نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار و عضو هیأت علمی، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران و رئیس مؤسسه تخصصی حقوق بین الملل، تورنتو، کانادا *(مسوول مکاتبات)
2 دانشجوی دکتری دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهنوزدهم، شماره دو، تابستان 96
روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی
از منظر حقوق بین الملل محیط زیست
سید عباس پور هاشمی[1]
اعظم پرنده مطلق[2]
تاریخ دریافت:20/2/94 |
تاریخ پذیرش:31/3/94 |
چکیده
اصل احتیاطی یکی از اصول مهم و اساسی حقوق بینالملل محیطزیست است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی برای اجرای آن با مشکلاتی روبه رو هستند. یکی از مشکلات و معضلات اجرای اصل احتیاطی در حقوق بینالملل محیطزیست، ابهام در مسأله "عدم قطعیت علمی" است که برخی از حقوقدانان تلاش نموده اند راه حل ها و راهکارهایی را برای رفع آن ارایه نمایند. از این رو، تبیین این مسأله می تواند خلأهای حقوقی ناشی از عدم اجرای صحیح اصل احتیاطی را جبران نماید. هدف این پژوهش ارزیابی اجمالی روش های حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی جهت اجرای اصل احتیاطی است.
برای مواجهه با عدم قطعیت علمی، روشهای حقوقی و مدیریتی مختلفی از قبیل رویکرد پروتکل – چارچوب، هیأتهای علمی مشورتی، قبول رویکردهای مدیریتی، رضایت قبلی آگاهانه، ارزیابی اثرات محیطزیستی و نظارت، اقدامات موقتی و غیره پیشنهاد گردیده است. این روشها در بسیاری از معاهدات محیطزیستی به خصوص پس از بیانیه ریو 1992 مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق با مطالعه روشها و تاکتیکهای موجود در خصوص عدم قطعیت علمی، چگونگی اجرای مناسبتر اصل احتیاطی را در حقوق بینالملل محیطزیست مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. علاوه بر آن با نگرش موردی، روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی مندرج در کنوانسیون تغییرات آب و هوا 1992 تجزیه و تحلیل شده است.
ارزیابی روش های حقوقی مواجهه با عدم قطعیت علمی نشان می دهد که با توجه به مشکلات حقوقی موجود برای اجرای اصل احتیاطی در حقوق بین الملل محیط زیست، هنوز اتفاق نظر و رویه مشترکی برای اجرای این روش ها وجود ندارد . با این حال در این پژوهش پیشنهادهایی مبنی بر اتخاذ روش واحد مبتنی بر پراتیک دولت ها، اجرای آن در نظام داخلی کشورها و توسعه معاهدات محیطزیستی مبتنی بر الزام اجرای اصل احتیاطی شده است.
واژههای کلیدی: اصل احتیاطی، عدم قطعیت علمی، حقوق بینالملل محیط زیست، روشهای حقوقی، اصول حقوق محیط زیست
|
Legal instruments dealing for scientific uncertainty in precautionary principle from the perspective of International Environment Law
Seyed Abbas Poorhashemi PhD [3]
Azam Parandeh Motlagh [4]
Abstract
Considering the importance of the precautionary principle for development of international environmental law and taking into account that the "scientific uncertainty", is a problematic of the precautionary principle, this article tries to analyze the scientific uncertainties in the international environmental law’s context. In fact, one of the problems of implementing of the precautionary principle in the international environmental law the ambiguity on the issue of "scientific uncertainty" mentioned in many legal texts, both binding and non-binding. The purpose of this study is to describe the position and the role of scientific uncertainty in the realization of precautionary principle.
This study explains the nature of legal gaps in the implementation of the precautionary principle in international environmental law. There are several legal methods and administrative procedures to dealing with the "scientific uncertainty", such as framework-protocol approach, scientific advisory boards, management approaches, prior informed consent, assessment and monitoring of environmental effects, temporary measures and so on. We can considerer these legal approaches and techniques in many environmental treaties, especially after the Rio Declaration 1992. Moreover, in the case study, the legal instruments dealing for scientific uncertainty in precautionary principle from the perspective of International Environment in the Convention on Climate Change in 1992 is analyzed.
In this research, after studying the methods and techniques for dealing with scientific uncertainty, the suitable method to implement the precautionary principle in international environmental law has been analyzed. Due to legal problems for the implementation of the precautionary principle in international environmental law, still there is no consensus and common procedure for implementing these methods. However, this study suggests some solutions such as the practice of Governments, implementing the national system and development of environmental treaties based on the implementation of the precautionary principle.
Keywords: Precautionary Principle, Scientific Uncertainty, International Environmental Law, Legal Techniques, Environmental Law Principles
مقدمه
گرچه از زمان شکلگیری حقوق بینالملل محیطزیست دست کم به معنای امروزی آن در دهه 1970، بحث احتیاطی و پیشگیری از تخریب و آلودگی محیطزیست یکی از مسایل مهم و اساسی آن بوده است، اما به طور مشخص اصل احتیاطی[5] به عنوان یکی از اصول مهم حقوق بین الملل محیط زیست در دهه 1990 توسعه پیدا کرد. در واقع اصل احتیاطی برای هدایت فعالیت های بشری و جلوگیری از صدمه به محیطزیست در حقوق محیطزیست پدیدار شد. دو مشخصه اساسی در رابطه با اصل احتیاطی وجود دارد که یکی عبارت است از ارزیابی و ضرورت پیش بینی خطر قبل از وقوع حادثه و دیگری ایجاد یک تکلیف برای ممانعت یا کاهش خطر حتی در مواردی که عدم دلایل قطعی علمی، پیش بینی را دشوار سازد. (1) در واقع مبنای اصل احتیاطی بر این پایه استوار است در مواردی که خطر ایجاد صدمات جدی یا جبران ناپذیر به محیطزیست وجود دارد، عدم قطعیت علمی نباید دلیلی برای به تعویق انداختن اقدامات پرهزینه ای شود که لازمه جلوگیری از تخریب محیطزیست است. (2) بدیهی است که اجرای این اصل در بسیاری از موضوعات زیست محیطی از قبیل تغییرات آب و هوا، گرمایش زمین، تنوع زیستی ، محصولات ژنتیکی، تجارت بین الملل (12)، آلودگی دریاها و ... اجتناب ناپذیر است.
صرف نظر از نزاع حقوقی درباره مفهوم ، جایگاه و مبنای حقوقی اصل احتیاطی در حقوق بین الملل محیط زیست، مفهوم «عدم قطعیت علمی»[6] همواره به عنوان یک مانع بزرگ در اجرای این اصل قلمداد می شود. در واقع اجرای صحیح اصل احتیاطی ، با فقدان قطعیت علمی مواجهه می گردد که باید برای حل آن روشهای حقوقی را در نظر گرفت. چنین روشهای مبتنی بر مقررات، اصول، مکانیسمهای پایهای حقوق بینالملل محیطزیست است که حکایت از توسعه یک نظام بینالمللی در مواجهه با عدم قطعیت علمی برای اجرای اصل احتیاطی دارد.
به طور کلی ، نقطه عطف طرح «عدم قطعیت علمی» را باید در اثر منتشر شده اقتصاددان فرانک نایت[7]در 1921 یافت (6) که آن را این گونه توصیف کرده است که عدم قطعیت باید در حد یک مفهوم اساساً جدا از مفهوم «خطر» به کار گرفته شود، زیرا عدم قطعیت با خطر متفاوت است. در واقع "خطر" به این معنا است که در برخی از موارد مقدار حساسیت قابل اندازهگیری باشد در حالی که "عدم قطعیت" قابل اندازهگیری نیست. (3) امروزه در کلیه مقررات زیستمحیطی راجع به اصل احتیاطی، اصطلاح "عدم قطعیت" به طور معمول بکار میرود لذا هدف از این مقاله بررسی روشهای حقوقی در مواجهه با عدم قطعیت علمی در مراحل مختلف توسعه مقررات بینالمللی زیستمحیطی است.
1. آمیختگی مقررات حقوقی با مسایل علمی
یکی از ویژگیهای حقوق بینالملل محیطزیست و به تبع آن اصل احتیاطی و عدم قطعیت علمی، در هم تنیدگی این دو شاخه علمی است. صرف نظر از انتقادهایی که به حقوق بینالملل محیطزیست به عنوان یک شاخه علمی وارد شده است، (1) تعیین مرزهای میان این دو شاخه علمی بسیار دشوار است، زیرا علم از «واقعیتها و هستها و نیستها» سخن می گوید ولی حقوق از «بایدها و نبایدها» حکایت دارد. (13) در این چارچوب، بسیاری از حقوق دانان، رشته حقوق بینالملل محیطزیست را بین رشتهای یا چند رشتهای می نامند.(4) بنابراین یکی از مسایل مهم در موضوع «روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی» پذیرش اصل بین رشتهای یا چندرشتهای بودن حقوق بینالملل محیطزیست است. روابط متقابل و دوسویه علم محیطزیست و حقوق حاکم بر آن، مرزهای سنتی تفکیک علوم و مرزهای کلاسیک آن را درنوردیده است.
2. شناخت تفاوت اساسی بین قواعد علمی و هنجارهای حقوقی
یکی از موضوعات اساسی در تحلیل و بررسی روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی از منظر حقوق بینالملل محیط زیست، شناخت تفاوت اساسی بین اصول و قواعد علمی زیستمحیطی از یک طرف و هنجارها و روشهای حقوقی از سوی دیگر است. از بُعد علمی، قواعد زیستمحیطی تابع شناخت علمی از وضعیت کره زمین و جو حاکم بر آن است که دانشمندان علم محیطزیست بر اساس قواعد و اصول علمی درصدد شناخت آن هستند. از بُعد هنجاری، قواعد حقوقی مبتنی بر مفهوم تعهدات عمومی یا اختصاصی میان دولتها میباشد. این تعهدات میتوانند منشأ قراردادی یا عرفی داشته باشند. مجموعه قواعد و مقررات تشکیل دهنده حقوق محیط زیست، رژیم حقوقی حاکم بر محیطزیست را تشکیل می دهند. (5)
3. همکاری و روابط دوسویه «علم» و «حقوق» در حقوق محیطزیست
شناسایی همکاری مهم و روابط دوسویه ی میان «علم» و «حقوق» در حقوق محیطزیست یکی از پیش نیازهای ایجاد یک چارچوب مفهومی برای تجزیه و تحلیل روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی به شمار می آید. این همکاری و ارتباط دوسویه همواره کانون توجه حقوق بینالملل محیطزیست به خصوص در تدوین معاهدات بینالمللی بوده است.
4. راهکارهای حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی در تحقق اصل احتیاطی
روشهای مختلفی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی در زمینه حقوق بینالملل محیطزیست متصور است که به طور قابل توجهی از لحاظ ماهیت شان، زمینههای حقوقی و سطح مداخلهشان تفاوت هایی با یک دیگر دارند. از طراحی یک رژیم حقوقی در برخورد با عدم قطعیت علمی گرفته تا اجرای رژیمی برای مواجهه با عدم قطعیت میتواند روشهای مناسبی برای موضوع بحث باشد. علاوه بر آن راههایی نیز برای مواجهه با عدم قطعیت علمی در جبران خسارت زیستمحیطی قابل استنتاج است. هم چنین مکانیسمهای بینالمللی در خصوص رضایت قبلی آگاهانه[8] و ارزیابی اثرات زیستمحیطی[9] در بسیاری از معاهدات بینالمللی[10] به عنوان یک تعهد بینالمللی و یک فرایند حقوقی مستمر نهادینه گردیده است.
از این رو، روشهای حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی عبارتند از: در مرحله طراحی[11] (از قبیل استدلال احتیاطی، تدوین پروتکل الحاقی به کنوانسیون – چارچوب، شناسایی مشورت علمی متخصصان محیطزیست)، در مرحله اجرا [12] (قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی، رهیافتهای مدیریتی محیطزیست، رضایت قبلی آگاهانه و ارزیابی اثرات زیستمحیطی) و در مرحله جبران خسارت زیستمحیطی[13] (مسوولیت نرم). (6)
روشهای حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی (6) |
|
استدلال احتیاطی |
مرحله طراحی |
تدوین پروتکل الحاقی به کنوانسیون – چارچوب |
|
شناسایی مشورت علمی متخصصان محیطزیست |
|
قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی |
مرحله اجرا |
رهیافتهای مدیریتی محیطزیست |
|
رضایت قبلی آگاهانه |
|
ارزیابی اثرات زیستمحیطی |
|
مسوولیت نرم |
مرحله جبران خسارت زیستمحیطی |
1.4. استدلال احتیاطی[14]
یکی از روشهای مهم حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی، بیان استدلال احتیاطی است. براساس ضرب المثل معروف که پیشگیری بهتر از درمان است، منطق استدلال احتیاطی میتواند در شکل های مختلفی ظاهر شود.(7)
این منطق حقوقی در اصل 15 اعلامیه ریو1992 [15] درباره محیطزیست و توسعه مبنی بر این که عدم قطعیت علمی نباید به عنوان دلیلی برای به تعویق انداختن اقدامات احتیاطی لازم باشد، مطرح شده است. هم چنین در بسیاری از معاهدات زیستمحیطی به خصوص در دهه 1990 از قبیل کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب و هوایی1992 [16](ماده 3.3)، کنوانسیون استکهلم درباره آلودهکنندههای آلی پایدار2001[17] (ماده 8.7 (الف)) یا کنوانسیون تنوع زیستی1992[18] (مقدمه) به این منطق حقوقی اشاره مستقیم نمودهاند. علاوه بر آن پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا 2002 [19]یک سند راهبرد را در این خصوص ارایه می کند. در واقع ماده 11.8 از این پروتکل تصریح کرده است که فقدان قطعیت علمی ناشی از ناکـافی بـودن اطلاعـات و دانش مرتبط علمی با توجه به اثرات بالقوه زیان آور وسـیعی که موجود زنده تغییر یافته بر حفظ منابع طبیعـی و اسـتفاده پایدار از تنوع زیستی در عضو وارد کننده میگـذارد و نیز با در نظر گرفتن میزان خطر برای سلامت انسان، نباید عضـو وارد کننده را از تصمیمگیری مناسب در مـورد واردسـازی سـازواره زنده تغییر یافته مورد نظر برای استفاده مستقیم بـه عنـوان غذا یا تغذیه یا پردازش در راستای جلـوگیری یـا بـه حـداقل رساندن چنین اثرات بالقوه زیانآوری باز دارد. (6)
2.4. رویکرد پروتکل الحاقی به کنوانسیون - چارچوب[20]
روش کنوانسیون- چارچوب[21] یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد معاهدات بینالمللی زیستمحیطی است. کنوانسیون- چارچوب معمولاً برای دولتهایی است که تمایل دارند کلیات، اصول و تعهدات کلی خود را در یک متن حقوقی، تحتعنوان کنوانسیون مطرح نمایند و متعاقباً اسناد یا متون حقوقی دیگری را در راستای اصول و اهداف کنوانسیون تدوین نمایند که اصطلاحاً به این نوع متون، پروتکل[22] گفته میشود (1). این روش یکی از راهکارهای حقوقی برای مواجهه با عدم قطعیت علمی به شمار میآید. این رویکرد در بسیاری از معاهدات بینالمللی به کار گرفته شده است. پروتکل الحاقی به کنوانسیون آلودگی هوا دوربرد فرامرزی[23]1979، پروتکل مونترال[24] 1987 الحاقی به کنوانسیون وین درباره لایه ازن[25] یا پروتکل کیوتو[26] الحاقی به کنوانسیون - چارچوب سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب و هوا نیویورک 1992 از این موارد محسوب می شوند. مبنای اصلی رویکرد پروتکل در کنوانسیون-چارچوب بر این استدلال مبتنی است که پروتکل ظرفیت حقوقی لازم برای گنجاندن علم جدید و اطلاعات فنی لازم را دارد. (6)
3.4. شناسایی مشورت علمی متخصصان محیطزیست
یکی دیگر از راهکارهای حقوقی مواجهه با عدم قطعیت علمی در حقوق محیط زیست، شناسایی مشورت علمی متخصصان محیطزیست در معاهدات اعم از کنوانسیون و پروتکل می باشد. بر اساس این روش، دیدگاههای علمی متخصصان محیطزیست به عنوان یک روش حقوقی به رسمیت شناخته شده است. (14) دیدگاهها و نظرات علمی متخصصان محیطزیست نقش بسیار زیادی در تکامل تدریجی رژیمهای زیستمحیطی بینالمللی دارد. مشورت علمی متخصصان محیطزیست در بسیاری از معاهدات بینالمللی محیط زیستی به رسمیت شناخته شده است. به طور نمونه در کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد درباره تغییرات اقلیمی 1992،کنوانسیون رامسر[27] 1971، کنوانسیون آلودگی هوای دوربرد فرامرزی[28] 1979، کنوانسیون تنوع زیستی1992، کنوانسیون بیابان زدایی[29]1992، کنوانسیون گونههای مهاجر [30] 1979 و کنوانسیون آلایندههای آلی پایدار 2001، نقش متخصصان محیطزیست به رسمیت شناخته شده است.
4.4. قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی
روش مهم دیگری که میتواند در مواجهه با عدم قطعیت علمی در اصل احتیاطی کارساز باشد، قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی است. با توجه به این که بسیاری از معاهدات زیستمحیطی در بردارنده کنفرانس اعضای متعاهد میباشند، قطعنامههای مصوب این کنفرانسها میتواند در دو سطح تکمیلی و اجرایی دارای نقش مثبتی باشند. قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی برای تسهیل و سرعت بخشیدن به توسعه دینامیک مقررات اساسی طراحی شدهاند. اغلب تعهدات قراردادی با رشد علمی و دانش فنی محیطزیست دچار ناکارآمدیها و تردیدهایی میگردند که بسیاری از آن ها توسط قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای معاهدات زیستمحیطی مرتفع میگردد. (8)
کنفرانس اعضا در زمینههای مختلف از طریق اسناد تأسیسی خود قدرت قانون گذاری دارند. قدرت قانونگذاری کنفرانس اعضا گرچه به میزان اختیارات و صلاحیت های مندرج در معاهده مربوطه دارد، ولی عموما در ایجاد مقررات داخلی و سازمانی (رویه ای، مالی، اداری)، تصمیم گیری های اساسی (تصمیم گیری در رابطه تعهدات اساسی توسط کشورهای عضو معاهده) و اصلاحات و بازنگری معاهدات نقش اساسی دارد. (6)
کنفرانس اعضا با تصمیم گیریهایی که در رابطه با تصویب قطعنامههایی در مورد معاهدات زیستمحیطی میگیرد، میتواند در مواجهه با عدم قطعیت علمی تأثیرگذار باشد.
5.4. رهیافتهای مدیریتی محیطزیست
رهیافتهای مدیریتی نیز به عنوان یکی از راهکارهای مواجهه با عدم قطعیت علمی محسوب میگردد. مدیریت محیطزیست به صورت سیستماتیک تشخیص دهنده کاستیها و ناکارآمدیهای موجود در محیطزیست است. در سایه مدیریت محیطزیست میتوان بسیاری از ناکارآمدیهای قوانین و مقررات عرفی و قراردادی محیطزیست را مورد شناسایی قرارداد. از این رو، مدیریت محیطزیست در کشف چگونگی بهبود فردی یا سیستمی اجرای مقررات و قوانین محیطزیست نقش مستقیم دارد. (9)
6.4. رضایت قبلی آگاهانه[31]
یکی دیگر از روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی، رضایت قبلی آگاهانه دولتها است. در این روش، به خصوص کشورهای در حال توسعه تحت تعهدات بینالمللی تعریف شده، به کشورهای توسعه یافته رضایت قبلی آگاهانه اعطا می نمایند تا درباره خطرات احتمالی آخرین یافتههای علمی را به کار بگیرند. به طور نمونه کنوانسیون آیین رضایت قبلی برای مواد شیمیایی و آفتکشهای خطرناک خاص در تجارت بینالمللی، روتردام 2003[32] ، اسنادی به نام اسناد راهنمای تصمیمگیری را معرفی کرده است که به کشورها کمک میکند درباره ورود محمولههای شیمیایی فهرست شده در ضمیمه 3 کنوانسیون تصمیمگیری کنند و از این طریق مبادرت به اطلاع قبلی در باب مواد شیمیایی خطرناک نمایند. (1)
7.4. ارزیابی اثرات زیستمحیطی[33]
روش دیگری که باید هم به عنوان یک اصل و هم به عنوان یک فرآیند برای حفاظت محیطزیست درنظر گرفته شود، ارزیابی اثرات زیستمحیطی است. این ارزیابی معمولا بر پروژهها، فعالیتها، طرح ها و برنامههایی با پتانسیل پیامدهای مضر زیستمحیطی اعمال میگردد. ارزیابی اثرات زیستمحیطی به دنبال محدود کردن خطرات قبل از وقوع آن است؛ گرچه قلمرو و حیطه حقوقی اصل ارزیابی اثرات زیستمحیطی به طور شفاف و واضح مشخص نیست. در اصل 17 بیانیه ریو 1992 تصریح شده است کلیه فعالیتهایی که ممکن است اثرات مخرب جدی بر محیطزیست داشته باشند و اجرای آن منوط به تصمیم مقامات ذیصلاح ملی است، باید مشمول ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی توسط مقامات ملی گردند.
در واقع، ارزیابی اثرات زیستمحیطی ممکن است در مراحل مختلف طراحی، اجرا و توسعه پروژه، به عنوان شکلی از نظارت مستمر، پیامدهای زیستمحیطی در حال تحول و درک علمی در حال تحول را ارزیابی نماید. علاوه بر آن ارزیابی استراتژیک زیستمحیطی[34]نیز میتواند یکی از روشهای مهم و معنادار در این زمینه باشد. ارزیابی استراتژیک زیستمحیطی برای طرحها و برنامههایی از قبیل کشاورزی، جنگل داری، شیلات، انرژی، صنعتی، معدن کاری، حمل و نقل، توسعه ملی، مدیریت زباله، مدیریت آب، مخابرات، توریسم، برنامهریزی شهری و ملی حایز اهمیت است. (6)
8.4. مسوولیت نرم
مسوولیت بینالمللی دولتها در حقوق بینالملل محیط زیست، برخلاف حقوق بینالملل عمومی، مبتنی بر رعایت اصل همکاری بینالمللی در زمینه حفاظت محیطزیست و با نگرشی پیشگیرانه از محیطزیست است. از این رو به تدریج در کنار نظامهای حقوقی کلاسیک مبتنی بر مسوولیت ذهنی و عینی، گرایش به مسوولیت محض نیز رو به پیشرفت و توسعه است. افزایش انعقاد معاهدات در خصوص جبران خسارات زیستمحیطی و ایجاد مکانیسمهای مختلف جبران خسارات زیستمحیطی از طریق تأسیس صندوق ها و ارتقای قراردادهای «بیمه» ناشی از رهیافت مسوولیت محض به عنوان مسوولیت نرم تلقی می شود. بنابراین حقوق بینالملل محیطزیست به دنبال محکوم کردن یک دولت به علت تخلف، تقصیر و یا خطا نیست، بلکه توقف خسارت و جبران آن بیشتر مدنظر میباشد. لذا مسوولیت در حقوق بینالملل محیط زیست، مسوولیت نرم به شمار می آید (1).
در واقع، احراز عدم قطعیت علمی ناشی از فرایندهای زیستمحیطی پیچیده است که در صورت وقوع خسارت زیستمحیطی و عدم رعایت آن، اثبات نقض تعهد و تخطی از مسوولیت بینالمللی دولتها مشکل است، بنابراین مناسب ترین روش در صورت ورود ضرر وزیان، جبران خسارت، مبتنی بر مسوولیت نرم است.
5. مطالعه موردی : اجرای روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی در کنوانسیون تغییرات آب و هوایی 1992
یکی از موضوعات مهم در حقوق بینالملل محیطزیست که ضرورت اجرای اصل احتیاطی را می طلبد، موضوع تغییرات اقلیمی است. سالهاست که در خصوص عدم قطعیت علمی پیرامون تعاملات بین اتمسفر و اقیانوسها و پوشش گیاهی، گرمایش کره زمین و ..... بحث های مختلفی را میان کارشناسان بینالمللی و سازمانهای بینالمللی به وجود آورده است. با این همه، هنوز نظریه قطعی و علمی در خصوص تغییرات اقلیمی وجود ندارد. ولی با وجود عدم قطعیت علمی در این خصوص، برخی عوامل و علل تغییرات آب و هوایی و تأثیرات آن ها بر جامعه بشری با اعمال فشار توسط گروههای ذینفع، کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب و هوا در 1992 بر اساس اصل احتیاطی به تصویب رسید. بند 3 ماده 3 کنوانسیون تغییرات آب و هوا 1992[35]مقرر میدارد که اعضا ملزم اند تا اقدامات پیشگیرانه جهت پیشبینی، جلوگیری و به حداقل رساندن موجبات تغییرات آب و هوا و کاهش آثار سوء را به کار گیرند. بر اساس ماده 4 این کنوانسیون شرایط متفاوت، مسوولیتهای متفاوت و نیازهای متفاوت کشورهای در حالتوسعه را مطرح میکند و وظایف و تعهدات گروههای کشورهای مختلف را به تفکیک ذکر می نماید. اندیشه «مسوولیتهای مشترک اما متفاوت» و تواناییهای هر دسته از کشورها در ماده3 کنوانسیون بهعنوان نخستین اصل راهنمای کشورهای متعاهد در اجرای کنوانسیون در آمده است. بند2 ماده4، کشورهای جهان را در دو ضمیمه مجزا فهرست نموده و برای هر گروه مسوولیت های متفاوتی را برقرار میکند. ماده12، تعهدات گزارشدهی متفاوتی را برای دو دسته از کشورها مقررکرده است. مصوبه کنوانسیون درباره مکانیسم اجرای مشترک در بندهای 2 الف و ب ماده4 رهنمود داده شده درباره این موضوع توسط کنفرانس اعضای کنوانسیون به همین مساله مرتبط هستند. ماده10 پروتکل کیوتو 1997 بر کنوانسیون تغییرات آب و هوا، مسوولیتهای متفاوت کشورهای دو دسته فوقالذکر را به روشنی ترسیم میکند. (10)
یکی از روشهای مواجهه با عدم قطعیت علمی به کار رفته در این موضوع، کاربرد کنواسیون-چارچوب و پروتکل می باشد. اعضای متعاهد کنوانسیون چارچوب تغییرات آب و هوا در سال 1992 کلیاتی را برای حفاظت از اقلیم مشخص کردند که تعهدات جزیی و مبتنی بر دانش محیطزیست را به پروتکل 1997 کیوتو محول نمودند. یکی دیگر از روشهای مورد توجه رژیم حقوقی تغییرات آب و هوا، روشهای مدیریت زیست محیطی است. مساله بهرهبرداری از انرژی پاک، انتقال تکنولوژی، اجرای مکانیسمهای کمکهای مالی بانک جهانی و تسهیلات جهانی محیطزیست در پروتکل کیوتو مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. یکی دیگر از روشهای به کار رفته، قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضای متعاهد کنوانسیون تغییرات آب و هوا می باشد. بر اساس قطعنامههای مصوب کنفرانس اعضا، ارتباطی میان تعهدات دولتها در کنترل گرمایش جهانی و مبارزه با تغییرات آب و هوایی ایجاد شده است. هم چنین جبران خسارت[36] نیز یکی دیگر از روشهای به کار رفته در این کنوانسیون-چارچوب است. کاربرد مفهوم جبران خسارات در مقررات بینالمللی تغییرات آب و هوایی مبتنی بر پیشگیری (از طریق کاهش و انطباق) به جای جبران خسارت می باشد. (6)
بحث و نتیجه گیری
در سالهای اخیر، اصل جدیدی برای هدایت فعالیتهای بشری و جلوگیری از صدمه به محیطزیست و سلامت انسان در حقوق بینالملل محیطزیست پدیدار گشته که از آن به اصل احتیاطییاد میشود. رعایت اصل احتیاطی برای پیشگیری از تخریب ، آلودگی و حفاظت محیطزیست ضروری است و در نتیجه این اصل یکی از رایجترین اصول مورد قبول حقوق بینالملل محیطزیست محسوب می گردد. از طرف دیگر، این اصل به دلیل عدم توافق در خصوص مفهوم «عدم قطعیت علمی» دچار موانع متعدد حقوقی و اجرایی گردیده است. (11) با این همه، تلاشهایی برای تبیین این اصل و روشهای حقوقی در مواجهه با عدم قطعیت علمی در حقوق بینالملل محیطزیست صورت گرفته است. در این مطالعه تلاش گردید به روشهای مهم و برجسته اشاره گردد. با این همه، آن چه مسلم است این که تأثیر عدم قطعیت علمی بر ظهور و توسعه اصل احتیاطی امری اجتناب ناپذیر است.
گرچه مرزهایی میان اصل جلوگیری و اصل احتیاطی (پیشگیری) وجود دارد، ولی اختلاف بین «عدم قطعیت علمی» و «خطر» هنوز به طور کامل واضح نیست. همان گونه که در بالا متذکر شدیم، استدلال احتیاطی میتواند نقش مهمی در اجرای اصل احتیاطی داشته باشد. نمونه بارز اجرای روشهای یاد شده در رژیم حقوقی تغییرات آب و هوایی، می تواند الگویی برای سایر مسایل زیستمحیطی در سطح ملی و بین المللی باشد.
با این که در مبنای عرفی و یا قراردادی اصل احتیاطی، اختلاف نظرهای زیادی در میان حقوق دانان و رویه عملی دولت ها وجود دارد و حتی این اصل مورد کم توجهی دیوان بین المللی دادگستری نیز واقع گردیده است ، با این حال، همکاری میان دولتها برای اجرای روش های حقوقی واحد در مواجهه با عدم قطعیت علمی میتواند گام مهمی برای حفاظت محیط زیست جهانی به شمار آید.
در نظام حقوقی داخلی کشورها نیز، با توجه به این که یکی از وظایف مهم دولت حفاظت محیط زیست تحت صلاحیت خود است ، از این رو سیاست های زیست محیطی کشورها باید به سمت پیشگیری و رعایت اصل احتیاطی حرکت نمایند. به عبارت دیگر بر اساس اصول حقوق بین الملل محیط زیست، دولت ها باید اطمینان حاصل نمایند که فعالیت های انجام شده یا در حال انجام در حیطه صلاحیت و کنترل آن ها، باعث بروز آسیب و خسارت به محیط زیست سایر کشورها یا نواحی ماورای حیطه حقوق ملی آن ها نگردد. لذا دولت ها باید اقدامات احتیاطی لازم جهت پیشگیری، جلوگیری یا به حداقل رساندن آلودگی و تخریب محیط زیست را به کار گیرند و در مواردی که احتمال بروز آسیب های جدی یا برگشت ناپذیر وجود داشته باشد، نمی باید از فقدان قطعیت علمی به عنوان دلیلی برای به تعویض انداختن این گونه اقدامات استفاده نمایند. هم چنین کاربرد روش های یاد شده در مواجهه با عدم قطعیت علمی در نظام داخلی کشورها می تواند به ایجاد یک پراتیک واحد تبدیل گردد.
منابع
1- استادیار و عضو هیأت علمی، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران و رئیس مؤسسه تخصصی حقوق بین الملل، تورنتو، کانادا *(مسوول مکاتبات)
3- دانشجوی دکتری دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
1- Professor Assistant, Environment and Energy Faculty, Islamic Azad University, Science and Research Campus, Tehran, Iran & President of the Canadian Institute for International Law Expertise (CIFILE), Toronto, Canada *(Corresponding author)
2- PhD, Environment and Energy Faculty, Islamic Azad University, Science and Research Campus, Tehran, Iran
1- Precautionary Principle
2- Scientific Uncertainty
3- Frank H. Knight.
1- Prior Informed Consent
2- Environmental Impact Assessment
[10]-The Rotterdam Convention on the Prior Informed Consent Procedure for Certain Hazardous Chemicals and Pesticides in International Trade
The Espoo Convention : the environmental impact assessment in a transboundary context
4-Design
5-Implementation
6-Reparation
[14]- Precautionary Reasoning
[15]- RioDeclaration, 1992
[16]- United Nations Framework Convention on Climate Change,1992,(UNFCCC)
[17]- Stockholm Convention on Persistent Organic Pollutants, 2001. (POP Convention)
[18]- Convention on Biological Diversity, 1992(CBD).
[19]- Biosafety Protocol،cartagena protocol، 2002
[20]- Framework–protocol Approach
[21]- ConventionFrame Work
[22]- Protocol
[23]- Convention on Long-Range Transboundary Air Pollution,1979
[24]- Montreal Protocol,1987
[25]- The Vienna Convention on the Ozone Layer, 1985
[26]- Kyoto Protocol
[27]- Ramsar Convention, 1971
[28]- Convention on Long-Range Transboundary Air Pollution ، 1979، (LRTAP Convention)
[29]- Convention on Desertification،1992
[30]- Convention on the Conservation of Migratory Species of Wild Animal,1979,
[31]- Prior Informed Consent
[32]- Convention on the Prior Informed Consent (PIC), Rotterdam, 2003.
[33]- Environmental Impact Assessment (EIA)
[34]- Strategic environmental assessment (SEA)
[35]- UNFCCC
[36]- Reparation