درختان دارای تنۀ صاف و سیلندریک و بسیار مرغوب، شاخههای جانبی بسیاری بر روی آن روییده است. از آنجایی که این تاثیرها حاصل از بازشدگی در تاجپوشش است و تقریبا در همۀ حفرههای تاجپوشش اتفاق میافتد، لذا سبب عدم معنیداری این پارامترها در کلاسههای مختلف اندازۀ سطح شد.
اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش که تابعی از قطربزرگ و قطر کوچک اشکال مختلف آن است، موجب شده که باتغییر کلاسۀ اندازۀ سطح، قطر بزرگ و قطر کوچک حفرههای تاجپوشش نیز تغییر کند. بطوریکه با افزایش کلاسۀ اندازۀ سطح میانگین طول قطرها افزایش یابد و بالعکس که میانگین قطرهای کوچک و بزرگ حفرهها در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در سطح 5% اختلاف معنیدار را نشان میدهد.
زادآوری استقرار یافته از لحاظ کیفی دارای وضعیت خوب و شادابی بوده و از آنجایی که منطقۀ مورد مطالعه پارسل شاهد بوده و با پنج ردیف سیم خاردار محصور است، بهعلت عدم سرچر شدن نهالها و آسیبهای دخالت انسانی (مانند آسیبهای وارده در زمان بهرهبرداری و حمل و نقل)، چنگالی و بد فرم نبوده و فقط نهالهای خشکیده محاسبه شده است. مطابق نتایج این تحقیق بیشترین میزان نهالهای خشک مشاهده شده، در میان زادآوریهای استقرار یافته در درون میکروپلاتهای اندازهگیری شده در کلاسۀ اندازۀ سطح چهارم (کلاسۀ 8-6 آر) میباشد که اختلاف معنیداری را در سطح 5% نشان میدهد. از میان عوامل محیطی نور و در نتیجۀ آن دما از مهمترین عواملی است که با توجه به اندازۀ روشنۀ ایجاد شده در تاجپوشش بر روی کمیت و کیفیت نهالها اثر میگذارد. حفرههای کوچکتر در جنگل میتوانند محیط مناسبتری را برای زادآوری ایجاد کنند، چراکه تنشهای نوری در حفرههای کوچک کمتر است (25) و با افزایش اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش تنشهای نوری و دمایی بیشتری بر نهالهای استقرار یافته اثر میگذارد و موجب افزایش دمای خاک، خشکی آن و تبخیر آب و رطوبت میشود که اثر مستقیم بر روی نهالها میگذارد. تحقیقات نشان میدهد که با افزایش سطح حفره تعداد نهالها کاهش مییابد و برشها نباید در سطوح بزرگ زده شوند بلکه گروههای کوچک تا متوسط سطح مطلوبی را جهت کمیت زادآوری و بهبود وضعیت کیفی نهالها ایجاد میکند (16- 26). همچنین بیان میشود که با افزایش سطح حفره تعداد نهالها به شدت کاهش مییابد (27).
گروه میانی قطر یقۀ نهالها (گروه 5/7-5 سانتیمتر) در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش در سطح 5% اختلاف معنیداری را نشان داد. بطوریکه با افزایش اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش میانگین تعداد در این گروه قطری افزایش یافته و در کلاسۀ چهارم اندازۀ حفرهها (8-6 آر) بیشترین فراوانی را دارد. البته میتوان گفت این گروه قطری آخرین گروه، محسوب شده زیرا در دو گروه دیگر یعنی 10-5/7 و 5/12-10 سانتیمتر تعداد نهال بسیار کمی در حفرههای مطالعه شده وجود داشت. تحقیقات نشان میدهد که قطر یقه نهالهای راش همانند ارتفاع آن با افزایش سطح حفره افزایش مییابد. این موضوع میتواند به علت افزایش منابع در دسترس مانند نور، تجزیۀ سریع و سرعت روند بازگشت عناصر مغذی به خاک باشد، مانند ازت که نقش اساسی در رشد گونههای گیاهی دارد و میتوان گفت علت رشد قطری و ارتفاعی زیاد نهالها در حفرههای بزرگتر به دلایل اشاره شده بستگی دارد (27).
از بین پایههای مادری موجود در حاشیۀ حفرههای تاجپوشش تنها گونۀ ممرز در کلاسۀ اندازۀ سطح حفرههای تاجپوشش اختلاف معنیدار نشان داد و بیشترین فراوانی درختممرز در حاشیۀ حفرههای کوچکتر از 2 آر وجود دارد. این موضوع به این علت میتواند باشد که شکل جنگلی درخت ممرز از درختان راش، افرا پلت و توسکا کوچکتر بوده و سبب ایجاد حفرهها با اندازۀ سطح کوچکتر میشود. از این رو در منطقۀ مورد مطالعه در مکانهایی که تیپ ممرز مشاهده میشد، حفرههای کوچک از نظر اندازۀ سطح در آن بوجود آمده بود.
پارسل مورد مطالعه با جهت عمومی شمال شرق و شیب عمومی 30 درصد میباشد. همچنین اغلب سطح پارسل هموار بوده و به ندرت بهصورت تپهماهور است. بعلت این یکسانی در جنگل مورد مطالعه، پارامتر شیب اختلاف معنیداری را در گروههای مورد مطالعه نشان نداد.
اگرچه ارتفاع نهالها در کلاسههای اندازۀ سطح حفرهها اختلاف معنیداری را نشان نداده است اما تحقیقات بیان میکند که با افزایش اندازۀ سطح حفره بر ارتفاع نهالها افزوده میشود که میتواند بعلت رقابت بین نهالهای استقرار یافته جهت کسب نور بیشتر باشد (27- 28).
استقرار زادآوری و همچنین نوع گونههای زادآوری استقرار یافته، اختلاف معنیداری را در سطح 5% در کلاسههای مورد مطالعه نشان نداد. اما این در حالی است که تحقیقات بیشترین فراوانی زادآوری راش را در حفرههای تاجپوشش کوچکتر از 2 آر ذکر کردهاند (16- 27- 29). همچنین بیان میشود که زادآوری راش در حفرههای کوچکتر فراوانتر از حفرههای بزرگ میباشد به طوری که بهترین زادآوری راش در حفرههای کوچکتر از 200 متر مربع اتفاق میافتد (30). در مقابل نشان داده شده است که حفرههای تاجپوشش در جنگلهای طبیعی از نظر اندازۀ سطح کوچک هستند، لذا اختلاف معنیداری میان استقرار زادآوری و ترکیب گونهها در حفرههای متفاوت از نظر اندازۀ سطح مشاهده نمیشود (2).
با بررسی مطالعات صورت گرفته میتوان نتیجهگرفت که در جنگلهای طبیعی راش همواره تخریب در سطوح کوچک اتفاق میافتد و سپس ترمیم میشود. اندازۀ سطح حفره و درنتیجۀ آن میزان نور وارد شده از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر استقرار زادآوری و رویش نهالها میباشد. بدین ترتیب براساس تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته فرضیۀ مطرح شده به اینصورت اثبات میشوند که در این تحقیق بین سطوح متفاوت حفرهها با استقرار زادآوری در سطح 5% اختلاف معنیداری وجود ندارد. همچنین با توجه به اینکه در روند افزایش میزان اندازۀ سطح حفرهها میزان نور ورودی و همچنین دما افزایش پیدا میکند، لذا با افزایش اندازۀ سطح روشنههای تاجپوشش تنشهای نوری و دمایی بیشتری بر نهالهای استقرار یافته اثر گذاشته و موجب مرگ و میر نهالها میشود که در اینتحقیق با افزایش اندازۀ سطح، در کلاسۀ اندازۀ سطح چهارم (بزرگترین کلاسۀ مورد مطالعه در این تحقیق) بیشترین تعداد نهالهای خشک شده در میان زادآوریهای استقرار یافته وجوددارد.
منابع
آزادفر- د، سعیدی- ز، «تأثیر سطح روزنۀ تاجپوشش بر نرخ فتوسنتز خالص و ویژگیهای برگ نهالهای راش»- سوّمین همایش ملّی جنگل، بهار 1388- تهران- ایران.
Dupuy, J.M., Chazdon, R.L., 2008. Interaction effects of canopy gap, understory vegetation and leaf litter on tree seedling recruitment and composition in tropical secondary forests. Forest Ecology and Management, Vol. 255, pp. 3716-3725.
مصدق، احمد، «جنگلشناسی»، انتشارات دانشگاه تهران، 1375، ص 481.
Kathke, S., Bruelheide, H., 2010. Gap dynamics in a near-natural spruce forest at Mt. Brocken, Germany. Forest Ecology and Management, Vol. 259, pp. 624-632.
Serander, R., 1936. Granskar Och Fiby Vrskog: En studie over stormluckornas och marbuskarnas betydelse i den sevenska granskogens regeneration (The primitive forests of Granskar and Fiby: A study of the part played by storm-gaps and dwarf trees in the regeneration of the Swedish spruce forest. Acta Phytogeogr, Suec. Vol. VIII, pp. 1-227. (In Swedish with English summary).
Schumann, M.E., White, A.S., Witham, J.W., 2003. The effect of harvest-created gaps on plant species diversity, composition, and abundance in a Maine oak-pine forest. Forest Ecology and Management, Vol. 176, pp. 543-561.
McCarthy, J.W., Weetman, G., 2006. Age and size structure of gap-dynamic, old-growth boreal forest stands in Newfoundland. Silva Fennica, Vol. 40(2), pp. 209-230.
Hu, L., Zhu, J., 2009. Determination of the tridimensional shape of canopy gaps using two hemispherical photographs. Agricultural and Forest Meteorology, Vol. 149, pp. 862-872.
Romell, E., Hallsby, G., Karlsson, A., 2009. Forest floor light conditions in a secondary tropical rain forest after artificial gap creation in northern Borneo. Agricultural and Forest Meteorology, Article in press.
Clinton, B.D., Baker, C.R., 2000. Catastrophic windthrow in the southern Appalachians: characteristics of pits and mounds and initial vegetation responses.Forest Ecology and Management, Vol. 126, pp. 51-60.
Elliott, K.J., Hitchcock, S.L., Krueger, L., 2002. Vegetation response to large scale disturbance in a southern Appalachian forest: Hurricane Opal and Salvage Logging. J. Torrey Bot. Soc., Vol. 129, pp. 48-59.
دلفان اباذری، بهرام و همکاران، «بررسی سطوح حفرههای زادآوری و وضعیت کمّی نهالهای استقرار یافته در قطعه شاهد جنگلهای کلاردشت (طرح لنگا)»، فصلنامه پژوهشی تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، 1383، جلد 12 (2): 251- 266.
Runkle, J.R., 1992. Guidelines and sample protocol for sampling forest gaps. U.S.D.A. For. Serv. Gen. Tech. Rep. PNW-GTR, pp. 238.
شهنوازی، هوشنگ، «ارزیابی کمّی و کیفی حفرههای زادآوری ایجاد شده در راشستانهای گلبند(سری جمند)»، پایان نامۀ کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، 1379؛ ص 115.
امانزاده، بیتالله و همکاران، «بررسی زادآوری راش در حفرههای طبیعی جنگلهای اسالم»، مجلۀ پژوهش و سازندگی، 1385، جلد 71: 19-25.
McCathy, J., 2001. Gap dynamics of forest trees: A review with particular attention to boreal forests. Environ. Rev., Vol. 9, pp. 1-59.
ماریجا، نورسیس.(نویسنده) فتوحی، اکبر. و اصغری، فریبا.(مترجم). «کتاب آموزشی آنالیز آماری دادهها با SPSS 11.0». انتشارات کانون نشر علوم 1382، ص 612.
ورامش- س، حسینی- م، عبدی- ن، «توسعۀ جنگلکاری، رهیافتی نوین در ترسیب کربن، حفاظت خاک و توسعۀ پایدار»- سوّمین همایش ملّی جنگل، بهار 1388- تهران- ایران.
Dytham, C., 1999. Choosing and using statistics, a biologist’s guide. Black Well Publication, pp. 218.
Wheater, C.P., Cook, P.A., 2002. Using statistics to understand the environment. Routledge Publication, pp. 245.
Muth, C.C., Bazzaz, F.A., 2002. Tree canopy displacement at forest gap edges. Can. J. For. Res., Vol. 32, pp. 247-254.
Tognetti, R., Minotta, G., Pinzauti, S., Michelozzi, S., Borghetti, M., 1998. Acclimation to changing light conditions of long-term shade-grown beech (Fagus sylvatica L.) seedlings of different geographic origins, Trees-Structure and Function. Springer Berlin/Heidelberg, Vol. 12(6), pp. 326-333.
موسوی میرکلایی، سیّدرضا و همکاران، «تعیین اندازه سطح حفره تاجپوشش برای بهبود زادآوری طبیعی راش»، مجله منابع طبیعی ایران، 1382، جلد 56 (3): 39- 46.
سلیمی مقدّم، علی اوسط، «بررسی کمّی و کیفی زادآوری گونههای مختلف درختی در حفرههای با سطوح متفاوت در سری 2 لساکوتی»، پایان نامه کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه مازندران، دانشکده منابع طبیعی،1384؛ ص 88.
شهنوازی، هوشنگ و همکاران، «ارزیابی کمّی وکیفی زادآوری طبیعی درحفرههای ایجاد شده راشستانهای گلبند (سری جمند)»، فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، 1384، جلد 13 (2): 141-153.
موسوی میرکلایی، سیّدرضا، «تأثیر اندازۀ سطح و درصد شیب حفره بر روی زادآوری نهالها بعد از برشهای پناهی در سری شوراب از حوزه گلبند»، پایان نامۀ کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس، 1379؛ ص 98.
Yamamoto, S., 1989. Gap dynamics in Climax Fagus Crenata forests. Bot. Mag. Tokyo, Vol. 102, pp. 93-114.
1- دانشجوی دکتری رشتۀ جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
2- دانشیار گروه جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری *(مسوول مکاتبات) .
3- استاد گروه جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
4- استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران.
1- PhD Student, Faculty of Natural Resources, Sari agricultural and Natural Resorses University, I. R. Iran.
2- Associate Prof., Faculty of Natural Resources, Sari agricultural and Natural Resorses University, I. R. Iran. *(Corresponding Author)
3- Professor, Faculty of Natural Resources, Sari agricultural and Natural Resorses University, I. R. Iran.
4- Professor, Faculty of Natural Resources, University of Tehran, I. R. Iran.
مراجع
آزادفر- د، سعیدی- ز، «تأثیر سطح روزنۀ تاجپوشش بر نرخ فتوسنتز خالص و ویژگیهای برگ نهالهای راش»- سوّمین همایش ملّی جنگل، بهار 1388- تهران- ایران.
Dupuy, J.M., Chazdon, R.L., 2008. Interaction effects of canopy gap, understory vegetation and leaf litter on tree seedling recruitment and composition in tropical secondary forests. Forest Ecology and Management, Vol. 255, pp. 3716-3725.
مصدق، احمد، «جنگلشناسی»، انتشارات دانشگاه تهران، 1375، ص 481.
Kathke, S., Bruelheide, H., 2010. Gap dynamics in a near-natural spruce forest at Mt. Brocken, Germany. Forest Ecology and Management, Vol. 259, pp. 624-632.
Serander, R., 1936. Granskar Och Fiby Vrskog: En studie over stormluckornas och marbuskarnas betydelse i den sevenska granskogens regeneration (The primitive forests of Granskar and Fiby: A study of the part played by storm-gaps and dwarf trees in the regeneration of the Swedish spruce forest. Acta Phytogeogr, Suec. Vol. VIII, pp. 1-227. (In Swedish with English summary).
Schumann, M.E., White, A.S., Witham, J.W., 2003. The effect of harvest-created gaps on plant species diversity, composition, and abundance in a Maine oak-pine forest. Forest Ecology and Management, Vol. 176, pp. 543-561.
McCarthy, J.W., Weetman, G., 2006. Age and size structure of gap-dynamic, old-growth boreal forest stands in Newfoundland. Silva Fennica, Vol. 40(2), pp. 209-230.
Hu, L., Zhu, J., 2009. Determination of the tridimensional shape of canopy gaps using two hemispherical photographs. Agricultural and Forest Meteorology, Vol. 149, pp. 862-872.
Romell, E., Hallsby, G., Karlsson, A., 2009. Forest floor light conditions in a secondary tropical rain forest after artificial gap creation in northern Borneo. Agricultural and Forest Meteorology, Article in press.
Clinton, B.D., Baker, C.R., 2000. Catastrophic windthrow in the southern Appalachians: characteristics of pits and mounds and initial vegetation responses.Forest Ecology and Management, Vol. 126, pp. 51-60.
Elliott, K.J., Hitchcock, S.L., Krueger, L., 2002. Vegetation response to large scale disturbance in a southern Appalachian forest: Hurricane Opal and Salvage Logging. J. Torrey Bot. Soc., Vol. 129, pp. 48-59.
دلفان اباذری، بهرام و همکاران، «بررسی سطوح حفرههای زادآوری و وضعیت کمّی نهالهای استقرار یافته در قطعه شاهد جنگلهای کلاردشت (طرح لنگا)»، فصلنامه پژوهشی تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، 1383، جلد 12 (2): 251- 266.
Runkle, J.R., 1992. Guidelines and sample protocol for sampling forest gaps. U.S.D.A. For. Serv. Gen. Tech. Rep. PNW-GTR, pp. 238.
شهنوازی، هوشنگ، «ارزیابی کمّی و کیفی حفرههای زادآوری ایجاد شده در راشستانهای گلبند(سری جمند)»، پایان نامۀ کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، 1379؛ ص 115.
امانزاده، بیتالله و همکاران، «بررسی زادآوری راش در حفرههای طبیعی جنگلهای اسالم»، مجلۀ پژوهش و سازندگی، 1385، جلد 71: 19-25.
McCathy, J., 2001. Gap dynamics of forest trees: A review with particular attention to boreal forests. Environ. Rev., Vol. 9, pp. 1-59.
ماریجا، نورسیس.(نویسنده) فتوحی، اکبر. و اصغری، فریبا.(مترجم). «کتاب آموزشی آنالیز آماری دادهها با SPSS 11.0». انتشارات کانون نشر علوم 1382، ص 612.
ورامش- س، حسینی- م، عبدی- ن، «توسعۀ جنگلکاری، رهیافتی نوین در ترسیب کربن، حفاظت خاک و توسعۀ پایدار»- سوّمین همایش ملّی جنگل، بهار 1388- تهران- ایران.
Dytham, C., 1999. Choosing and using statistics, a biologist’s guide. Black Well Publication, pp. 218.
Wheater, C.P., Cook, P.A., 2002. Using statistics to understand the environment. Routledge Publication, pp. 245.
Muth, C.C., Bazzaz, F.A., 2002. Tree canopy displacement at forest gap edges. Can. J. For. Res., Vol. 32, pp. 247-254.
Tognetti, R., Minotta, G., Pinzauti, S., Michelozzi, S., Borghetti, M., 1998. Acclimation to changing light conditions of long-term shade-grown beech (Fagus sylvatica L.) seedlings of different geographic origins, Trees-Structure and Function. Springer Berlin/Heidelberg, Vol. 12(6), pp. 326-333.
موسوی میرکلایی، سیّدرضا و همکاران، «تعیین اندازه سطح حفره تاجپوشش برای بهبود زادآوری طبیعی راش»، مجله منابع طبیعی ایران، 1382، جلد 56 (3): 39- 46.
سلیمی مقدّم، علی اوسط، «بررسی کمّی و کیفی زادآوری گونههای مختلف درختی در حفرههای با سطوح متفاوت در سری 2 لساکوتی»، پایان نامه کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه مازندران، دانشکده منابع طبیعی،1384؛ ص 88.
شهنوازی، هوشنگ و همکاران، «ارزیابی کمّی وکیفی زادآوری طبیعی درحفرههای ایجاد شده راشستانهای گلبند (سری جمند)»، فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، 1384، جلد 13 (2): 141-153.
موسوی میرکلایی، سیّدرضا، «تأثیر اندازۀ سطح و درصد شیب حفره بر روی زادآوری نهالها بعد از برشهای پناهی در سری شوراب از حوزه گلبند»، پایان نامۀ کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس، 1379؛ ص 98.
Yamamoto, S., 1989. Gap dynamics in Climax Fagus Crenata forests. Bot. Mag. Tokyo, Vol. 102, pp. 93-114.