اثرات مستقیم و غیر مستقیم مخارج دولت بر آلودگی، رویکرد سیستم معادلات هم زمان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

2 کارشناسی ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

چکیده

زمینه و هدف: برخی فعالیت­های بازاری دارای پیامدهای منفی مثل آلودگی هوا و تخریب محیط زیست هستند، با وجود پیامدهای خارجی، بازار قادر به تولید بهینه کالاها و خدمات نیست و اصطلاحاً شکست می­خورد. برای جلوگیری از شکست بازار لازم است تا دولت با مداخله در بازار و انجام هزینه­های لازم از طریق اتخاذ سیاست­های حفاظت محیط زیست و تدوین قوانین و مقررات مناسب در جهت کاهش آلودگی و برقراری شرایط بهینه تولید و مصرف حرکت کند.
روش بررسی: به منظور بررسی اثر مخارج دولت بر آلودگی، ابتدا یک سیستم معادلات هم­زمان در دوره زمانی (1390- 1354) تصریح می­شود و پس از تخمین آن  با استفاده از روش­های حداقل مربعات دو مرحله­ای و حداقل مربعات سه مرحله­ای، رابطه بین اثرات مستقیم و غیر مستقیم دولت و آلودگی در اقتصاد ایران مورد تحلیل تجربی قرار می­گیرد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تخمین سیستم معادلات تصریح شده در دو رویکرد ایستا و پویا به تفکیک اثرات مستقیم و غیر مستقیم نشان می­دهند که اولاَ اندازه دولت تنها دارای اثر مستقیم معنی­دار بر آلودگی سرانه است. ثانیاً رابطه مثبت و معنی­دار بین اندازه دولت و انتشار آلودگی سرانه با ضریب کشش (08/0) در رویکرد ایستا و رابطه منفی و معنی دار بین اندازه دولت و انتشار آلودگی سرانه با ضریب کشش ( 163/0- ) در رویکرد پویا تأیید می­شود. ثالثاً علاوه بر اندازه دولت، درجه باز بودن اقتصاد و مصرف نیز دارای اثر مثبت کل و معنی­دار و نیز سرمایه­گذاری کل و جمعیت دارای اثر منفی کل و معنی­دار بر آلودگی سرانه در اقتصاد ایران هستند.
بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به اثر معنی­دار افزایش مخارج دولت بر  کاهش آلودگی لازم است تا تخصیص منابع بخش عمومی در جهت  توسعه آموزش­های عمومی، اتّخاذ و اجرای درست قوانین و مقررات زیست محیطی و تقویت امکانات و زیر ساخت­های عمومی افزایش یابد..

کلیدواژه‌ها


 

 

 

 

 

علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره نوزدهم،ویژه نامه شماره4، بهار1396

 

اثرات مستقیم و غیر مستقیم  مخارج دولت بر آلودگی،

 رویکرد سیستم معادلات هم­زمان

 

مجید مداح[1]*

majid.maddah@semnan.ac.ir

فاطمه رئوفی[2]

تاریخ دریافت:12/06/1393

تاریخ پذیرش:11/06/1394

 

چکیده

زمینه و هدف: برخی فعالیت­های بازاری دارای پیامدهای منفی مثل آلودگی هوا و تخریب محیط زیست هستند، با وجود پیامدهای خارجی، بازار قادر به تولید بهینه کالاها و خدمات نیست و اصطلاحاً شکست می­خورد. برای جلوگیری از شکست بازار لازم است تا دولت با مداخله در بازار و انجام هزینه­های لازم از طریق اتخاذ سیاست­های حفاظت محیط زیست و تدوین قوانین و مقررات مناسب در جهت کاهش آلودگی و برقراری شرایط بهینه تولید و مصرف حرکت کند.

روش بررسی: به منظور بررسی اثر مخارج دولت بر آلودگی، ابتدا یک سیستم معادلات هم­زمان در دوره زمانی (1390- 1354) تصریح می­شود و پس از تخمین آن  با استفاده از روش­های حداقل مربعات دو مرحله­ای و حداقل مربعات سه مرحله­ای، رابطه بین اثرات مستقیم و غیر مستقیم دولت و آلودگی در اقتصاد ایران مورد تحلیل تجربی قرار می­گیرد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از تخمین سیستم معادلات تصریح شده در دو رویکرد ایستا و پویا به تفکیک اثرات مستقیم و غیر مستقیم نشان می­دهند که اولاَ اندازه دولت تنها دارای اثر مستقیم معنی­دار بر آلودگی سرانه است. ثانیاً رابطه مثبت و معنی­دار بین اندازه دولت و انتشار آلودگی سرانه با ضریب کشش (08/0) در رویکرد ایستا و رابطه منفی و معنی دار بین اندازه دولت و انتشار آلودگی سرانه با ضریب کشش ( 163/0- ) در رویکرد پویا تأیید می­شود. ثالثاً علاوه بر اندازه دولت، درجه باز بودن اقتصاد و مصرف نیز دارای اثر مثبت کل و معنی­دار و نیز سرمایه­گذاری کل و جمعیت دارای اثر منفی کل و معنی­دار بر آلودگی سرانه در اقتصاد ایران هستند.

بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به اثر معنی­دار افزایش مخارج دولت بر  کاهش آلودگی لازم است تا تخصیص منابع بخش عمومی در جهت  توسعه آموزش­های عمومی، اتّخاذ و اجرای درست قوانین و مقررات زیست محیطی و تقویت امکانات و زیر ساخت­های عمومی افزایش یابد..

واژه­های کلیدی: مخارج دولت، آلودگی، سیستم معادلات هم­زمان، اقتصاد ایران.

 

J.Env. Sci. Tech., Vol 19, Special No.4, Spring 2017

 

 

 

 

 


Direct and Indirect Effects of Government Expenditures on Pollution Based on Simultaneous Equations System Approach

 

Majid Maddah [3]*

majid.maddah@semnan.ac.ir

Fatemeh Raoufi[4]

 

Abstract

Background and Objective: Some market activities have negative consequences such as pollution and destruction of environment.  The market, despite its outputs, cannot product optimum quantity of goods and services and in other words it fails. In order to prevent market failure, government must intervene in the market activities through the policies of environmental protection and suitable regulation in order to reduce pollution and establish optimal conditions for production and consumption.

Method: In order to investigate the effect of government expenditures on pollution, first a simultaneous equations system during 1975-2011 was specified, and after estimation of equations using two-stage least squares and three-stage least squares methods, the relationship between the direct and indirect effects of government expenditures and pollution on economy of Iran was studied.

Findings: The results from estimation of equations systems specified in static and dynamic approaches devide direct and indirect effects at show that i) the size of government only has the direct effect on per capita pollution ii) there is a significant and positive relationship between the government size and per capita emissions with elasticity coefficient of 0.08 in static approach and there is a significant and negative relationship between the government size and per capita emmisions with elasticity coefficient of -0.163 in dynamic approach. Therefore, increase of the government expenditure has a negative effect on pollution and decreases it in a period of time. In addition to government size, economic openness and consumption have a significant and positive effects and total investment and population have a significant and negative effects on the per capita pollution in economy of Iran.

Conclusion: The findings of this research can help in using appropriate policies such as improving public educations, proper execution of laws and regulations, strict enforcement of environmental laws and amplification of public infrastructure with the aim of environmental protection and pollution prevention. 

Keywords: Government Expenditures, Pollution, Simultaneous Equations System, Economy of Iran.

 

مقدمه

 

در کاهش آلودگی­های زیست محیطی، دولت نقش مهمی ایفا می­کند، چراکه با توجه به موضوع شکست مکانیزم بازار در تولید کالاهای عمومی، مداخله دولت در بازار و اتخاذ سیاست­های زیست محیطی مناسب به منظور کاهش آلودگی هوا امری اجتناب ناپذیر است. دولت با انجام هزینه­هایی در سطح سیاست­گذاری مثل تدوین و اجرای قوانین و مقررات حفاظت از محیط زیست و یا عملیاتی شامل ایجاد و حمایت از نهادهای حافظ محیط زیست، بهبود ناوگان حمل و نقل و ارتقاء امکانات حمل و نقل عمومی، افزایش آگاهی­های مردم نسبت به حفاظت و نگه­داری از محیط زیست و سرمایه­گذاری در امر تحقیق و توسعه می­تواند بر روند انتشار آلودگی اثر گذار باشد. دولت علاوه بر اثرگذاری مستقیم بر میزان انتشار آلاینده­ها از طریق تغییر در مخارج بخش عمومی مرتبط با کاهش آلودگی ، به­طور غیرمستقیم و از طریق تغییر تولید نیز می تواند میزان آلودگی را تحت تأثیر قرار دهد. تفکیک اثر مخارج دولتی بر انتشار آلودگی به دو اثر مستقیم و غیرمستقیم از جمله موارد مهم در مطالعات تجربی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می­گیرد.

مروری بر پیشینه تحقیق

مطالعات مربوط به عوامل اقتصادی مؤثر بر آلودگی محیط زیست بر روی موضوع تحلیل نظری و آزمون تجربی فرضیه زیست محیطی کوزنتس  (Environmental Kuznets Hypothesis) تمرکز دارد. در این ارتباط  He  وRichard   رابطه مثبت میان انتشار دی اکسیدکربن سرانه و درآمد سرانه را تأیید کردند (1) . در مطالعه مشابه دیگری Orubo  و Omotor  رابطه منفی و معنی دار بین ذرات معلق در هوا و درآمد سرانه را تأیید کردند (2). در نروژ مطالعهFæhn  و Holmøy  نشان داد در اثر آزادسازی تجاری، میزان انتشار دی­اکسیدسولفور، مونو اکسید کربن و ذرات معلق به میزان یک تا دو درصد افزایش می­یابد (3). بر خلاف نتایج این مطالعات، یافته­های مطالعه Kang  وKim  در مورد کشورهای کره و ژاپن نشان داد توافق تجاری میان این دو کشور با کاهش انتشار آلودگی همراه خواهد بود (4). در زمینه رابطه میان تجارت و آلودگی، محققان نظرات متفاوتی را ارایه کرده­اند. این تفاوت در قالب فرضیه پناهگاه آلودگی Pollution Haven) Hypothesis) مطرح می­شود.  بر اساس این فرضیه، کشورهای در حال توسعه به عنوان مأمنی برای صنایع آلاینده محسوب می­شوند. این موضوع در مطالعه Cole  تأیید شد (5). هم­چنین یافته­های مطالعه Adkins و  Garbaccio نیز نشان داد آزادسازی تجاری موجب افزایش انتشار دی اکسیدکربن می شود (6). در مطالعه انجام شده دیگر توسط Managi et al  اثر آزادسازی تجاری را بر کاهش انتشار دی  ­اکسید سولفور و دی اکسید کربن در میان کشورهای عضو OECD تأیید شد(7). نتایج پژوهش انجام شده توسط Narayan et al نشان داد به دنبال افزایش سطح تجارت در کشورهای صنعتی، میزان مصرف انرژی و نیز انتشار آلودگی افزایش یافته است (8).  هم­چنین Baek et al  نیز نشان دادند افزایش سطح تجارت موجب افزایش انتشار آلودگی در کشورهای در حال توسعه می­شود، در حالی که بر سطح انتشار آلودگی کشورهای توسعه­ یافته اثر منفی دارد (9). با افزایش مخارج دولت در سطح کشورها، موضوع اثر مخارج بخش عمومی بر کیفیت محیط زیست مورد توجه محققان قرار گرفت که از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحلیل است. در این ارتباط از یک طرف، Frederik وLundström  اظهار می­دارند مخارج بیش­تر دولت، امکان توزیع مجدد پرداخت­های انتقالی را در جامعه فراهم می­کند که در نتیجه آن درآمدها افزایش و تقاضا برای محیط زیست با کیفیت در سطح بالاتری قرار می­گیرد، اگر محیط زیست به عنوان یک کالای عمومی لوکس تلقی شود، واضح است که در سطوح بالای اندازه دولت، زمانی تقاضا برای این کالا افزایش می یابد که تقاضا برای دیگر کالاها و خدمات عمومی تأمین شود. از طرف دیگر، افزایش اندازه دولت در اقتصاد در برخی سطوح درآمدی موجب افزایش آلودگی و اخلال در برنامه­های کاهش آلودگی جامعه می شود (10).

در سال­های اخیر Lopez et al  علاوه بر متغیرهای مورد استفاده در تحلیل تئوری کوزنتس، نقش دولت در انتشار آلودگی را در میان 74 کشور که عمدتاً کشورهای صنعتی بودند، از لحاظ تجربی بررسی کردند. بر اساس نتایج حاصل از این مقاله، افزایش سهم دولت در اقتصاد موجب عرضه بیش­تر کالاها و خدمات عمومی می­شود و از این طریق بر انتشار آلودگی آب و هوا اثر منفی دارد و موجب کاهش آن می­گردد (11). در مطالعه دیگری Islam  و Lopez با بررسی اثر ترکیب مخارج دولت­های ایالتی و فدرال آمریکا بر آلودگی دریافتند تخصیص مجدد مخارج از کالاهای خصوصی به کالاهای عمومی و اجتماعی توسط دولت­های ایالتی و فدرال موجب کاهش آلودگی هوا می­شود، (12). Halkos و Paizanos   نیز با استفاده از داده­های 77 کشور طی سال­های2000 -1980 نشان دادند اندازه­ دولت بر انتشار دی اکسید گوگرد سرانه اثر مستقیم منفی دارد و این در حالی است که اثر غیر مستقیم مخارج دولت بر آلودگی معنی­دار نیست (13).

گرچه مطالعات داخلی محدودی در زمینه ارتباط بین دولت و آلودگی انجام شده است، اما به برخی مطالعات مرتبط می­توان اشاره کرد. نتایج پژوهش­های انجام شده نشان می­دهند فرضیه پناهگاه آلایندگی در مورد کشورهای دارای درآمد سرانه پایین تأیید می­شود (14). هم­چنین نتایج مطالعه دیگری، نشان داد میان شاخص توسعه انسانی و انتشار دی اکسید کربن به عنوان شاخص زیست محیطی یک رابطه به شکل N وجود دارد (15). کیفیت نهادهای اقتصادی عامل دیگری است که بر انتشار آلودگی  اثر دارد. با افزایش کیفیت نهادهایی مثل حاکمیت قانون، کیفیت اجرای مقررات و کنترل فساد، به دلیل رعایت بیش­تر استاندارهای زیست محیطی توسط واحدهای اقتصادی و کنترل دقیق­تر موارد نقض قوانین و مقررات حافظ محیط زیست و منابع طبیعی توسط دولت، انتشار آلودگی در سطح پایین تری قرار می­گیرد (16). کارایی پایین فعالیت­های بخش عمومی نسبت به بخش خصوصی موجب می­شود تا بنگاه­های دولتی نقش بیش­تری در انتشار آلودگی داشته باشند که از این رو دولت به­ عنوان یکی از مشکلات زیست محیطی مطرح است و بهبود کیفیت دولت بر آلودگی اثر منفی دارد (18و 17).

روش بررسی

جهت بررسی و تحلیل تجربی اثر مخارج دولت بر آلودگی، سیستم معادلات زیر بر مبنای الگوی ارایه شده توسط Halkos و Paizanos  معرفی می­شود. 

 (1)                                                          

 (2)                                                                          

که در آن:

: میزان شاخص زیست محیطی سرانه ( نسبت انتشار آلاینده محیط زیست مثل   CO2 به جمعیت)

: تولید ناخالص واقعی سرانه

: سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی

: متغیرهای توضیح دهنده انتشار آلودگی

: متغیرهای توضیح دهنده درآمد هستند.

در این الگو معادله اول،  منحنی زیست محیطی کوزنتس را تصریح  می­کند و معادله دوم بیان­گر تابع تولید ناخالص داخلی سرانه می باشد که از تعاریف حسابداری ملی استخراج شده است . معادله (2)  در واقع اثرگذاری غیرمستقیم دولت بر محیط زیست را نشان می­دهد (11). به این ترتیب که دولت علاوه بر اثر گذاری مستقیم بر محیط زیست که از طریق رابطه اول انجام می­شود، به واسطه تغییر دامنه حضور بخش خصوصی در اقتصاد نیز بر انتشار آلودگی از طریق رابطه دوم مؤثر است (13).

معادله اول اثر مستقیم (Direct Effect) مخارج دولت بر انتشار آلودگی را نشان می­دهد که با وارد کردن متغیر مخارج دولت به تابع کوزنتس مورد ارزیابی قرار می­گیرد. ترکیب  معادله اول با دوم مبین اثر غیر مستقیم (Indirect Effect) مخارج دولت بر آلودگی است. در واقع  مخارج بر روی درآمد سرانه تأثیر دارد و درآمد نیز از طریق معادله اول انتشار آلودگی را تحت تأثیر قرار­ می­دهد. اثر کلی مخارج دولت بر روی آلودگی از طریق رابطه زیر تحلیل می شود:

(3)        

در معادلۀ (3) جزء اول اثر مستقیم مخارج دولت بر انتشار آلودگی را نشان می­دهد، در حالی که جزء دوم بیان­گر اثر غیرمستقیم مخارج دولت  بر آلودگی است. البته اثر غیرمستقیم خود تابعی از سطح درآمد سرانه بوده و ثابت نیست. از این رو اثر مخارج بر روی انتشار نیز ثابت نبوده و تابعی از سطح درآمد خواهد بود.

معادلات (1) و (2) به صورت هم­زمان تخمین زده می­شوند. البته ظاهراً این معادلات از ساختار عطفی برخوردارند امّا توجه به ماهیت متغیرها، احتمال هم­زمانی را تقویت می­کند. همان طور که در مطالعات هالکاس و پایزاناس (2013) نیز مورد تأکید قرار گرفته است، انتظار می­رود با افزایش انتشار آلودگی، مخارج دولت برای کاهش انتشار آلودگی نیز افزایش یابد و لذا بین دو متغیر انتشار آلودگی و مخارج دولت هم­زمانی وجود دارد. هم­چنین انتظار می­رود میان تولید ناخالص و مخارج دولت نیز هم­زمانی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است دولت به منظور مقابله با اثرات سیکل­های تجاری مقدار و ترکیب مخارج خود را تغییر دهد (19) علاوه بر این دو مورد، هم­زمانی بین دو متغیر درجه باز بودن تجاری و آلودگی نیز می­تواند به­عنوان منبع دیگر هم­زمانی بین معادلات مطرح و تحت بررسی قرار گیرد (20).

یافته­ها

در مرحله تخمین تجربی سیستم معادلات (1) و (2)، متغیرهای توضیحی و وابسته معادله اول و دوم به صورت زیر معرفی می شوند:

انتشار دی اکسیدکربن سرانه بر حسب تن و تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه ( به قیمت ثابت 1376) بر حسب میلیون ریال متغیرهای وابسته معادلات اول و دوم هستند. در معادله (2) نیز متغیر وابسته تولید ناخالص سرانه بر حسب میلیون ریال است. متغیرهای توضیحی این معادلات عبارتند از توان اول، دوم و سوم تولید ناخالص واقعی سرانه بر حسب میلیون ریال ، نسبت مخارج دولت به GDP، شاخص درجه باز بودن اقتصاد که به صورت نسبت تجارت به GDP اندازه­گیری می شود، سرمایه گذاری بر حسب میلیارد ریال، جمعیت بر حسب میلیون نفر، رشد جمعیت بر حسب درصد، مصرف خانوارها بر حسب میلیارد ریال و سرمایه انسانی که به صورت میزان خالص ثبت نام در مدارس مقطع متوسطه محاسبه شده است. به­منظور تخمین معادلات، بر اساس شرایط ایستایی دو رویکرد وجود دارند. رویکرد اول، ایستا (Static) است که در آن موضوع درون زایی برخی متغیرها مورد توجه قرار می­گیرد و معادلات قرار می­گیرد و بر اساس آن معادلات انتشار آلودگی و تولید ناخالص بر مبنای تفاضل متغیرها برآورد می­­شوند. رویکرد دوم پویا (Dynamic) نام دارد که در آن یک الگوی تصحیح خطا بر مبنای رابطه هم­جمعی میان متغیرها برآورد می­شود. در این مطالعه از هر دو رویکرد ایستا و پویا برای تخمین معادلات طی سال­های 1354 تا 1390 استفاده شده است و بنابراین تحلیل تجربی از اثر مخارج دولت بر مبنای  دو الگوی ایستا و پویا انجام می­شود. در تخمین الگوی پویا ابتدا رابطه هم­جمعی بین متغیرها برآورد و سپس الگوی تصحیح خطای متناظر با رابطه هم­جمعی تخمین زده می­شود. در حالی که در الگوی ایستا از تفاضل مرتبه اول متغیرها بهره گرفته شده است. ضرورت استفاده از رویکرد پویا، به دیدگاه Perman   و Stern باز می­گردد که معتقدند برگشت به مسیر بلندمدت در مورد متغیر انتشار آلودگی، مستلزم زمان است و ایستا فرض نمودن آن ممکن است تا حدودی دور از واقعیت باشد(13).

تخمین مدل بر اساس رویکرد ایستا  

جدول (1) نتایج حاصل از برآورد توابع انتشار آلودگی سرانه دی اکسیدکربن به روش سیستمی GMM را نشان می­دهد. در تخمین مدل­ها از لگاریتم متغیرها استفاده شده است.

همان­طور که نتایج این جدول نشان می­دهند در بین متغیرهای توضیحی، تنها جمعیت اثر معنی داری بر آلودگی ندارد و سایر متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد اثر معنی دار و مطابق انتظار بر انتشار آلودگی دی اکسید کربن دارند. در بین ضرایب تخمینی، ضرایب متغیر تولید ناخالص سرانه از اهمیت آماری بالایی برخوردار است و نشان دهنده نوع ارتباط بین تولید سرانه و آلودگی در اقتصاد ایران می­باشد. با توجه به علامت ضرایب به­دست آمده برای متغیرهای توان اول، دوم و سوم تولید ناخالص داخلی سرانه یعنی (81/10)، (51/6-) و (23/1) که همگی از لحاظ آماری در سطح بالایی معنی­دار هستند، می توان گفت رابطه­ای به شکل N میان تولید ناخالص سرانه و انتشار آلودگی وجود دارد.

بر اساس نتایج مدل برآوردی، متغیر سهم مخارج دولت از تولید با ضریب 08/0 دارای اثر مثبت و معنی­داری بر آلودگی است. این عدد بیان­گر آن است که با افزایش سهم دولت در اقتصاد، میزان انتشار دی اکسیدکربن سرانه افزایش می­یابد. این یافته منطبق با نتایج به­دست آمده توسط Halkos  و  Paizanosاست. افزایش سهم دولت در اقتصاد به دلایل مختلفی می­تواند موجب افزایش آلودگی ­شود. از یک سو، افزایش سهم دولت در اقتصاد همراه با مشارکت بیش­تر دولت در فعالیت­های اقتصادی است که در آن­ها کارایی فعالیت­های اقتصادی و امکان نظارت بر عملکرد بنگاه های فعال وابسته به دولت در زمینه مسایل زیست محیطی نسبت به بخش خصوصی کم­تر است، از سوی دیگر افزایش سهم دولت در اقتصاد، دولت را به­جای برنامه­ریزی و سیاست گذاری جهت حفظ امکانات طبیعی و کاهش آلودگی درگیر چاره­جویی جهت تأمین هزینه­های دولتی و جبران کسری بودجه دولتی می­کند. ضعیف شدن نظارت­های دولتی و تمرکز دولت بر تأمین هزینه­ها به­جای تدوین سیاست­گذاری­ها در نهایت می­توانند موجب افزایش آلودگی­های زیست محیطی شوند.  Frederik و Lundstrom در مطالعه خود نیز اثر افزایش سهم دولت در اقتصاد را بر انتشار آلودگی تأیید کردند (10). در جدول (1) تنها اثر مستقیم مخارج دولت بر انتشار دی اکسیدکربن از لحاظ تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. جدول (2) مبین اثر غیر مستقیم مخارج دولت بر آلودگی است. همان­طور که اطلاعات این جدول نشان می دهند گرچه متغیر مخارج دولت بر تولید ناخالص واقعی سرانه اثر مثبت دارد، اما از لحاظ آماری معنی دار نیست. معنی­دار نبودن علامت ضریب مخارج دولت می­تواند از طریق بیش­تر بودن رشد جمعیَت از رشد تولید توجیه شود که این مسأله موجب شده تا اثر مثبت مخارج دولت بر تولید تحت تأثیر قرار بگیرد. با توجه به معنی­دار نبودن اثر مخارج دولت بر تولید سرانه در معادله دوم که در نهایت اثر آن از طریق معادله اول بر آلودگی قابل بررسی است، می­توان اظهار داشت مخارج دولت بر انتشار دی اکسیدکربن سرانه اثر غیر مستقیم معنی­دار ندارد.

بر اساس اطلاعات جدول (1) اثر سایر متغیرهای مؤثر بر آلودگی نیز قابل تحلیل و بررسی است.

 

 

 

جدول 1- نتایج حاصل از برآورد عوامل تعیین کننده انتشار آلودگی در ایران با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته

Table1- The Results from Estimation of Determinative Factors of Emissions Using GMM


متغیر

ضریب

انحراف معیار

آماره t

عرض از مبدأ

***053/0

010/0

288/5

تولید ناخالص سرانه واقعی

***819/10

542/1

016/7

توان دوم تولید ناخالص سرانه

***512/6-

914/0

125/7-

توان سوم تولید ناخالص سرانه

***231/1

173/0

127/7

سهم مخارج دولت

**080/0

036/0

224/2

درجه باز بودن اقتصاد

***354/0

021/0

915/16

سرمایه گذاری کل

***269/0-

028/0

693/9-

جمعیت

285/0-

426/0

670/-

مصرف خانوارها

***513/0

146/0

522/3

 

*       ،** و *** به ترتیب معنی دار در سطح10، 5 و 1 درصد

                                            مأخذ: یافته‌های تحقیق

 

در جدول (2) نتایج حاصل از تخمین تابع تولید ناخالص سرانه ارایه شده است. این تابع، تصریحی از مدل تعمیم یافته مدل رشد سولو است. در مدل تخمینی، همان­طور که گفته شد ضریب متغیر سهم مخارج دولت مثبت اما معنی­دار نیست. هم­چنین متغیر سرمایه انسانی که به صورت نرخ ثبت نام در مقطع متوسطه وارد مدل شده است،  با ضریب 98/0-  دارای اثر منفی و معنی­دار بر تولید ناخالص داخلی سرانه است. ارتباط معکوس بین سرمایه انسانی و تولید ناخالص داخلی سرانه در برخی پژوهش­ها تأیید شده است (7) که دلیل  آن عدم انطباق ساختار نظام آموزشی با ساختار تولید و ناهماهنگی بین محتوای نظام آموزشی با تخصص­ها و مهارت­های مورد نیاز بازار کار در کشورهای در حال توسعه می­باشد. در واقع رشد شاخص توسعه انسانی که در این تحقیق به صورت  تعداد ثبت نام شدگان در دوره تحصیلی متوسطه تعریف شده است، در نهایت از طریق رابطه (1) نتوانسته به کاهش آلودگی در اقتصاد ایران کمک کند که این موضوع می­تواند ناشی از نقش ضعیف نظام آموزشی در کیفی سازی نیروی انسانی و تربیت افراد تأثیر گذر در روند بهبود شاخص­های اقتصادی و اجتماعی کشور و نیز ناکارآمدی هزینه­های آموزشی انجام شده در اصلاح رفتارهای اقتصادی و اجتماعی مانند حاکمیت قوانین و مقررات (از جمله قوانین حفاظت از محیط زیست) در بین واحدهای اقتصادی باشد. در این ارتباط Čadil et al در مطالعه­ای با استفاده از داده های نواحی مختلف اتحادیه اروپا طی سال­های 2011-2007 موضوع اثر مثبت توسعه انسانی بر رشد اقتصادی را بر قرار نمی­داند. در این مطالعه فرضیه اثر مثبت توسعه انسانی بر رشد اقتصادی تأیید نمی­شود، به­ویژه در نواحی که بخش کشاورزی بزرگ تری دارند، رشد توسعه انسانی نتوانسته به رشد تولید سرانه کمک کند، چون آموزش نیروی کار نیروی انسانی متناسب با نیازهای بازار کار نبوده است. توسعه نیروی انسانی باید متناسب با ساختار اقتصادی صورت گیرد تا از این طریق روند رشد اقتصادی سرانه تسریع شود. در مطالعهKrueger و Lindahl نیز اثر مثبت توسعه انسانی بر رشد اقتصادی تأیید نشده است (22). بر اساس نتایج جدول (2) کشش تولید ناخالص داخلی سرانه نسبت به سرمایه گذاری کل و درجه باز بودن اقتصاد به ترتیب 14/0 و 29/0 است که نشان می­دهد با افزایش یک درصدی سرمایه گذاری و درجه باز بودن اقتصاد تولید به ترتیب 14/0 و 29/0 درصد افزایش خواهد یافت. از طرفی اثر جمعیت بر تولید ناخالص داخلی سرانه منفی و معنی ­دار به­دست آمده است.

تخمین مدل بر اساس رویکرد پویا

در این رویکرد ابتدا معادلات (1) و (2) با استفاده از مقادیر متغیرها در سطح برآورد شدند. در ادامه مانایی جملات پسماند حاصل از این معادلات تخمینی مورد آزمون قرار گرفت و مانایی پسماندها تأیید شد که بر این اساس می­توان نتیجه گرفت بین متغیرهای هر یک از روابط سیستم معادلات معرفی شده رابطه تعادلی بلند مدت وجود دارد و این متغیرها هم­جمع هستند. بر مبنای این نتیجه، الگوی پویا یا الگوی تصحیح خطا مربوط به هر یک از معادلات به روش GMM برآورد شد که نتایج حاصل از آن در جداول (3) و (4) ارایه شده است. در بخش تحلیل تجربی، با توجه به تشابه اغلب یافته­های مدل های تخمینی در دو رویکرد، در این­جا تنها بر موارد تفاوت نتایج در دو رویکرد تمرکز می­شود. جدول (3) یافته­های حاصل از تخمین معادله (1) را نشان می­دهد که جهت اثر متغیرهای توضیحی بر آلودگی همانند نتایج ارایه شده در جدول (1) است. تنها تفاوت نتایج دو مدل تخمینی، مربوط به علامت ضریب مخارج دولت است که در این­جا منفی و معنی­دار به­دست آمده است. بر اساس نتایج جدول (3) می­توان اظهار داشت در الگوی پویا و طی زمان رابطه غیر مستقیم و معنی­داری بین مخارج دولت و انتشار آلودگی وجود دارد. با افزایش مخارج دولت که بخشی از آن به ارایه بیش­تر کالاها و خدمات عمومی مانند امکانات حمل و نقل عمومی، آموزش­ مردم، اتخاذ قوانین و مقررات بازدارنده افزایش آلودگی، ایجاد نهادهای ناظر بر عملکرد فعالیت بنگاه­های اقتصادی اختصاص دارد، زمینه مناسبی برای حفاظت بیش­تر از محیط زیست و کاهش آلودگی در جامعه به­وجود می­آید. در واقع هزینه­های دولت در زمینه عرضه بیش­تر کالاها و خدمات عمومی با گذشت زمان منجر به کاهش آلودگی هوا می­شود. همچنین بخشی از هزینه­های دولت در زمینه تدوین و اجرای قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست، ایجاد زمینه­های فرهنگی و اجتماعی لازم جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست و استقرار نهادهای مرتبط با حفظ محیط زیست است، که بر انتشار آلودگی اثر بازدارنده دارند. در الگوی تخمینی، ضریب جمله تصحیح خطا برابر 56/0- به­دست آمده که از لحاظ آماری در سطح بالایی معنی­دار است. این  ضریب،  بیان­گر آن است که در همان دوره اول حدود 56 درصد از خطای عدم تعادل ناشی از تغییرات کوتاه مدت یا وارد آمدن شوک از سوی متغیرهای توضیحی به متغیر وابسته تعدیل می­شود و به سرعت روند تعدیل از کوتاه مدت به سمت بلند مدت صورت می­گیرد.

 

 

جدول 2-  نتایج برآورد عوامل تعیین کننده تولید ناخالص سرانه واقعی با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته

Table 2-The Determinative Factors of Real Per Capita GDP in Iran Using GMM

متغیر

ضریب

انحراف معیار

آماره t

عرض از مبدأ

002/0

004/0

425/0

سهم مخارج دولت

010/0

039/0

250/0

سرمایه گذاری کل

***140/0

024/0

747/5

سرمایه انسانی

***982/0-

083/0

871/11-

رشد جمعیت

***421/0

042/0

953/9

درجه باز بودن اقتصاد

***295/0

026/0

198/11

 

*    ، ** و *** به ترتیب معنی دار در سطح 10، 5 و 1 درصد

                      مأخذ: یافته‌های تحقیق

 

 

جدول 3-  نتایج برآورد عوامل تعیین کننده انتشار آلودگی در ایران  با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته

Table 3- The Determinative Factors of Emissions in Iran Using GMM

متغیر

ضریب

انحراف معیار

آماره t

عرض از مبدأ

***058/0

005/0

13/11

تولید ناخالص سرانه واقعی

***937/7

508/0

61/15

توان دوم تولید ناخالص سرانه

***529/4-

317/0

28/14-

توان سوم تولید ناخالص سرانه

***817/0

063/0

13

سهم مخارج دولت

***163/0-

027/0

99/5-

درجه باز بودن اقتصاد

***347/0

018/0

33/19

سرمایه گذاری کل

***286/0-

013/0

07/22-

جمعیت

***062/1-

219/0

84/4-

مصرف خانوارها

***361/0

026/0

96/13

جمله تصحیح خطا

***566/0-

020/0

19/17-

*     ،**   و *** به ترتیب معنی دار در سطح10، 5 و 1 درصد                                                       مأخذ: یافته‌های تحقیق

 

جدول (4) نیز نتایج حاصل از تخمین الگوی پویا معادله (2) یعنی رابطه تولید ناخالص سرانه را نشان می­دهد که علامت و معنی­داری ضرایب تخمینی در این جدول مشابه نتایج به دست آمده در جدول (2) است.  ضریب جمله تصحیح خطا در این مدل 26/0-  به­دست آمده است که نشان می­دهد در هر دوره تنها حدود 27 درصد شوک وارده از سوی متغیرهای توضیحی بر متغیر تولید ناخالص سرانه تعدیل می­شود. با توجه به مقدار ضریب برآوردی می­توان گفت حدود 4 دوره طول می­کشد تا به­طور کامل انحرافات متغیر وابسته از روند تعادلی آن جبران شود.

 

 

جدول 4- نتایج برآورد عوامل تعیین کننده تولید ناخالص سرانه واقعی با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته

Table 4- The Determinative Factors of Real Per Capita GDP in Iran Using GMM

متغیر

ضریب

انحراف معیار

آماره t

عرض از مبدأ

***044/0

004/0

12/12

سهم مخارج دولت

013/0

021/0

602/0

سرمایه گذاری کل

***089/0

008/0

01/11

سرمایه انسانی

***437/0-

088/0

96/4-

رشد جمعیت

***166/0

044/0

73/3

درجه باز بودن اقتصاد

***129/0

013/0

08/10

جمله تصحیح خطا

***269/0-

018/0

59/14-

 

*       ، ** و *** به ترتیب معنی دار در سطح 10، 5 و 1 درصد                                                             مأخذ: یافته‌های تحقیق

 

 


اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر انتشار دی اکسیدکربن

در جداول (5) و (6) اثر هر یک از متغیرهای توضیحی بر آلودگی یا انتشار دی اکسیدکربن سرانه در دو رویکرد ایستا و پویا به تفکیک اثرات مستقیم و غیر مستقیم  ارایه شده است. در این­جا عمدتاً بر روی تحلیل اثرات غیر مستقیم متغیرها تمرکز می­شود. در بین متغیرهای مورد استفاده در مدل­های تخمینی، دو متغیر سرمایه انسانی و رشد جمعیت به دلیل عدم حضور در معادله انتشار آلودگی و وارد شدن آن­ها در معادله تولید ناخالص سرانه، تنها دارای اثر غیر مستقیم هستند که بدین ترتیب  منظور از اثر کل آن ها همان اثر غیر مستقیم است. به همین ترتیب متغیرهای جمعیت و مصرف خانوارها در معادله تولید ناخالص سرانه مورد استفاده قرار گرفتند که این به معنی عدم وجود اثرات مستقیم آن­ها است که بدین ترتیب اثر کل این متغیرها تنها شامل اثر مستقیم می­شود. اما سه متغیر مخارج دولت، درجه باز بودن اقتصاد و نیز سرمایه گذاری کل در هر دو معادله انتشار آلودگی سرانه و تولید ناخالص سرانه حضور دارند که از این رو برای آن­ها هر دو اثر مستقیم و غیرمستقیم قابل محاسبه و تحلیل تجربی است.

بر اساس نتایج مدل­های تخمینی در هر دو رویکرد، مخارج دولت بر انتشار آلودگی تنها به صورت مستقیم اثرگذار است. بی معنی بودن اثر غیر مستقیم مخارج دولت بر آلودگی در سطح بالای آماری موجب معنی دار نبودن اثر کل مخارج دولت بر آلودگی نیز شده است که به این ترتیب می توان گفت مخارج دولت در مجموع بر انتشار دی اکسیدکربن سرانه اثر کل معنی­داری ندارد. این یافته به این معنی است در صورتی که تنها رابطه میان انتشار آلودگی و سهم مخارج دولت در نظر گرفته شود اندازه دولت بر انتشار دی اکسیدکربن اثر گذار است. این در صورتی است که اگر این رابطه با توجه به سطح مشارکت دولت در تولید مورد توجه قرار گیرد، حضور دولت در اقتصاد

 

ایران و افزایش سهم آن در اقتصاد اثری بر انتشار دی اکسیدکربن ندارد. برخلاف متغیر مخارج دولت، متغیر درجه باز بودن اقتصادی علاوه بر اثر مستقیم بر آلودگی دارای اثر غیرمستقیم قابل ملاحظه­ای است. گرچه افزایش سرمایه گذاری به طور غیر مستقیم با ضریب 26/0- موجب کاهش انتشار دی اکسیدکربن سرانه می­شود، اما از طریق افزایش تولید ناخالص سرانه، اثر کل آن بر انتشار آلودگی دی اکسیدکربن سرانه مثبت است. همان­طور که اطلاعات جدول (5) نشان می­دهد اثر کل سرمایه گذاری بر آلودگی هوا مثبت با ضریب 25/1 است که این عدد نشان می­دهد به ازاء هر درصد افزایش سرمایه گذاری، انتشار دی اکسیدکربن سرانه 25/1 درصد افزایش می یابد. این یافته، اثر مثبت سرمایه بر  انتشار آلودگی را نشان می­دهد.

 

 

 

جدول5-  اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر انتشار دی اکسیدکربن سرانه در رویکرد ایستا

Table 5- The Direct and Indirect Effects on Per Capita Emissions in the Static Approach

 

اثر مستقیم

اثرغیر مستقیم

اثر کل

سهم مخارج دولت

**080/0

106/0

186/0

درجه باز بودن اقتصاد

***354/0

***197/3

***550/3

سرمایه گذاری کل

***269/0-

***515/1

***246/1

جمعیّت

285/0-

-

285/0-

مصرف خانوارها

***513/0

-

***513/0

سرمایه انسانی

-

***621/10-

***621/10-

رشد جمعیت

-

***559/4

***559/4

 

منبع: یافته­های تحقیق

 

بر اساس اطلاعات جدول (6) جهت اثر کل تمام متغیرهای توضیحی به غیر از مخارج دولت بر آلودگی در رویکرد پویا همانند رویکرد ایستا البته با مقدار ضرایب متفاوت است. در این جا اثر کل مخارج دولت بر آلودگی منفی و بی­معنی است.

 

 

جدول6- اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر انتشار دی اکسیدکربن سرانه در رویکرد پویا

Table 6-The Direct and Indirect Effects on Per Capita Emissions in the Dynamic Approach

 

اثر مستقیم

اثر غیر مستقیم

اثر کل

سهم مخارج دولت

***163/0-

103/0

060/0-

شاخص درجه باز بودن اقتصاد

***347/0

***020/1

***368/1

سرمایه گذاری

***286/0-

***703/0

***418/0

جمعیت

***062/1-

-

***062/1-

مصرف خانوارها

***361/0

-

***361/0

سرمایه انسانی

-

***467/3-

***467/3-

رشد جمعیت

-

***317/1

***317/1

 

                منبع: یافته­های تحقیق

 

 

 

بحث و نتیجه گیری

در این مقاله اثر عوامل مؤثر بر آلودگی با تأکید بر نقش دولت برای اقتصاد ایران مورد بررسی و تحلیل تجربی قرار گرفت.

با توجه به علامت ضرایب به­دست آمده برای متغیرهای توان اول، دوم و سوم تولید ناخالص داخلی سرانه به میزان 81/10، 51/6- و 23/1 که همگی از لحاظ آماری در سطح بالایی معنی­دار هستند، رابطه­ای به شکل N میان تولید ناخالص سرانه و انتشار آلودگی وجود دارد. هم­چنین نتایج حاصل از تخمین سیستم معادلات هم­زمان بر مبنای دو رویکرد ایستا و پویا نشان داد در رویکرد ایستا متغیر نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی که نشان دهنده اندازه دولت در اقتصاد است، با ضریب 08/0 اثر مثبت و معنی  داری بر انتشار آلودگی دارد و در رویکرد پویا که مبتنی بر تخمین الگوهای تصحیح خطای معادلات تصریح شده در سیستم معادلات هم­زمان است، اثر متغیر اندازه دولت بر آلودگی با ضریب  163/0-  منفی و معنی­دار می­باشد. بر این اساس، بدون در نظر گرفتن اثرات مخارج دولت طی زمان، گسترش دولت دارای اثر مثبت بر انتشار آلودگی­های زیست محیطی است. با افزایش سهم دولت در اقتصاد، بخش عمده­ای از منابع انسانی و مادی جامعه صرف حفظ و نگه­داری ظرفیت های دولتی می­شود که بعضاَ ناکارآمد و فاقد نظارت­ها و استاندارهای لازم هستند. در این شرایط فعالیت واحدهای اقتصادی همراه با آلودگی بیش­تر محیط زیست است. این در حالی است که در تحلیل پویا و با در نظر گرفتن دوره زمانی، افزایش هزینه­های دولت بر انتشار آلودگی اثر بازدارنده دارد. در واقع به دلیل اهمیت موضوع حفظ محیط زیست و جلوگیری از انتشار آلاینده­های زیست محیطی، دولت در چارچوب وظایف تخصیصی خود هزینه­هایی را به شکل توسعه آموزش­های عمومی، اتخاذ قوانین و مقررات لازم و تقویت امکانات و زیر ساخت های عمومی انجام می دهد که این هزینه ها طی زمان زمینه­ مناسبی را جهت کاهش آلودگی در جامعه به­وجود می­آورند. عوامل دیگری مثل درجه باز بودن اقتصاد و مصرف نیز دارای اثر مثبت کل و سرمایه­گذاری کل و جمعیت دارای اثر منفی کل بر آلودگی سرانه هستند.

منابع

1-      He, J., Richard, P. (2010), Environmental Kuznets Curve for CO2 in Canada, Ecological Economics, 69, 1083-1093.

2-      Orubu, C. O., & Omotor, D. G. (2011), Environmental Quality and Economic Growth: Searching for Environmental Kuznets Curves for Air and Water Pollutants in Africa, Energy Policy, 39, 4178-4188.

3-      Fæhn, T., Holmøy, E. (2003), Trade Liberalization and Effects on Pollutive Emissions to Air and Deposits of Solid Waste, A General Equilibrium Assessment for Norway. Economic Modeling, 20, 703-727.

4-      Kang, S. I., Kim, J. J. (2012), A Quantitative Analysis of the Environmental Impact  Induced by Free Trade between Korea and Japan, 7th Annual Conference on Global Economic Analysis, Trade Poverty and the Environment, Washington. D.C.  United States.

5-      Cole, M.A., Elliot, R. J. R. (2003), Determining the Trade-Environment Composition Effect: the Role of Capital, Labor and Environmental Regulations, Journal of Environmental Economics and Management, 46, 363–383.

6-      Adkins, L., Garbaccio, R. (2007), Coordinating Global Trade and Environmental Policy: The Role of Pre-Existing Distortions. National Center for Environ. Economics, U.S. Environmental Protection Agency. Washington, D.C., United States.

7-      Managi, S., Hibiki, A., Tsurumi, T. (2009), Does Trade Openness Improve Environmental Quality? Journal of Environmental Economics and Management, 58, 346–363.

8-      Narayan, P.K., Smyth, R., Prasad, A. (2007), Electricity Consumption in G7 Countries: a Panel Cointegrating Analysis of Residential Demand Elasticities, Energy Policy, 35, 4485–4494.

9-      Baek, J., Cho, Y., Koo, W.W. (2009), the Environmental Consequences of Globalization: a Country-Specific Time-Series Analysis. Ecological Economics, 68, 2255–2264.

10-  Frederik, C., Lundstrom, S. (2001), Political and Economic Freedom and the Environment: the Case of CO2 Emission. Working Paper in Economics no. 29. University of Gothenburg, Gothenburg.

11-  Lopez, R., Galinato, G.I., Islam, A.  (2011), Fiscal Spending and the Environment: Theory and Empirics, Journal of Environmental Economics and Management 62,180-198.

12-  Islam, A.M., Lopez, R.E. (2013) Government Spending and Air Pollution in the US, Working Paper, the University of Maryland, College Park.

13-  Halkos, G. E., Paizanos, E. A. (2013) the Effect of Government   Expenditure on the Environment: An Empirical Investigation, Ecological Economics 91, 48–56. 

14- برقی اسکویی. محمد مهدی،1387، آثار آزادسازی تجاری بر انتشار گازهای گلخانه ای (دی اکسید کربن) در منحنی زیست محیطی کوزنتس،تحقیقات اقتصادی، 82،صص 21-1.

15- نصراللهی. زهرا و غفاری گولک. مرضیه، 1388، توسعه اقتصادی و آلودگی محیط زیست در کشورهای عضو پیمان کیوتو و کشورهای آسیای جنوب غربی (با تأکید بر منحنی زیست محیطی کوزنتس)، پژوهش نامه علوم اقتصادی، 35،صص 126-105.                          

16- مدّاح. مجید و عبداالهی. مریم، 1391، اثر کیفیت نهادها بر آلودگی محیط زیست در چارچوب منحنی کوزنتس با استفاده از الگوهای پانل دیتا ایستا و پویا ( مطالعه موردی: کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی)، فصل­نامه اقتصاد محیط زیست و انرژی،صص 186-171.

17- مراد حاصل. نیلوفر و مزینی. امیر حسین، 1387، ارزیابی نقش دولت در چالش­های زیست محیطی ایران (رویکرد اقتصاد محیط زیست)، علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره 10، شماره 4، صص 23-11.                           

18- آماده. حمید ، شاکری. عباس و محمدیان. فرشته ،1391،  بررسی رابطه بین اندازه دولت و کیفیت محیط زیست ، فصل­نامه مطالعات اقتصادی کاربردی در ایران، 2، صص60-27.                      

19-  Lawn, P.A. (2003), Environmental Macroeconomics: Extending the IS-LM Model to Include an ‘Environmental Equilibrium’ Curve, Australian Economic Papers 42 (1), 118–134.

20-  Managi, S., Hibiki, A., Tsurumi, T. (2009), Does Trade Openness Improve Environmental Quality? Journal of Environmental Economics and Management, 58, 346–363.

21-  Pindych, R.S., Rubinfeld, D. L. (1998), a Computer Handbook Using Eviews, Fourth Edition, McGraw-Hill.

22-  Čadil, j., Petkovová, L., Blatná, D. (2014), Human Capital, Economic Structure and Growth, Procedia Economics and Finance, 12, 85-92.



1*-  (مسوول مکاتبات): دانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

2- کارشناسی ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

1- Associat Professor in Economic, Faculty of Economic, Management and Administrative Sciences, Semnan University, Semnan, Iran.* (Corresponding Author)

2- MSc of Economics, Semnan University, Semnan, Iran.

1-      He, J., Richard, P. (2010), Environmental Kuznets Curve for CO2 in Canada, Ecological Economics, 69, 1083-1093.
2-      Orubu, C. O., & Omotor, D. G. (2011), Environmental Quality and Economic Growth: Searching for Environmental Kuznets Curves for Air and Water Pollutants in Africa, Energy Policy, 39, 4178-4188.
3-      Fæhn, T., Holmøy, E. (2003), Trade Liberalization and Effects on Pollutive Emissions to Air and Deposits of Solid Waste, A General Equilibrium Assessment for Norway. Economic Modeling, 20, 703-727.
4-      Kang, S. I., Kim, J. J. (2012), A Quantitative Analysis of the Environmental Impact  Induced by Free Trade between Korea and Japan, 7th Annual Conference on Global Economic Analysis, Trade Poverty and the Environment, Washington. D.C.  United States.
5-      Cole, M.A., Elliot, R. J. R. (2003), Determining the Trade-Environment Composition Effect: the Role of Capital, Labor and Environmental Regulations, Journal of Environmental Economics and Management, 46, 363–383.
6-      Adkins, L., Garbaccio, R. (2007), Coordinating Global Trade and Environmental Policy: The Role of Pre-Existing Distortions. National Center for Environ. Economics, U.S. Environmental Protection Agency. Washington, D.C., United States.
7-      Managi, S., Hibiki, A., Tsurumi, T. (2009), Does Trade Openness Improve Environmental Quality? Journal of Environmental Economics and Management, 58, 346–363.
8-      Narayan, P.K., Smyth, R., Prasad, A. (2007), Electricity Consumption in G7 Countries: a Panel Cointegrating Analysis of Residential Demand Elasticities, Energy Policy, 35, 4485–4494.
9-      Baek, J., Cho, Y., Koo, W.W. (2009), the Environmental Consequences of Globalization: a Country-Specific Time-Series Analysis. Ecological Economics, 68, 2255–2264.
10-  Frederik, C., Lundstrom, S. (2001), Political and Economic Freedom and the Environment: the Case of CO2 Emission. Working Paper in Economics no. 29. University of Gothenburg, Gothenburg.
11-  Lopez, R., Galinato, G.I., Islam, A.  (2011), Fiscal Spending and the Environment: Theory and Empirics, Journal of Environmental Economics and Management 62,180-198.
12-  Islam, A.M., Lopez, R.E. (2013) Government Spending and Air Pollution in the US, Working Paper, the University of Maryland, College Park.
13-  Halkos, G. E., Paizanos, E. A. (2013) the Effect of Government   Expenditure on the Environment: An Empirical Investigation, Ecological Economics 91, 48–56. 
14- برقی اسکویی. محمد مهدی،1387، آثار آزادسازی تجاری بر انتشار گازهای گلخانه ای (دی اکسید کربن) در منحنی زیست محیطی کوزنتس،تحقیقات اقتصادی، 82،صص 21-1.
15- نصراللهی. زهرا و غفاری گولک. مرضیه، 1388، توسعه اقتصادی و آلودگی محیط زیست در کشورهای عضو پیمان کیوتو و کشورهای آسیای جنوب غربی (با تأکید بر منحنی زیست محیطی کوزنتس)، پژوهش نامه علوم اقتصادی، 35،صص 126-105.                          
16- مدّاح. مجید و عبداالهی. مریم، 1391، اثر کیفیت نهادها بر آلودگی محیط زیست در چارچوب منحنی کوزنتس با استفاده از الگوهای پانل دیتا ایستا و پویا ( مطالعه موردی: کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی)، فصل­نامه اقتصاد محیط زیست و انرژی،صص 186-171.
17- مراد حاصل. نیلوفر و مزینی. امیر حسین، 1387، ارزیابی نقش دولت در چالش­های زیست محیطی ایران (رویکرد اقتصاد محیط زیست)، علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره 10، شماره 4، صص 23-11.                           
18- آماده. حمید ، شاکری. عباس و محمدیان. فرشته ،1391،  بررسی رابطه بین اندازه دولت و کیفیت محیط زیست ، فصل­نامه مطالعات اقتصادی کاربردی در ایران، 2، صص60-27.                      
19-  Lawn, P.A. (2003), Environmental Macroeconomics: Extending the IS-LM Model to Include an ‘Environmental Equilibrium’ Curve, Australian Economic Papers 42 (1), 118–134.
20-  Managi, S., Hibiki, A., Tsurumi, T. (2009), Does Trade Openness Improve Environmental Quality? Journal of Environmental Economics and Management, 58, 346–363.
21-  Pindych, R.S., Rubinfeld, D. L. (1998), a Computer Handbook Using Eviews, Fourth Edition, McGraw-Hill.
22-  Čadil, j., Petkovová, L., Blatná, D. (2014), Human Capital, Economic Structure and Growth, Procedia Economics and Finance, 12, 85-92.