نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد اقتصاد محیط زیست، دانشگاه علامه طباطبایی *(مسوول مکاتبات)
2 استادیار گروه اقتصاد کشاورزی و محیط زیست دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
کلیدواژهها
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهنوزدهم، شماره دو، تابستان 96
کاربردی از فرضیه پناهگاه آلودگی در شناسایی صنایع آلاینده: شواهدی از رابطه تجاری ایران- چین
رضا اخباری [1] *
حمید آماده[2]
تاریخ دریافت:16/3/94 |
تاریخ پذیرش:24/9/94 |
چکیده
زمینه و هدف: رشد اقتصادی و توسعه همه جانبه در تمام جوامع در عین حال که اهداف مثبتی تلقی میشوند، دارای اثرات جانبی منفی بر دیگر حوزهها از جمله محیط زیست هستند. در سالیان اخیر موضوعی که توجه زیادی را به خود جلب کرده، بحث اثرات جانبی منفی جهانی سازی و تجارت آزاد بر محیط زیست است، به گونهای که با ارایه فرضیه پناهگاه آلودگی، سهم عظیم تجارت و نقش پر رنگ جهانیسازی در انتقال آلایندهها نمایانتر شده است.
روش بررسی: در این مطالعه با به کار گیری الگوی خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) و آزمون کرانهها، فرضیه پناهگاه آلودگی در رابطه تجاری ایران-چین در بازه زمانی 2004-1987 برای کدهای دورقمی ISIC مربوط به صنایع آلاینده بررسی شد. علاوه بر ارایه چهار الگوی غیر خطی برای چهار صنعت آلاینده، الگوی غیرخطی دیگری نیز با استفاده از دادههای تجمیع شده این صنایع برآورد گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از N شکل بودن منحنی کوزنتس زیست محیطی (EKC)، سهم بالای تولیدات کارخانهای در انتشار کربن، تأیید فرضیه پناهگاه آلودگی از ایران به چین برای کدهای 34 و 35 و شناسایی صنایع آلاینده صادراتی با کدهای 35 و 37 بوده که فعالیت تولیدی شان سبب افزایش انتشار دی اکسید کربن می شود.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس الگوی دادههای تجمیع شده فرضیه PHH تأیید نمی شود، در حالی که فرضیه مذکور با استفاده از الگوهای جزییتر قابل تفسیر است. بنابراین لزوم استفاده از الگوهای جزیی و در سطح گروههای کالایی برای بررسی فرضیه پناهگاه آلودگی بیش از پیش نمایان می شود. تنها با کاربرد این فرم از الگوهاست که سیاستگذاران میتوانند با دقت بیشتری صنایع آلاینده را شناسایی نموده و در جهت بهبود شرایط زیست محیطی اقدام نمایند.
واژههای کلیدی: فرضیه پناهگاه آلودگی، تجارت، EKC، آزمون کرانه ها، ARDL.
|
Application of Pollution Haven Hypothesis in identifying dirty industries Evidence of iran-china commercial relationship
Reza Akhbari[3]*
Hamid Amadeh[4]
Abstract
Background and Objective: In all societies, economic growth and development appear kind of main goal but they also have negative side effects on other fields such as environment. In recent year, lots of discussion about negative side effects of globalization and free trade without restrictions has been done and with proposing the Pollution Haven Hypothesis (PHH), the massive share of trade and the importance of globalization in transferring pollutants have been revealed.
Method: In this study we used ARDL (Auto Regressive Distributed Lag) approach to cointegration and bounds test to identify long run relationships between variables in the PHH models about Iran-China trade relationship. All data that we used are in time series format and including 1987-2004. We separate dirty industry from green ones by ISIC codes. Four codes about dirty industries were identified and based on them we present five models that included four models for each ISIC codes that were introduced and one models to examine this subject that if all for goods were aggregated, can the PHH still true?
Findings: Results show that Environmental Kuznets Curve (EKC) is N shaped, the share of manufacturing products in CO2 emission is enormous, PHH from Iran to China is accepted about 34 and 35 ISIC codes, dirty industries that we export their products are pollution intensive about 35 and 36 ISIC codes.
Discussion and Conclusion: The evidence highlights the need to look at the imported goods related to dirty industries in details because now it is clear that PHH may be existed if the examination was perform in the detailed level with looking at dirty industries. This approach to investigating of PHH can help policy makers to identify the green and dirty industries exactly and improve the environmental condition that we live in.
Key words: pollution haven hypothesis, trade, EKC, bounds testing, ARDL.
مقدمه
رشد اقتصادی و توسعه همه جانبه در تمام جوامع در عین حال که اهداف مثبتی تلقی می شوند، دارای اثرات جانبی منفی نیز هستند، اما شدت و ضعف این اثرات با توجه به درجه توسعه یافتگی متفاوت خواهد بود. اثرات جانبی فوق الذکر بر ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی وضعیت محیط زیست اثرگذار است و تغییرات مثبت و یا منفی را شکل می دهد. در ادبیات اقتصادی مباحث مربوط به اثرات جهانی سازی و تجارت آزاد بر وضعیت کلان اقتصادی- در کنار سایر اثرات این پدیده عالم گیر بر متغیرهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی- در محافل آکادمیک از جمله موضوعات چالش برانگیز به شمار میآید. در سالیان اخیر موضوعی که توجه زیادی را به خود جلب کرده، بحث اثرات جانبی منفی جهانی سازی و تجارت آزاد بر محیط زیست است، به گونهای که با ارایه فرضیه پناهگاه آلودگی، سهم عظیم تجارت و نقش پر رنگ جهانی سازی در انتقال آلایندهها از کشورهای توسعه یافته و پیشرو به کشورهای عقب مانده و کم تر توسعه یافته و در مواردی به کشورهای در حال توسعه، نمایان تر شده است. با این اوصاف از جمله منابع تولید آلاینده، علاوه بر مصرف انرژی در بخشهای مختلف، رشد GDP، میزان تولیدات کارخانهای و وضعیت شهرنشینی میتواند متغیر سطح تجارت و کشورهای طرف تجاری – با توجه به وضعیت توسعه یافتگی آنها- باشد.
مطالعات مختلفی در زمینه ارتباط میان مصرف انرژی در بخش های مختلف و سطوح تولید آلاینده ها با به کارگیری فرم های مختلف EKC (منحنی زیست محیطی کوزنتس) در ایران انجام شده که غالباً یا بر مبنای داده های پانل بوده و یا اگر تحلیل سری زمانی صورت گرفته، فرضیه پناهگاه آلودگی مد نظر نبوده که در قسمت های آتی به آن ها اشاره خواهد شد.
آنچه این مطالعه را از دیگر تحقیقات انجام شده در داخل متمایز می کند این که هدف اصلی این تحقیق ارزیابی فرضیه پناهگاه آلودگی در رابطه تجاری ایران و چین به عنوان اصلی ترین شریک تجاری ایران - که به لحاظ ارزش دلاری بیشترین صادرات و واردات در دهه اخیر و به خصوص بر اساس آمار منتشر شده توسط گمرکات کشور در بازه سال های 85 تا 90 با این کشور انجام شده است– در قالب سری زمانی و بازه 2004-1987 می باشد. هم چنین ویژگیهای دیگر این مطالعه عبارتند از:
1- مطالعات پیشین صورت گرفته چه در داخل و چه در خارج به بررسی رابطه بین انتشار دی اکسید کربن، رشد اقتصادی، مصرف انرژی و تجارت خارجی - که از آزادی تجارت به عنوان سنجه ای برای آن استفاده شده است- میپردازد که بنا بر گفته سلیمان و همکاران(1) احتمال تورش تجمعی (aggregation bias) را به همراه دارد. جهت جلوگیری از ایجاد این تورش، در این مطالعه از داده های تفصیلی و جزیی مربوط به جریان تجارت کالاهای آلاینده میان ایران و چین که با چهار کد دو رقمی مشخص می شود، استفاده شده است.
2- همان طور که گفته شد در این مطالعه از تکنیک های سری زمانی به جای تکنیک های مربوط به داده های مقطعی و یا پانل استفاده شده، زیرا ممکن است به این علت که کشورها به صورت منفرد در نظر گرفته می شوند و برآورد با این فرض انجام می شود که به طرق مشابه و با کالاهای یکسان، آلاینده ها مورد مبادله قرار می گیرند، نتایج گمراه کنندهای ارایه گردد.
3- یکی از اهداف اصلی این تحقیق علاوه بر تحلیل فرضیه پناهگاه آلودگی، برآورد و ارایه مدلی از EKC است که تحت تأثیر این فرضیه قرار می گیرد. اگر در نمایش چنین مدلی موفق باشیم میتوان ادعا کرد روش جدیدی برای تعیین ترکیب کالاهای صادراتی یافته ایم به نحوی که منجر به توسعه صنایع پاک در داخل شده و نیز قادر به شناسایی صنایع کثیفی می شویم که با واردات - در پیش گرفتن سیاست های جانشینی واردات به جای تولید کالاهای آلاینده - می توان از انتشار آلاینده های ناشی از تولید کالاهای مربوط به آن صنعت، جلوگیری کرد.
در این مطالعه با استفاده از رهیافت ARDL معرفی شده توسط پسران و همکاران (2) در تحلیل هم انباشتگی، با در نظر گرفتن فرم درجه سوم EKC - که مدلی غیر خطی را ارایه می کند- و وارد کردن متغیر توضیحی سهم تولیدات کارخانه ای از GDP و صادارات و واردات اقلام آلاینده به عنوان سنجه ای برای PHH که با کدهای دو رقمی ISIC مشخص می شوند، به تحلیل وضعیت انتشار دی اکسید کربن و برآورد ضرایب بلند مدت مدل EKC می پردازیم.
مطالعه حاضر در هفت بخش تنظیم شده که در بخش دوم، مختصراً چارچوب نظری EKC و PHH ارایه شده و سپس در بخش سوم مروری بر مطالعات گذشته خواهیم داشت. بخش چهارم شامل توصیف داده ها و مدل مورد استفاده است و در بخش پنجم به تشریح متدولوژی خواهیم پرداخت. در بخش ششم شواهد تجربی مربوط به ایران و طرف تجاری یعنی چین بر اساس الگوی معرفی شده در بخش پنجم، ارایه می گردد. در پایان – بخش هفتم- به جمع بندی و تحلیل یافته ها خواهیم پرداخت و توصیه های سیاستی-زیست محیطی استخراج شده از مدل را عرضه خواهیم کرد.
1- چارچوب نظری مربوط به EKC و PHH
کوزنتس (3) نشان داد کشورها در طی مسیر توسعه، در مراحلی از رشد اقتصادی دچار افزایش نابرابری درآمد می شوند و پس از رسیدن به سطح مشخصی از درآمد، وضعیت نابرابری رو به بهبود می گذارد، به طوری که این روند شکل U معکوس به خود می گیرد. در دهه 1990 شواهد تجربی دال بر وجود همین رابطه در مورد شاخص های تخریب محیط زیست و رشد اقتصادی مشاهده شد. اولین بار گروسمن و کروگر (4) به تحلیل تجربی منحنی زیست محیطی کوزنتس پرداختند و این مطالعه مبنایی شد برای مطالعات بعدی در این زمینه که در قسمت مطالعات پیشین به آنها اشاره خواهد شد. استدلال اقتصاددانان در توضیح EKC این گونه است که کشورها در مراحل اولیه فرآیند صنعتی شدن، اولویت اصلی را برای رشد اقتصادی و افزایش تولید ملی قایلند در حالی که نسبت به محیط زیست و وضعیت آن در غفلت به سر می برند و به اثرات منفی رشد اقتصادی بر محیط زیست توجه نمی کنند. با توسعه هر چه بیشتر اقتصاد و حرکت در مسیر توسعه یافتگی و رسیدن به سطوح خاصی از رشد اقتصادی، افزایش درآمد سرانه و بالا رفتن استطاعت مالی افراد، تقاضا برای استانداردهای زیست محیطی بالاتر و محیطی پاک تر برای زندگی، نهادها و سازمان های مرتبط با محیط زیست را به وضع قوانین و مقرراتی وا می دارد تا پیامدهای منفی ناشی از رشد بر محیط زیست را کنترل کند. بدین سبب است که انتشار آلاینده ها کاهش یافته و شاخص های زیست محیطی نسبت به قبل بهبود می یابد و در نتیجه شاهد همان رابطه U برعکس میان رشد تولید ناخالص داخلی و سطوح انتشار کربن هستیم.
از سوی دیگر گروسمن و کروگر (4)، استرم (5) و کول (6) نشان میدهند سیاستهای زیست محیطی که در جهت بهبود شرایط وضع میشوند، تحرک سرمایه و الگوی تجارت در اقتصادهای باز را بر اساس فرضیه پناهگاه آلودگی تحت تأثیر قرار میدهد و به تبع آن وضعیت انتشار آلاینده ها نیز دچار تغییر میشود. بر اساس PHH، هر چه کشورها توسعه یافتهتر میشوند، استانداردهای زیست محیطی سخت گیرانه تری را بر اساس استدلال بالا وضع خواهند کرد. از این رو، صنایع آلاینده در این کشورها باید متحمل هزینههای بالایی برای تولید باشند و در مقابل، از آنجا که در کشورهای کمتر توسعه یافته اولویت سیاست گذاران، رشد سریع اقتصادی بدون توجه به مسایل زیست محیطی است، صنایع آلاینده کشورهای توسعه یافته در کشورهای کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه با اقبال زیادی مواجه میشوند. طبیعی است که در چنین شرایطی کارخانجات آلاینده با مکان یابی مجدد در کشورهای توسعه نیافته نه تنها ملزم به پرداخت جرایم زیست محیطی که قبلاً منجر به ضرر و زیان آنها میشد، نیستند بلکه تسهیلات ارایه شده از سوی این کشورها بر کسب سودهای کلان آنها میافزاید. بدین طریق کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه – با قوانین زیست محیطی ملایم تر نسبت به کشورهای توسعه یافته – به پناهگاهی برای صنایع آلاینده تبدیل می شوند.
2- مطالعات پیشین
به طور کلی می توان مطالعات صورت گرفته در حوزه مورد تحقیق این مقاله را در سه دسته، طبق جدول زیر تقسیم نمود.
جدول 1- طبقه بندی مطالعات گذشته
Table 1- classification of previous studies
مطالعات صورت گرفته |
موضوع مورد مطالعه |
براجر و همکاران (7)، کاکس و همکاران (8)، استیو و تاماریت (9و10)، صبوری و همکاران (11)، دوآرت و همکاران (12)، جانکی (13)، ایواتا و همکاران (14)، آکاراوکی و ازتورک (15)، شرزه ای و حقانی (16)، فطرس و معبودی (17)، بهرامی و همکاران (18) |
تحلیل EKC بدون در نظر گرفتن تجارت و PHH |
کول (6)، کوپلند و تیلور (19)، انتویلر و همکاران (20)، کول و الیوت (21)، گروسمن و کروگر (4)، استرم (5)، جایانتاکوماران و لیو (22)، هی و وانگ (23)، احمد و لانگ (24)، آلدی (25)، هالیکوغلو (26)، پژویان و مرادحاصل (27)، محمدوند ناهیدی و قلی پور فیضی (28) |
تحلیل EKC با در نظر گرفتن تجارت و عدم توجه به PHH |
فریدل و گتزنر (29)، کول (6)، سلیمان و همکاران (1)، لی و همکاران (30)، برقی اسکویی (31)، برقی اسکویی و یاوری (32)، دلفان (33) |
تحلیل EKC با در نظر گرفتن تجارت و PHH |
مشروح دسته سوم مطالعات که با در نظر گرفتن نظریه پناهگاه آلودگی و وارد کردن آن به معادله کوزنتس، وضعیت رابطه انتشار را با دیگر متغیرهای اقتصادی مورد تحلیل قرار دادهاند در ادامه بررسی میشود.
فریدل و گتزنر (29) رابطه بین توسعه اقتصادی و انتشار آلاینده دی اکسید کربن برای کشور کوچک صنعتی شده و دارای تجارت آزاد اتریش را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه از فرم درجه سوم منحنی کوزنتس و دادههای مربوط به بازه زمانی 1960 تا 1999 و دو متغیر سهم واردات و صادرات از GDP - به عنوان سنجه ای برای شناسایی فرضیه پناهگاه آلودگی – استفاده شد. نتایج علاوه بر شکستی ساختاری در اواسط دهه 70 به دلیل شوک بازار نفت، فرم N شکل از EKC را ارایه کرد. کول (6) نیز با در نظر گرفتن اثر پناهگاه آلودگی بر انتشار آلایندهها، EKC را برآورد نمود. وی با استفاده از دادههای پانل برای 21 کشور در بازه زمانی 1980 تا 1997، شواهدی مبتنی بر اثر گذاری متغیر پناهگاه آلودگی بر انتشار آلایندهها را معرفی کرد، ولی اثرات این متغیر در مقایسه با متغیرهای اصلی در مدل EKC به طور نسبی دارای نقش کوچکتری بود. تحقیق دیگری که با نگاه به فرضیه پناهگاه آلودگی، EKC را مورد برآورد قرار داده، مطالعه سلیمان و همکاران (1) است. آنها ارتباط پویای میان انتشار CO2 و رشد اقتصادی در مالزی را برای دوره 1980-2004 مورد ارزیابی قرار دادند. مدل آنها با در نظر گرفتن مصرف انرژی، صادرات آلودگی از مالزی به چین – که به عنوان اصلی ترین و بزرگترین شریک تجاری معرفی شده – و واردات کالاهای آلاینده از چین به مالزی که توسط کدهای ISIC مشخص شده اند، وجود فرضیه پناهگاه آلودگی را با کاربست مدل ARDL و آزمون هم انباشتگی معرفی شده توسط پسران و همکاران (2) مورد بررسی قرار داده و به جهت مقایسه نتایج، با استفاده از مدل FMOLS نیز ضرایب EKC را تخمین زدند که هر دو مدل شواهد یکسانی را ارایه کرد. یافتهها حاکی از رد فرضیه پناهگاه آلودگی بود زیرا که اکثر ضرایب مربوط به واردات از چین دارای علامت مثبت و معنادار بودند و این بدین معناست که افزایش واردات از چین سبب افزایش آلودگی محیط زیست در مالزی میشود و یعنی سیاستهای جانشینی واردات برای کاهش آلودگی محیط زیست در مالزی به اجرا درنیامده است. در حقیقت رابطه تجاری مالزی-چین انتشار CO2 در مالزی را افزایش میدهد، که به معنای پناهگاه آلودگی به شمار رفتن مالزی برای چین است. لی و همکاران (30) با استفاده از دادههای پانل مربوط به 89 کشور در بازه زمانی 1960 تا 2000 منحنی EKC را با در نظر گرفتن PHH مورد تخمین قرار دادند. نتایج تحلیل نشان داد که فرم درجه 3 منحنی کوزنتس برای کل پانل و حالت U برعکس برای کشورهای با درآمد متوسط قاره آمریکا و اروپا برقرار است.
از مطالعاتی که در داخل به بررسی فرضیه پناهگاه آلودگی پرداخته اند، مطالعه برقی اسکویی (31) است که با استفاده از روش پانل و رهیافت اثرات ثابت در قالب چهار گروه کشوری، شامل کشورهایی با درآمد سرانه بالا، متوسط به بالا، متوسط به پایین و پایین طی دوره زمانی 2002-1992،EKC مورد تخمین قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن میباشد که افزایش آزادسازی تجاری و درآمد سرانه در کشورهای با درآمد سرانه بالا و کشورهای با درآمد سرانه متوسط به بالا به کاهش انتشار دی اکسید کربن و در کشورهای با درآمد سرانه متوسط به پایین و پایین، به افزایش انتشار دی اکسید کربن منجر میشود. در تحقیق برقی اسکویی و یاوری (32) به منظور بررسی فرضیه پناهگاه آلودگی در ایران، الگوی تجارت و روند خالص صادرات کشور با کشورهای OECD در خصوص تولیدات آلاینده و پاک بر اساس کدهای ISIC طی سال های 2003-1999 به صورت نموداری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق حاکی از رد فرضیه پناهگاه آلودگی در ایران میباشد. دلفان (33) نیز در قالب دادههای پانل به برآورد الگوی EKC و تحلیل رابطه پناهگاه آلودگی میان کشورهای عضو G8 و D8 پرداختند. مدل تصریح شده کوزنتس در این مطالعه شامل متغیرهای صادرات و واردات آلاینده – مربوط به کدهای ISIC 34، 35، 36، 37 – و تولید ناخالص داخلی در فرم درجه 3 به عنوان متغیرهای توضیحی و دادههای مربوط به انتشار CO2 به عنوان متغیر وابسته است. نتایج فرضیه پناهگاه آلودگی نشان داد که کشورهای توسعه یافته جی 8، با انتقال صنایع آلاینده خود به کشورهای در حال توسعه دی 8، مقداری از آلودگی ناشی از انتشار دی اکسید کربن خود را به کشورهای گروه دی 8 انتقال داده اند.
از مطالعات فوق چنین بر میآید که هنوز هیچ مطالعهای در داخل، منحنی کوزنتس زیست محیطی را با در نظر گرفتن متغیر پناهگاه آلودگی در چارچوب سری زمانی مورد ارزیابی قرار نداده است.
1- توصیف داده ها و ارایه مدل
در این مطالعه از دادههای سالانه در بازه زمانی 1987 تا 2004 (1383-1366) استفاده شده و علت انتخاب این بازه زمانی محدودیت موجود در یافتن دادههای منتشره بر اساس کدهای دو رقمی ISIC، مربوط به 4 گروه کالایی آلاینده (که در جدول 2 ملاحظه میشود) است که از پایگاه داده Trade production and protection database استخراج شده است. برای بررسی وضعیت فرضیه پناهگاه آلودگی در رابطه ایران و چین بر اساس مدل EKC، تولید ناخالص داخلی (به دلار و قیمت های ثابت 2005) و سرانه انتشار CO2 از پایگاه داده بانک جهانی و داده های مربوط به سهم تولیدات کارخانهای از GDP نیز از سری زمانیهای بانک مرکزی دریافت شد. در مورد انتخاب کدها نیز میتوان به مطالعه کول (6) اشاره داشت. وی تصریح میکند که اجماع کلی مبنی بر این وجود دارد که کدهای 34، 35، 36 و 37 مربوط به صنایع آلاینده و کدهای 32، 38 و 39 مربوط به صنایع پاک است.
جدول 2- صنایع و کدهای ISIC مربوط به آن
Table 2- industries and ISIC codes
صنایع |
کدهای ISIC |
چاپ و نشر – کاغذ و فرآورده های آن |
34 |
محصولات پلاستیکی و لاستیکی-مواد شیمیایی صنعتی-پالایشگاه های نفتی-بنزین و زغال سنگ-سایر مواد شیمیایی |
35 |
شیشه و محصولات آن-سفال و چینی-دیگر محصولات غیر فلزی |
36 |
محصولات ساخته شده از غیر فلزات آهنی-آهن و فولاد |
37 |
منبع: Trade production and protection database
مدل پایه ای که در اکثر مطالعات از جمله هالیکوغلو (26)، جلیل و محمود (34) و قوش (35) استفاده شده، به صورت زیر است :
(1)
که E نشان گر سرانه انتشار CO2، Y، درآمد واقعی سرانه، EN، مصرف سرانه انرژی در بخش تجاری و TR، درجه باز بودن است - و به عنوان سنجه ای برای تجارت خارجی استفاده شده - است.
همان طور که ذکر شد، از آنجایی که در این مطالعه به دنبال نگاهی کاملاً جزیی به صادرات و واردات هستیم، از این رو با انجام تغییراتی در مدل فوق، چهار الگو برای هر یک از کدهای ISIC در فرم درجه سه و یک الگو برای مجموع این کدها برآورد خواهیم کرد.
مدل مورد استفاده در این مطالعه به صورت زیر تعریف می شود:
(2)
در مدل فوق تولید ناخالص داخلی را با Y، سرانه انتشار CO2 را با E، سهم تولیدات کارخانهای از GDP را با S و نسبت واردات کالاهای آلاینده به کل واردات از چین و نسبت صادرات کالاهای آلاینده به کل صادرات به چین را به ترتیب با DMi t وDXi tنشان دادهایم که i چهار کد ISIC منتخب را نشان میدهد.
بر اساس مبانی نظری مربوط به منحنی EKC، انتظار بر این است که علامت 4α، 5α و 6α به ترتیب مثبت، منفی و مثبت باشد. همچنین برای وجود فرضیه پناهگاه آلودگی در رابطه تجاری ایران و چین باید علامت 2α، منفی شود، زیرا همان طور که شرح آن رفت، بر اساس این فرضیه بنگاههای چند ملیتی، علی الخصوص آنهایی که فعالیتشان آلودگی افزا است، به کشورهایی با استاندارد زیست محیطی پایینتر نقل مکان میکنند. در این حالت کشوری که بنگاه آلودگی افزا از آن خارج شده، اکنون با وارد کردن تولیدات شرکت مورد نظر، از کالاهای آن استفاده کرده ولی پذیرای آلایندگی ناشی از فرآیند تولید آن کالا نبوده است. در نتیجه با افزایش این قبیل واردات، انتظار میرود سطح انتشار در کشور وارد کننده، کاهش یابد. اگر ضریب سهم صادرات (یعنی 3α) مثبت شود، میتوان صنعت تولیدکننده کالا با کد ISIC مربوطه را از جمله تولیدکنندگان آلاینده افزا برشمرد و دنبال راه حلی رفت که بتوان آلایندگی صنعت مذکور را کاهش داد.
1- روش شناسی
پیش از برآورد هر الگویی تعیین درجه انباشتگی هر متغیر و رابطه هم انباشتگی میان متغیرها ضروری است، زیرا از این طریق میتوان اطمینان یافت که نتایج حاصله دقیق و قابل اتکا و رابطه بلندمدت میان متغیرهای مدل برقرار است. در این تحقیق، رهیافت ARDL که توسط پسران و همکاران (2) معرفی شده است، مورد استفاده قرار میگیرد. مهمترین مزیت روش مذکور این است که نیازی به تعیین درجه انباشتگی متغیرها نیست؛ یعنی چه متغیرها (0)I و یا (1)I بوده و یا حتی دارای درجه انباشتگی کسری باشند، بدون توجه به وجود ریشه واحد می توان با این روش رابطه هم انباشتگی میان متغیرها را شناسایی کرد. این در حالی است که در روشهای استاندارد تعیین هم انباشتگی، مانند روش انگل و گرنجر (36) و یوهانسن و یوسیلیوس (37) باید تمام متغیرها دارای درجه انباشتگی یکسان باشند. با استفاده از رهیافت ARDL، ضرورت کاربرد آزمونهای ریشه واحد در مورد درجه انباشتگی متغیرها برطرف میشود (سلیمان و همکاران (1)). با این حال برای اطمینان از این که هیچ متغیری (2)I نیست، با به کارگیری آزمونهای مانایی دیکی فولر تعمیم یافته (ADF) و فیلیپس-پرون (PP) این وضعیت را بررسی خواهیم کرد.
آزمون کرانهها در چارچوب رهیافت ARDL برای بررسی رابطه هم انباشتگی بین انتشار CO2، رشد اقتصادی، سهم تولیدات کارخانهای از GDP و متغیرهای مربوط به فرضیه پناهگاه آلودگی به کار گرفته شد. مدل مورد نظر در رهیافت ARDL مورد استفاده به صورت زیر است:
(3)
در الگوی فوق Δ، عملگر تفاضل مرتبه اول، ، جزء عرض از مبدأ و ، جزء اخلال با ویژگی نوفه سفید است.
در آزمون کرانههای مبتنی بر الگوی ARDL، اولین گام برآورد معادله فوق با روش OLS است. پس از آن فرضیه صفر عدم وجود رابطه هم انباشتگی میان متغیرها (که به معنای عدم وجود رابطه بلند مدت است) در برابر فرضیه رقیب در فرم زیر، با استفاده از آزمون F ارزیابی میشود.
مقادیر بحرانی آماره F توسط پسران و پسران (38) و پسران و همکاران (2) برای نمونههای بزرگ جهت آزمون فوق محاسبه شده است که شامل دو دسته مقدار بحرانی برای حالات (0)I و (1)I می شود که کرانهای پایین و بالا هستند. فرضیه صفر در صورتی رد خواهد شد که مقدار F محاسباتی بیش از مقدار بحرانی کران بالا باشد. در این حالت فرضیه عدم وجود هم انباشتگی میان متغیرها رد خواهد شد. اگر مقدار F محاسباتی کمتر از کران پایین شود، نمیتوان فرضیه صفر را رد کرد و اگر بین کران بالا و پایین قرار گیرد، نمیتوان تصمیمی در مورد وضعیت هم انباشتگی اتخاذ کرد. برای انتخاب وقفه بهینه تفاضل مرتبه اول متغیرهای معادله فوق از معیار شوارتز-بیزین (SBC) استفاده شد که در مقایسه با معیار آکاییک (AIC) کمترین وقفه ممکن را در نظر می گیرد.
1- نتایج تجربی
با استفاده از مدلی که در قسمت قبل معرفی شد، پنج الگو (چهار الگو مربوط به صادرات و واردات کالاهای آلاینده به تفکیک کدهای ISIC و یک الگو مربوط به صادرات و واردات کالاهای آلاینده به صورت تجمیع شده) برای تحلیل وضعیت پناهگاه آلودگی در رابطه تجاری ایران و چین در بازه زمانی 1987 تا 2004 برآورد گردید. تمامی محاسبات با استفاده از نرم افزار MICROFIT 4.1 انجام شده است.
در ابتدا نتایج مربوط به آزمون های ADF و PP ارایه و تحلیل میشود. لازم به ذکر است که در هر دو آزمون، فرضیه صفر عبارت است از وجود ریشه واحد.
جدول 3- نتایج آزمون های مانایی
Table 3- results of stationary tests
تفاضل مرتبه اول متغیر |
آماره آزمون PP با عرض از مبدأ |
آماره آزمون ADF با عرض از مبدأ |
متغیر |
|
آماره آزمون PP با عرض از مبدأ |
آماره آزمون ADF با عرض از مبدأ |
|||
361/4-*** |
007/4-** |
465/2- |
517/2- |
E |
535/3-** |
205/4-*** |
455/0 |
733/1 |
Y |
119/3-** |
414/3-** |
997/0 |
121/1 |
Y2 |
|
518/2-* |
541/1 |
350/2 |
Y3 |
346/4-*** |
238/4-*** |
301/1 |
158/0 |
S |
503/15-*** |
747/4-*** |
997/4-*** |
931/4-*** |
DM34 |
189/10-*** |
265/10-*** |
112/4-*** |
961/4-*** |
DM35 |
417/5-*** |
546/3-** |
531/2- |
695/3-** |
DM36 |
932/5-*** |
634/1- |
353/2- |
601/4-*** |
DM37 |
749/10-*** |
048/10-*** |
611/3-** |
437/3-** |
DM |
940/9-*** |
365/5-*** |
967/3-*** |
925/3-*** |
DX34 |
848/4-*** |
848/4-*** |
355/1- |
417/1- |
DX35 |
348/3-** |
680/3-** |
840/1- |
294/2- |
DX36 |
291/4-*** |
019/5-*** |
765/2-* |
940/1- |
DX37 |
668/8-*** |
054/7-*** |
521/2- |
348/2- |
DX |
سطوح معناداری عبارتند از 1%***، 5%**، 10%*
منبع: محاسبات محقق
نتایج فوق نشان میدهد که پس از تفاضل گیری از متغیرها، ریشه واحد تمامی آن ها حذف شده و مانا میشوند. البته برخی از متغیرها در سطح نیز مانا بودهاند. بر این اساس میتوان با اطمینان بیان داشت که تمام متغیرها (0)I و (1)I هستند. حال با استفاده از آزمون کرانهها به دنبال یافتن رابطه هم انباشتگی و یا همان اثبات وجود رابطه بلند مدت میان متغیرهای مدل خواهیم بود.
جدول 4- نتایج آزمون کرانه ها
Table4. Results of bounds test
مقدار آماره F |
کد ISIC و صنعت مربوط به آن |
049/46*** |
چاپ و نشر – کاغذ و فرآورده های آن : 34 |
522/3** |
محصولات پلاستیکی و لاستیکی، مواد شیمیایی صنعتی، پالایشگاههای نفتی، بنزین و زغال سنگ و سایر مواد شیمیایی : 35 |
678/104*** |
شیشه و محصولات آن، سفال و چینی، دیگر محصولات غیر فلزی : 36 |
758/28*** |
محصولات ساخته شده از غیر فلزات آهنی، آهن و فولاد : 37 |
188/42*** |
مجموع صنایع فوق |
سطوح معناداری عبارتند از 1%***، 5%**، 10%*
منبع: محاسبات محقق
یافتههای فوق نشان میدهد که مقادیر F محاسباتی در هر پنج الگو بیش از مقدار بحرانی کران بالا است و در تمام حالات، فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود رابطه هم انباشتگی میان متغیرها رد میشود. لازم به توضیح است که مقادیر بحرانی معرفی شده توسط پسران و همکاران (2) مربوط به نمونههای 500 تا 1000 قابل مشاهده است. نارایان (39)، این مقادیر بحرانی را برای نمونههای 30 تا 80 تایی تعدیل کرده است. حجم نمونه مورد استفاده در این مطالعه کمتر از مقادیر فوق است ولی از آنجا که مقادیر محاسباتی F به اندازه کافی بزرگ است، مقایسه آنها با مقادیر بحرانی متفاوت ارایه شده توسط پسران و همکاران (2) و یا نارایان (39) تفاوتی در نتایج حاصله ایجاد نمیکند. حال که وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای هر پنج الگو به اثبات رسید، نوبت به استخراج ضرایب پویای کوتاهمدت و بلندمدت میرسد که در ادامه بیان شدهاند.
نتایج فوق حاکی از تصریح مناسب هر پنج الگو است. نکته ای که در اینجا باید مد نظر قرار گیرد، آماره مربوط به آزمون همبستگی سریالی است که در مورد الگوی مربوط به صنعت آلاینده با کد 35، وجود همبستگی سریالی در اجزاء اخلال مدل را نشان می دهد. همان طور که لارنسون و چای (40) در مطالعه خود تصریح کرده اند، وجود این مسئله در الگوی ARDL بنا بر ویژگیهای خاص این مدل، نتایج حاصل از برآورد ضرایب را تحت تأثیر قرار نمی دهد. از طرفی در این مطالعه به وجود واریانس ناهمسانی اشاره شده و نویسندگان تأکید کردهاند که اگر متغیرهای مورد تحلیل (0)I و (1)I باشند، طبیعی است که شاهد واریانس ناهمسانی در مدل باشیم و نمیتوان وجود این مساله را بر نتایج، تأثیرگذار قلمداد کرد. آزمونهای CUSUM و CUSUMSQ که پایداری پارامترها را بررسی میکند در ادامه ارایه شدهاند. همانطور که نتایج نشان می دهد تمامی پارامترها پایدار بودهاند.
CUSUMSQ |
CUSUM |
|
|
نمودار 1- صنعت با کد 35 Diagram 1- industry with ISIC 35 |
|
CUSUMSQ |
CUSUM |
نمودار 2- صنعت با کد 34 Diagram 2- industry with ISIC 34 |
|
CUSUMSQ |
CUSUM |
نمودار 3- صنعت با کد 37 Diagram 3- industry with ISIC 37 |
|
|
|
نمودار 4- صنعت با کد 36 Diagram 4- industry with ISIC 36 |
|
CUSUMSQ |
CUSUM |
نمودار 5- مجموع صنایع Diagram 5- all industries |
منبع: محاسبات محقق
ضرایب بلندمدت برآورد شده برای هر الگو در جدول زیر آورده شده است.
جدول 6- ضرایب بلند مدت
Table 6- long run coefficients
کل صنعت |
صنعت 37 |
صنعت 36 |
صنعت 35 |
صنعت 34 |
|||||
ضریب |
متغیر |
ضریب |
متغیر |
ضریب |
متغیر |
ضریب |
متغیر |
ضریب |
متغیر |
59/36 [34/3] |
S |
99/23 [46/2] |
S |
68/6 [61/2] |
S |
86/24 [33/3] |
S |
84/5 [125/2] |
S |
64/0- [81/1-] |
DM |
98/0- [15/1-] |
DM37 |
11/1- [92/0-] |
DM36 |
49/0- [08/3-] |
DM35 |
86/0- [72/2-] |
DM34 |
18/0 [16/1] |
DX |
14/0- [22/2-] |
DX37 |
55/4 [77/1] |
DX36 |
19/0 [13/3] |
DX35 |
06/0 [008/0] |
DX34 |
06/0 [40/5] |
Y |
08/0 [19/4] |
Y |
01/0 [57/6] |
Y |
07/0 [28/5] |
Y |
02/0 [10/7] |
Y |
3141/0-E-4 [31/5-] |
Y2 |
3963/0-E-4 [11/4-] |
Y2 |
8223/0-E-5 [22/6-] |
Y2 |
3815/0-E-4 [29/5-] |
Y2 |
1326/0-E-4 [77/6-] |
Y2 |
4901/0E-8 [28/5] |
Y3 |
6100/0E-8 [09/4] |
Y3 |
1229/0E-8 [05/6] |
Y3 |
5855/0E-8 [32/5] |
Y3 |
2029/0E-8 [64/6] |
Y3 |
42/43- [30/5-] |
C |
5/56- [18/4-] |
C |
13/13- [44/6-] |
C |
5/54- [14/5-] |
C |
4/19- [7-] |
C |
|
|
|
|
03/0- [99/5-] |
T |
|
|
01/0- [44/5-] |
T |
اعداد داخل کروشه مقدار آماره t را نشان می دهد.
منبع: محاسبات محقق
آن چه در هر 5 الگوی فوق مشترک است، معنادار بودن فرم درجه سوم منحنی کوزنتس بر اساس آماره t میباشد. بنابراین در تمام حالات فوق پس از روند نزولی که با رسیدن به سطح معینی از انتشار CO2 اتفاق میافتد، بار دیگر شاهد روند رو به رشد در انتشار آلاینده هستیم و به جای فرم کلاسیک منحنی کوزنتس (U برعکس)، نظارهگر منحنی N شکل میباشیم. ضریب متغیر مربوط به سهم تولیدات کارخانهای از GDP برای هر چهار مدل معنادار است و رابطه مثبتی را میان انتشار آلایندههای زیست محیطی و فعالیت تولیدی کارخانجات نشان میدهد. با نگاهی به روند مربوط به انتشار CO2 و مصرف فرآوردههای انرژی زا در بخش صنعت که در ادامه آورده شده، میتوان به درک بهتری از اثرگذاری بالای تولیدات کارخانه ای در انتشار این آلاینده دست یافت.
منبع: بانک جهانی-world development indicator
نمودار 6- انتشار CO2 در بخش صنعت
Diagram 6- CO2 emissions in the industrial sector
نمودار 7- سهم حامل های انرژی در بخش صنعت
Diagram 7- The share of energy in the industrial sector
اگر چه سهم مصرف فرآوردههای نفتی در بخش صنعت طی بیست سال اخیر روند کاهشی داشته، اما نمودار (6) روند رو به رشدی را در انتشار CO2 بخش صنعت نشان میدهد. در تحلیل چرایی این روند میتوان به استهلاک بالا و در نتیجه راندمان پایین ماشین آلات موجود در بخش صنعت اشاره داشت. وقتی راندمان دستگاهها به دلیل مستهلک شدن، از حدود استاندارد خارج میشود، حتی با روند رو به افزایش سهم مصرف گاز طبیعی در صنعت، نمیتوان انتظار داشت انتشار آلاینده در این بخش کاهش یابد، زیرا برای تولید در سطوح پیش از مستهلک شدن دستگاهها، نیاز به مصرف چندین برابر فرآوردههای انرژی زا با آلایندگی کمتر است که در مجمـوع میتواند بیش از مصرف فرآوردههای نفتی آلودگی تولید کند.
بر اساس توضیحات داده شده در قسمتهای قبل، میدانیم اگر ضریب واردات کالاهای آلاینده منفی و معنی دار شود، وجود فرضیه پناهگاه آلودگی تأیید خواهد شد. بر این مبنا وجود فرضیه پناهگاه آلودگی برای کدهای 34 و 35 که مربوط به صنایع چاپ و نشر و کاغذ و فرآوردههای نفتی و شیمیایی است تأیید و برای کدهای 36 و 37 که مربوط به صنایع فلزی و غیر فلزی، شیشه و محصولات آن است، رد میشود. در مورد اقلام صادراتی نیز میتوان انتظار داشت که با صادرات کالاهای مربوط به کد 35 و 37، سطح انتشار آلاینده دیاکسید کربن در بلند مدت کاهش یابد. الگوی مربوط به مجموع صنایع نیز نشان میدهد، ضرایب DM و DX معنادار نیستند و نمیتوان فرضیه پناهگاه آلودگی را در مورد مجموع کدهای 34 تا 37، پذیرفت.
مقادیر انتشار برآورد شده توسط مدلهای فوق در کنار مقادیر واقعی میتواند نمای خوبی از دقت بالای الگوهای برازش شده بهدست دهد.
نمودار 8- الگوی صنعت 35 Diagram 8- the models of industry with ISIC 35 |
نمودار 9- الگوی صنعت 34 Diagram 9- the models of industry with ISIC 34 |
نمودار 10- الگوی صنعت 37 Diagram 10- the models of industry with ISIC 37 |
نمودار 11- الگوی صنعت 36 Diagram 11- the models of industry with ISIC 36 |
الگوی مجموع صنایع نمودار12- مقادیر برآورد شده و واقعی Diagram 12- the models of all industries togather |
منبع : محاسبات محقق
2- جمع بندی و نتیجه گیری
در این مطالعه ارتباط پویا میان آلاینده دی اکسید کربن، وضعیت تولید ناخالص داخلی، سهم تولیدات کارخانهای از GDP در بازه زمانی 1987 تا 2004 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. به منظور برآورد ارتباط غیر خطی میان انتشار CO2 و متغیر تولید ناخالص داخلی فرم درجه سوم EKC به کار گرفته شد. جهت تحلیل فرضیه پناهگاه آلودگی و شناسایی صنایع صادراتی آلاینده، در رابطه تجاری ایران-چین، چهار کد ISIC مربوط به صنایع آلاینده شامل 34، 35، 36 و 37، انتخاب شدند.
ضریب مربوط به سهم تولیدات کارخانهای در هر پنج الگوی برآورد شده، نسبت به دیگر ضرایب معنادار و بزرگ میباشد. همانطور که در مقدمه هم گفته شد و در نمودار مصرف انرژی بخش صنعت نیز ملاحظه گردید، سهم استفاده از فرآوردههای نفتی در سبد حاملهای انرژی مورد استفاده این بخش اگر چه روند نزولی دارد ولی مقدار قابل توجهی را در طول بیست سال اخیر به خود اختصاص داده که نمودار (7) نیز تأییدی بر یافتههای فوق است. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که بخشی از انتشار فوق میتواند ناشی از مستهلک بودن کارخانجات و در نتیجه عدم استفاده بهینه از سوخت و راندمان پایین باشد. بر این اساس انتظار میرود سیاست گذاران در راستای کاهش این سهم رویکردی در پیش گیرند تا کاهش روند استفاده از فرآورده های نفتی در صنعت تسریع شده و با نوسازی صنایع به بهبود راندمان کمک شود. از جمله سیاستهایی که میتواند مؤثر باشد، اختصاص تسهیلات بانکی به صنایع در جهت نوسازی تجهیزات و تهیه ماشین آلاتی که از سوختهای غیر فسیلی استفاده میکنند، کاهش تعرفه گمرکی و یا عدم اعمال آن جهت واردات دستگاههای مورد استفاده در صنایع آلاینده را میتوان نام برد. سیاستهای تشویقی یکی دیگر از مواردی است که میتواند منوط به تغییر در نوع سوخت مصرفی یا استفاده بهینه از آن، به شکل تخفیف در هزینه سوخت مصرفی، ارایه تسهیلات با میزان بهره پایین تر یا بخشش جریمههای زیست محیطی سنوات گذشته در دستور کار قرار گیرد.
بر مبنای ضرایب برآورد شده مربوط به متغیر نسبت صادرات کالاهای آلاینده به کل صادرات به چین، میتوان نتیجه گرفت که صادرات مواد شیمیایی صنعتی، پالایشگاههای نفتی، بنزین و زغال سنگ، محصولات لاستیکی و پلاستیکی که مربوط به کد 35 هستند، سبب افزایش انتشار آلاینده در ایران شدهاند. بر اساس شواهد موجود سهم صادرات مواد نفتی در کد 35 بالاتر از سهم دیگر صنایع است. باید توجه داشت که کاهش انتشار آلاینده از طریق کاهش صادرات کالاهای فوق، نیازمند تغییر ساختارهایی در اقتصاد است که به سبب نفتی بودن بودجه دولت و بالا بودن اتکا به درآمدهای نفتی این تغییرات تنها در بلند مدت و با انجام اصلاحات بنیادی در اقتصاد امکان پذیر خواهد بود.
برای اثبات فرضیه پناهگاه آلودگی، کافی است علامت ضریب DM منفی و معنادار باشد. با نگاهی به ضرایب بلند مدت برآورد شده ملاحظه می گردد که واردات کالاهای مربوط به کد 34 و 35، باعث کاهش انتشار میشود و بنابراین فرضیه پناهگاه آلودگی بودن چین برای کالاهای وارداتی ما در مورد همین دو کد ISIC اثبات میگردد. آسیبهای زیست محیطی محصول کاغذ و فرآوردههای آن و به طور کلی محصولات مرتبط با صنعت چاپ و نشر (کد 34) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. قسمت اول شامل آسیبهای ایجاد شده طی فراهم آوردن مواد اولیه و قسمت دوم شامل آلایندههای منتشره طی فرآیند تولید است. به طور مثال ماده اولیه تولید کاغذ، چوبی است که از قطع درختان فراهم میآید که در وهله اول باعث کاهش پوشش جنگلی میشود و آسیبهای زیست محیطی خاص خود را به همراه دارد. بخش دوم آلایندهی منتشره در فرآیند تولید رخ میدهد و از مطالعات چنین بر میآید که عملیات تهیه خمیر کاغذ و رنگبری، پساب بسیار آلوده ای تولید می کند که با صرف انرژی زیاد در عملیات مکانیکی خاص خود تا حدودی تصفیه میشود (برای مطالعه بیشتر به کریمی اورگانی و متقی (41)، یحیوی دیزج و افرا (42)، ابراهیمی و توکلی (43)، کاشانی زاده و شایگان (44) و بیرجندی و همکاران (45) مراجعه شود). علاوه بر این موارد، در صنعت تولید کاغذ آب زیادی مصرف میشود و از آنجا که ایران از لحاظ آب و هوایی در منطقه گرم و خشک قرار گرفته، باید هزینه فرصت بالایی برای آب قایل بود. حال اگر مباحث مربوط به آب مجازی را نیز در نظر بگیریم، تولید کاغذ در داخل را به سختی میتوان توجیه کرد.
در مورد صنایع مربوط به کد 35 و به خصوص صنایع تولید لاستیک و پلاستیک نیز همین شرایط حاکم است. بیشترین واردات ایران از چین در این کد و در بازه زمانی مورد بررسی مربوط به فرآورده های لاستیکی و پلاستیکی است. با جایگزین کردن واردات محصولات لاستیکی و پلاستیکی از چین به جای تولید آن در داخل میتوان آلایندههای مربوط به فرآیند تولید آنها را به چین انتقال داد به طوری که تنها مصرف محصول نهایی آن نصیب ایران شود.
بر اساس الگوی مجموع صادرات و واردات کالاهای آلاینده فرضیه PHH تأیید نخواهد شد، زیرا ضریب مربوط به نسبت کالاهای آلاینده وارداتی از کل واردات از چین (DM) معنادار نیست. به همین دلیل لزوم استفاده از الگوهایی که به طور جزیی و در سطح گروههای کالایی که دارای کد ISIC هستند، همچون مدل های مورد استفاده در این مطالعه برای بررسی فرضیه پناهگاه آلودگی بیش از پیش نمایان می شود. تنها با کاربرد این فرم از الگوهاست که سیاست گذاران میتوانند با سهولت و دقت بیشتری از میان سناریوهای مختلف همچون تولید کالای آلاینده افزا در داخل به منظور کاهش واردات، یا سرمایهگذاری در کشورهای دیگر جهت تولید این کالاها در نقطهای خارج از ایران و یا تنها واردات آن جهت مصرف نهایی در داخل، بهترین حالت ممکن را انتخاب نمایند.
منابع
1- کارشناس ارشد اقتصاد محیط زیست، دانشگاه علامه طباطبایی *(مسوول مکاتبات)
2- استادیار گروه اقتصاد کشاورزی و محیط زیست دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
[3]- MSc of Environmental economics, University of Allameh Tabataba’I, Tehran, Iran. *(Corresponding Author)
[4]- Assistant professor, Department of agricultural and environmental Economics, Faculty of economics, University of Allameh Tabataba’I, Tehran, Iran.