نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد رشته ترویج و آموزش کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه. ایران.
2 استادیار رشته ترویج و آموزش کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره نوزدهم،ویژه نامه شماره 5 ، تابستان1396
شناسایی چالشهای دفع زبالههای خانگی از دیدگاه سرپرستان خانوار روستایی(مطالعه موردی: روستای سراب قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب)
سمیه شهبازی[1]*
علی اصغر میرک زاده[2]
تاریخ دریافت: 22/10/1394 |
تاریخ پذیرش: 25/11/1394 |
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ارکان توسعه پایدار توجه به بعد کالبدی و زیست محیطی روستا میباشد. فعالیتهای انسان و ﺗﻐﯿﯿﺮ در سبک زﻧﺪﮔﯽ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﻣﺼﺮفی، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪ مواد زاید شده است، از این رو ﺗﻮﻟﯿﺪ روزاﻓﺰون زﺑﺎﻟـﻪ و ﭼﮕـﻮﻧﮕﯽ دﻓـﻊ ﻣﻨﺎﺳـﺐ آن ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻋﻤﺪه ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ، لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی چالشها و موانع دفع زبالههای خانگی از دیدگاه سرپرستان خانوار روستایی بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی است و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانوار روستای سراب قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب بودند که در این تحقیق به شیوهی سرشماری مطالعه شدند(170=N) که از این تعداد 110 نفر پرسشنامهها را تکمیل و برگشت دادند(میزان بازگشت 70/64 درصد). ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط تعدادی از کارشناسان و اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه مورد بررسی، اصلاح و تایید قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه (آلفای کرونباخ) با انجام پیش آزمون 823/0 به دست آمد.
یافتهها: بر اساس یافتهها 7 چالش دفع زبالههای خانگی در روستای مورد مطالعه شناسایی شد که عبارتند از چالشهای ناهماهنگی بین بخشی، آموزشی- اطلاعرسانی، مالی، اجرایی، فقدان برنامهی مدون، اجتماعی و چالش فرهنگی که چالش ناهماهنگی بین بخشی با در برگرفتن مسایلی نظیر نبود مکان مناسب جهت دفع زبالههای خانگی، نبود هماهنگی بین بخشی و مدیریت نامناسب دفع زبالههای خانگی و همچنین کاهش توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور مختلف به عنوان مهمترین چالش در زمینهی دفع زبالههای خانگی روستایی شناخته شد.
واژههای کلیدی: دفع زباله، بهداشت روستایی، پایداری، سرپل ذهاب.
|
Identify challenges disposal domestic waste from the perspective rural the heads of households "Case Study: Sarab- Ghalaeshahin Rural, Sarpole-Zahab Township"
Somayeh Shahbazi [3]*
Navid.dolatabadi@modares.ac.ir
Ali Asghar Mirak Zadeh [4]
Abstract
Background and Objective: One of the pillars of sustainable development is pay attention to the physical and ecological aspects of rural. Human activities and changes in lifestyle and consumption patterns, resulteding in increased production of waste material. So is increaseding production of waste less material and how to disposal of the environmental challenges of human society, therefor, the aim of this study is to identify challenges and barriers to domestic waste from the perspective rural heads of households.
Method: The investigation is descriptive and the survey was performed, The study sample was the heads of households Sarab- Ghalaeshahin Rural, Sarpole-Zahab Township that way was conducted in this study the census (N= 170), 110 questionnaires were completed and returned them (return rate = 70/64 percent). The research instrument was a questionnaire which content validity examined modified and approved by a number of experts and professors of Department of Agricultural Extension and Education Razi University in Kermanshah. The coefficient of reliability (Cronbach's alpha), was obtained by a pre-test 0/823.
Findings: According to the finding, it was 7 challenges domestic waste in the rural of study include. They are: the challenges of inter-sectoral of coordination, educatio - inform, financial, administrative, lack of compiled program, social and cultural.challenges were identified. By considering suitable place for disposal waste domestic, inter-sectoral lack of coordination, in exprienced management for disposal waste domestic and decrease ability management of goverenment (to settle different functions) challenge of inter-sectoral lack of coordination was acquaintanced challenge of disposal waste domestic rural.
Keywords: waste disposal, Rural Health, Stability, Sarpole Zahab.
مقدمه
یکی از ارکان توسعه پایدار، توسعه پایدار روستایی بوده که محقق شدن آن مستلزم توجه به بعد کالبدی و زیست محیطی روستا میباشد. ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻭﻇـﺎﻳﻒ ﺍﺻـﻠﻲ ﻧﺴـﻞ ﺣـﺎﻝ ﻭ آینده است، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺣﻔﻆ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﻳﻜـﻲ ﺍﺯ ﺍﺭﻛـﺎﻥ ﻣﻬﻢ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ میﺭﻭﺩ (1). از این رو ضمن حفاظت از محیط زیست لازم است که به عناصر تهدید کنندهی سلامت محیط زیست توجه کنیم. یکی از این عناصر تهدید کننده، مواد زاید میباشد تا جایی که مدیریت مواد زاید موضوع مطرحی در جهان است که از اهمیت حیاتی در مسایل محیط زیست جهانی برخوردار است(2). اما با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش صنایع در ایران، مجموعه مواد زاید به نحوی افزایش یافته است که دیگر سیستمها قادر به مدیریت این مواد زاید نیستند(3). تغییر الگوی مصرف و سبک زندگی خانوارهای روستایی سبب شده است کمیت قابل توجهی از مواد فسادپذیر و فسادناپذیر تولید شوند. فعالیتهای انسان و ﺗﻐﯿﯿﺮ در سبک زﻧﺪﮔﯽ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﻣﺼﺮفی، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪ مواد زاید شده است(4). این در حالی است که ﺗﻮﻟﯿﺪ روزاﻓﺰون زﺑﺎﻟـﻪ و ﭼﮕـﻮﻧﮕﯽ دﻓـﻊ ﻣﻨﺎﺳـﺐ آن ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻋﻤﺪه ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ(5). در جهان امروز، زبالهها به عنوان یک عامل مخرب زیست محیطی شناخته شده که اگر به چاره اندیشی نپردازیم، تندرستی، سلامت و بهداشت همگانی با مشکلات فراوانی روبه رو خواهد شد.
از این رو مدیریت مواد زاید روستایی، مهمترین اقدام برای جلوگیری از خطرات و آسیبهای مربوط به محیط زیست است، چرا که مناطق روستایی بخش عمدهای از جمعیت و عرصههای طبیعی کشور را به خود اختصاص داده و جامعه آن نقش اساسی در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور دارند(6). با توجه به اهمیت و نقش روستا در حیات جامعه، توجه و بررسی به مسایل جوامع روستایی شایان توجه ویژه میباشد. در ایران نیز مدیریت پسماند و دفع زبالههای روستایی در سطح روستاها پراکنده و یا در محلهای مشخصی در داخل روستا انباشته میشود(7). در اثر عدم مدیریت مواد زاید جامد، خطرات اکولوژیکی افزایش مییابد و رفع مشکلات زیست محیطی که از دفع بدون کنترل این مواد بوجود میآید، هزینههای زیادی در بردارد. مواد زاید جامد نه تنها باعث تولید بیماری، تعفن و زشتی مناظر میشود، بلکه میتوانند از طریق آلوده کردن آب، خاک و هوا خسارت فراوانی به بار آورند. در روستاها همانند شهرها، مهمترین عامل در تعیین کمیت مواد زاید جامد خانگی جمعیت ساکن روستاهاست و پسماندهای خانگی بیش از 90 درصد زبالههای روستایی را تشکیل میدهد(8). دفع زباله، آخرین حلقه در مدیریت مواد زائد روستایی محسوب میشود.
در ایران روزانه 48 هزار تن زباله تولید میشود که ده هزار تن آن زبالهی روستایی است. سرانهی تولید زباله در روستاهای کشور 450 گرم در روز است(9). طبق سالنامه آماری استان کرمانشاه، شهرستان سرپل ذهاب دارای 4 کامیون حمل زباله و 70 تن زباله تولیدی در روز میباشد(10). این در حالی است که زبالههای روستایی این شهرستان توزین نمیشود. همچنین مسوولان امور روستایی و بخشداری شهرستان سرپل ذهاب اذعان داشتند بیشترین افرادی که جهت ایجاد مکان مناسب دفع زبالههای خانگی به دفتر مذکور مراجعه میکنند، روستاییان ساکن سراب قلعه شاهین بوده و مهمترین عاملی را که سبب افزایش تولید زباله میشود، بعد جمعیتی روستا دانستند. روستای مورد مطالعه از بعد جمعیتی (172 خانوار با جمعیت 719 نفر) بوده که پس از مشورت با مسوولان امور روستایی و بخشداری و مشاهدهی وضعیت بهداشتی محیط روستاها، "روستای سراب قلعه شاهین" جهت بررسی این مطالعه انتخاب شد و با مشاهدههای میدانی مشخص گردید که در حال حاضر روشهای دفع زباله در روستای مورد مطالعه در وضعیت تأسف باری قرار دارد و زبالهها را در نزدیکترین مکان قابل دسترسی دفع کرده و یا اینکه زبالهها را میسوزانند. این امر نیاز به مطالعه و توجه اداری سیاسی دارد تا راهکارهای اجرایی و مناسب اتخاذ گردد. لذا هدف از مطالعه حاضر شناسایی چالشها و موانع دفع زبالههای خانگی در روستای سراب قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب میباشد و در راستای این هدف، اهداف اختصاصی زیر را دنبال میکند:1. ﺑﺮرﺳﻲ ویژگیهای ﻓﺮدی ﭘﺎسخگویان۲. بررسی وضعیت موجود روستا و مردم در زمینه مدیریت زبالههای خانگی روستا، ۳. اولویت بندی موانع دفع زبالههای خانگی از نظر سرپرستان خانوار روستایی و ۴. تحلیل موانع دفع زبالههای خانگی از نظر سرپرستان خانوار روستا.
توجه به دفع پسماند و نظافت محیط زیست سابقهای دیرینه دارد. در سال 1750 میلادی نیاز به سیستمهای جدید جمع آوری و دفع پسماند جامد، استفاده از بارکش حمل زباله را رایج ساخت و با افزایش اقدامات بهداشتی در سطح شهرها به مدیریت پسماند به عنوان یکی از ارکان بهداشت جامعه بهای بیشتری داده شد. مدیریت مواد به روش روشنفکرانهی امروزی در آمریکا از دهه 1940 و در انگلستان از دهه 1930 شروع شد(11). در ایران قانون مرتبط با موضوع پســماندها وجود نداشــت. تا اینکه در سال 1383 برای حل مشکلات اجرای شهرداریها قانون مدیریت پسماندها که تنها قانون جامع و مدون در خصوص مدیریت پســماند است، تصویب گردید و آیین نامهی اجرایی آن در سال 1384 توسط هیأت دولت تصویب شد. ﻋﺒﺎرات و اﺻﻄﻼﺣﺎﺗﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ دارای ﻣﻌﺎﻧﯽ زﯾﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ:
پسماند: ﺑﻪ ﻣﻮاد ﺟﺎﻣﺪ، ﻣﺎﯾﻊ و ﮔﺎز (ﻏﯿﺮ از ﻓﺎﺿﻼب) ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺣﺎﺻﻞ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﻧﺴﺎن ﺑﻮده و از ﻧﻈﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪه زاید ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮد.
پسماند عادی: ﺑﻪ ﮐﻠﯿﻪ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻫﺎﯾﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻌﻤﻮل از فعالیتهای روزﻣﺮه انسانها در ﺷﻬﺮﻫﺎ، روﺳﺘﺎﻫﺎ و ﺧﺎرج از آﻧﻬﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد، از ﻗﺒﯿﻞ زﺑﺎﻟﻪﻫﺎی ﺧﺎﻧﮕﯽ و ﻧﺨﺎﻟﻪﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ.
دفع: ﮐﻠﯿﻪ روشﻫﺎی از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن ﯾﺎ ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﯽ از ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻫﺎ از ﻗﺒﯿﻞ ﺑﺎزﯾﺎﻓﺖ، دﻓﻦ ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ و زباله سوزی(12).
پسماند خانگی به طور کلی پسماندی است که از فعالیتهای معمول خانوادهها تولید میشود(13).
این درحالی است که سعید نیا(1387) تعریف جامعی از زباله ارائه داده است: "به مجموعه مواد ناشی ازفعالیتهایی که در محیط سکونت انسان تولید میشود و دست کم از نظر مالکین، آن مواد به صورت جامد بوده و ناخواسته، غیرقابل استفاده و دورریختنی تلقی شدهاند، زباله یا پسماند جامد گفته میشود" (14). علی رغم اینکه مطالعات داخلی و خارجی متعددی در خصوص مدیریت پسماند صورت گرفته است، اما شاهد آن هستیم که در زمینه چالشهای دفع زبالههای خانگی مناطق روستایی مطالعات منسجمی وجود ندارد. از این رو نگارنده برآنست با جمع کردن پیشینههایی مربوط به پسماندهای روستایی چالشهای دفع زبالههای خانگی از محیط روستا را با روش تحلیل عاملی اکتشافی استخراج کند. در ادامه نتایج اندکی از مطالعات داخلی و خارجی در این زمینه ارایه شده است.
ته لی(2005) اذعان میدارد NGOها نقش اصلی برای کمک به تشکیل و بهرهبرداری از تعاونیهای پسماند، سازماندهی و نظارت بر پسماندگردها و فراهم نمودن مشارکتهای قانونی و تجاری و تکنیکی در راستای موفقیت فعالیتهای مدیریت اجرای پسماند دارند. دلایل عمده موفقیت در سیاست کاهش سرانهی تولید پسماندها(در کشور تایوان) مشارکت اجباری کارکنان ادارات دولتی و محلی و شهروندان در شروع بازیافت پسماندها بر اساس قانون است(15) .
همچنین برتکین و کلر(1382) نیز معتقدند از زﻣﺎنﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ به علت اﻳﻨﻜﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺨﺮب ﻣـﻮاد زاید ﺟﺎﻣـﺪ ﺑـﺮ ﻣﺤـﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪه ﺑﻮد، اﻫﻤﻴﺖ ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻮاد زاید ﺟﺎﻣﺪ داده ﻧﻤﻲﺷﺪ و از ﻃﺮﻓﻲ ﻓﻘﺪان ﺗﻜﻨﻮﻟـﻮژی، ﻣﻨـﺎبع ﻣﻠﻲ و ﭘکارکنان ﻣﺎﻧﻊ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای مدیریت مواد زائد جامد بود(16).
در مطالعهی دیگری در بنگلادش مشخص شد، ظرفیت اجتماعی بهتر ساکنین با پایداری محیطی و توسعهی بهتر سیستم دفع زباله همراه است(17). در بین تحقیقات داخلی، مطالعات خوب و چه بسا سازگار با محیط روستاهای کشور صورت گرفته که در اینجا به معدودی از آنها پرداخته میشود؛ مجلسی، در مطالعهای تحت عنوان "نقش مشارکتهای مردمی در سیستم مکانیزه جمعآوری زباله" بیان میکند در کلیه مراحل مدیریت پسماند، یکی از کلیدهای موفقیت، آگاهی ومشارکت مردمی میباشد. البته این امر مهم در مرحله تولید و نگهداری در محل از اهمیت ویژه برخوردار است که بازتاب آن بر مراحل بعدی یعنی جمع آوری و حمل و نقل و دفع تاثیر گذار است. از مهمترین عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردم آگاهی، آموزش و ایجاد انگیزه در آنها به روشهای مختلف میباشد، البته آگاهی به تنهایی موثر نمیباشد، چون پیامد آگاهی باید تغییر نگرش و در نتیجه تغییر رفتار و اقدام به مشارکت باشد. همچنین مجلسی در ادامه معتقد است که مدیریت مواد زائد جامد در شهرهای مختلف ایران به دلیل بافت فرهنگی، جمعیت، اقتصاد، مصرف بیرویه مواد، عدم آگاهی و عدم توجه مردم، عدم احساس مسئولیت، طبیعت ناهمگون و گسترده مواد زائد، عدم اجرای مقررات و قوانین و کمبود امکانات در عرصه خدمات شهری با مشکلاتی روبرو میباشد به منظور فایق آمدن بر بسیاری از مشکلات لازم است که اقدامات جدی در امر بهینه کردن مراحل مختلف مدیریت مواد زاید" تولید، نگهداری در محل، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش، بازیافت و دفن بهداشتی" صورت گیرد(18).
همچنین آهنگری و همکاران(1390) در پژوهشی تحت عنوان "تحلیل مدیریت مواد زاید جامد شهری، با تأکید بر بازیافت زباله، مطالعه موردی: شهر بوکان" نشان میدهند که مشارکت عمومی در شهر بوکان در زمینه مدیریت مواد زاید بسیار ناچیز است، چون زمینه مشارکت مردم در طرحها و برنامهها فراهم نشده است. بنابراین دراین زمینه میتوان با تهیه بروشور و کاتالوگ در زمینه مشکلات و هزینه جمع آوری زباله در سطح شهراطلاعات در اختیار مردم قرار داد. همچنین باید به طور ماهانه یا هفتگی سمینارها و کارگاههای آموزشی در سطح شهر برگزارکرد که این اقدامات مطمئنا میتواند زمینه کاهش زبالههای شهری را فراهم سازد و هم می تواند به فرهنگ بازیافت و جداسازی زباله در داخل شهر کمک کند و در نهایت این باور وجود دارد که مدیریت جمع آوری زبالههای شهری در شهرداری بوکان مدیریتی واحد نیست، به طوری که دربخشهای مختلف مربوط به جمع آوری تصمیمات متفاوتی گرفته میشود(19).
شاید به جرات بتوان گفت که تنها مشارکت مردمی و آگاهسازی مردم کارساز نبوده بلکه گاهی در کنار امکاناتی که وجود داشته محدودیتها و تنگناهایی نیز وجود دارد. لذا در کتاب "مدیریت مواد زاید روستایی" نوشته معاضد و دلفی (1391) نوشتهای نظر ما را به خود جلب میکند که اذعان میدارد در مقابل امکانات، محدودیتهایی نیز برای حفظ محیط زیست روستایی از طریق مدیریت مواد زاید وجود دارد که عبارتند از: 1) بالا بودن هزینههای بهداشتی و فنی مطلوب در زمینه مدیریت مواد زید و 2) بالا بودن هزینههای مربوط به ایجاد مراکز دفن بهداشتی در روستاهای کشور(20).
عباسوند نیز در پژوهشی تحت عنوان"ارزیابی مدیریت پسماندهای شهری، نمونه موردی: استان گلستان" راهکارهای قابل تاملی را ارایه داده است که عبارتند از: ایجاد مدیریت یکپارچه پسماند، واگذاری تدریجی اجرای برخی از عناصر موظف مدیریت پسماند، از جمله بازیافت پسماند، جمع آوری، حمل و نقل و... به بخش عمومی و خصوصی، مدیریت و نظارت شهرداریها بر امور پسماند، جلب مشارکت مردم در اجرای برنامههای مدیریت پسماند خصوصا امر بازیافت، ارتباط سازمانها و دستگاههای اجرایی مرتبط با آموزش عمومی و ارائه آموزشهای مختلف و فرهنگ سازی توسط شهرداریها برای مدیریت پسماندهای شهری که الزامی و جزو راهکارهای اساسی است(21).
نتایج تحقیق عمرانی، در مطالعهای تحت عنوان"اصول و مبانی استراتژی پایدار در مدیریت پسماندهای ایران" که در آن مسایل و مشکلات مدیریت پسماندهای ایران را به صورت موردی برشمرده است نیز شایان توجه است:
ü ﻋﺪم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯿﻦ ﺑﺨﺸﯽ در ﮐﻠﯿﻪ ارگانهای مسوول در مدیریت زایدات کشور
ü فقدان تحقیقات کاربردی و سهل الوصول نبودن حمایت از مؤسسات تحقیقاتی در این زمینه
ü تغییر و تبدیل پست مسوولین شهرداریها تا حدود شوراهای شهر و ردههای پایینتر که بازتاب آن فقدان آگاهی لازم در امور تخصصی است.
ü وفور ارتباطات خارجی و احیاناً الگو برداری غیرصحیح از تکنولوژی غرب بدون توجه به الویتها و شرایط خاص کشور
ü صرف هزینههای گزاف و نامناسب در پارهای از برنامههای غیر ضروری بدون رعایت اولویت و مطالعه نتایج حاصل، از جمله کارخانجات کمپوست مخلوط
ü عدم تعدیل برنامههای محیط زیست انسانی از جمله فقر توجه به مدیریت مواد زاید جامد)زباله چرخ پنجم است(
ü وجود فاصله زیاد مابین درمان و بهداشت و کمبود مطالعه بازتاب آلودگی در سلامت انسان و محیط زیست
ü مشکلات بازیافت غیر بهداشتی که هم اکنون به صورت عرف در اغلب شهرهای کشور معمول است
ü محدود بودن متخصصین و شرکتهای مشاور در زمینه مدیریت مواد زاید و همه گیر شدن ایجاد تخصص این رشته در جوامع عام و اجرایی کشور بدون صلاحیت در اجرای طرحهای تخصصی
ü وجود مشکلات خاص در شهرهای ساحلی کشور در عناصر مختلف مدیریتی زباله
ü وجود ابهاماتی چند در قانون زباله و احیانا آیین نامههای تدوینی(22).
نتایج متفاوت مطالعهی شفیعی و همکاران(1391) در پژوهشی تحت عنوان"به کارگیری منابع اطلاعاتی و کانالهای ارتباطی در فرایند پذیرش مدیریت جامع پسماند روستایی" حاکی از آنست که برگزاری کلاسهای آموزشی در زمینه بازیافت پسماندهای روستایی برای زنان روستایی بهترین منبع اطلاعاتی و کانال ارتباطی در فرایند پذیرش مدیریت جامع پسماند روستایی شناخته شد(23) همچنین کاظمی(1387) در مطالعهای با تاکید بر "مشکلات و دلایل ناکارآمدی فرآیند خصوصی سازی در فعالیتهای مدیریت پسماند شهری" یادآور میشود که از مشکلات و دلایل ناکارآمدی تصدیگری دولت و بخش عمومی مدیریت پسماند، میتوان تداخل حوزههای کاری و کاهش نقش مدیریتی شهرداریها و تبدیل مواد عامل نظارتی به اجرایی، تنزل توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور جزیی اجرایی، بوروکراسی اداری و کند شدن روند اجرایی، مقرون به صرفه نبودن خدمات در بخش دولتی، هزینههای غیر الزامی در بخشهای دولتی، عدم ایجاد انگیزه کافی در سیستمهای دولتی را نام برد(24).
این درحالی است که توکلی و همکاران در مطالعهشان با عنوان "نقدی بر مقررات مدیریت پسماندهای ویژه و ارایه راهکارهای اقتصادی و محیط زیستی برای بازنگری در آن" اجرای قوانین و مقررات فعلی را در این زمینه گوشزد میکند و اذعان میدارد: در کشور علیرغم تولید روز افزون پسماندهای ویژه در صنایع، اقدامهای اساسی در این زمینه صورت نگرفته است. خطرات محیط زیستی ناشی از فقدان سیستم مدیریتی مناسب، نبود کارایی و عدم اجرای قوانین ومقررات حداقلی فعلی و کمبود اطلاعات از مشکلات اساسی کشور است(25).
مطالعهی صفاری(1392) با عنوان"تحلیل مخاطرات زیست محیطی و راهبردهای مدیریت پسماند در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان اجارود مرکزی، شهرستان گرمی" نشان داد که راهبرد محافظه کارانهی "استفاده از مواد آلی موجود در زبالهها برای تولید کود کشاورزی و در نتیجه ایجاد اشتغال و درآمد و توسعهی پایدار روستایی" به عنوان مهمترین راهبرد معرفی شد(26). در بین مطالعات صورت گرفته، مطالعهی وانگ و همکاران(2014) شایان توجه است که در پژوهش"عوامل مؤثر بر رفتارهای خرید سبز: پیمایشی از ساکنان روستایی در چین" اینگونه نتیجه گیری شد که مسوولیت پذیری زیست محیطی و دانش زیست محیطی با رفتارهای خرید سبز ارتباط مثبت و معناداری دارد(27). علاوه بر آن در بین مطالعات خارجی صورت گرفته جا دارد به پژوهش یوآدا و همکاران(2014) با عنوان"رفتار و ادراک دفع زبالههای خانگی توسط بخش خصوصی مدیریت پسماند در شهر آکرا" اشاره داشت که به این نتیجه دست یافتند که آموزش عمومی مناسب، فراهم نمودن سطل زبالههای عمومی بیشتر و جمعآوری زبالهها توسط پیمانکاران خصوصی میتواند به ممانعت از بروز بیماری در بین مردم شهری کمک کند(28).
اکنون سؤال اینجا است که آیا مردم به عنوان یکی از حلقههای مدیریت مواد زاید اقدام سازندهای را به عمل آوردهاند؟ عبدلی و همکاران(1391) در کتاب" مدیریت پسماندهای روستایی" به این سؤال پاسخ دادهاند و بیان میدارند که مردم به عنوان حلقههای مدیریت مواد زاید جامد را به این امر مهم اهمیت نداده و لذا همکاری و مشارکت لازم را در جهت تحقق اهداف آن، از خود نشان نمیدهند و دیگر اینکه مدیران عمران شهری و روستایی، شهرداریها و دهیاریهای کشور نیز که خود از میان مردم تعیین و با همان طرز تفکر و فرهنگ عمومی برخاستهاند، مدیریت مواد زاید در ضمیر نا خودآگاه آنها، کاری کم اهمیت جلوه میکند. نتیجه کلی آن است که بخش بسیار مهم خدماتی مدیریت مواد زاید جامد به تدریج از افراد متخصص و به طور کلی تخصص لازم تهی شده، حرکتهای مدیریتی بدون برنامه و یا با برنامههای غیرکارآمد در آنها متداول میگردد(8).
نتیجهگیری کلی نگارنده آنست که چالشهای دفع زبالههای خانگی را میتوان در پنج بعد فرهنگی- اجتماعی(عدم آگاهی و مشارکت روستاییان در دفع زبالههای روستایی و ...)، نهادی- مدیریتی(عدم برنامه ریزی و تصمیم گیریهای منسجم در خصوص مدیریت مواد زاید جامد روستایی و محدود بودن متخصصین و شرکتهای مشاور در زمینه مدیریت مواد زائد و ...)، اقتصادی(استفاده نکردن از کالاهای بادوام، صرف هزینههای گزاف و نامناسب در پارهای از برنامههای غیر ضروری بدون رعایت اولویت و نبود امکانات اقتصادی برای توانمندسازی بخش خصوصی در زمینه دفع زباله)، فنی( فقدان تحقیقات کاربردی و سهل الوصول نبودن حمایت از مؤسسات تحقیقاتی در این زمینه) و قانونی(عدم اجرای قوانین و مقررات حداقلی فعلی، وجود ابهاماتی چند در قانون زباله و احیانا آیین نامههای تدوینی) خلاصه نمود(نگاره 1).
شکل 1- چارچوب مفهومی تحقیق(نگارنده).
Figure 1- The conceptual framework (the author)
روش بررسی
تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از نظر امکان کنترل متغیرها از نوع تحقیقات پیمایشی و از لحاظ گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است. روش آماری مورد استفاده، تحلیل عاملی بود. هدف مطالعات تحلیل عاملی، خلاصه کردن دادههاست. این روش به همبستگی درونی تعداد زیادی از متغیرها میپردازد و در نهایت آنها را در قالب عاملهای عمومی محدودی دسته بندی کرده و تبیین میکند(29). جامعه آماری این تحقیق را کلیه سرپرستان خانوار روستای سراب قلعه شاهین (173=N) تشکیل دادند که از این تعداد 110 نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند و برگشت دادند. گویههای تحقیق شامل یکسری متغیرهای مستقل(به صورت باز و دوجهی) به منظور شناخت ویژگیهای فردی و 22 گویه دیگر در قالب طیف لیکرت پنج قسمتی (1= خیلی کم، 2=کم، 3= متوسط، 4= زیاد، 5= خیلی زیاد) استفاده شد. به منظور اعتبار محتوایی پرسشنامه، از نظرات کارشناسان و استادان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی استفاده گردید که پس از اِعمال نظرات اصلاحی آنها، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. در پژوهش حاضر به منظور محاسبه قابلیت اعتماد از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. از این رو به تعداد 31 نسخه پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار روستای مجاور که آنها نیز در دفع زبالههای روستا با چالشهایی مواجه بودند و با روستای مورد مطالعه از لحاظ ویژگیهای اقتصادی و فرهنگی شباهت داشتند، استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برابر با 823/. بوده که حاکی از پایایی مناسب ابزار پژوهش بوده است. از این رو در پژوهش حاضر به منظور دسته بندی عوامل از تحلیل عاملی اکتشافی با رویکرد تلخیص دادهها استفاده شده است. برای پردازش دادهها نیز از نرم افزار spsswin16 استفاده گردید و در ادامه، یافتههای تحقیق ذکر شده است.
یافتهها
ویژگیهای فردی پاسخگویان
نتایج تحقیق در بررسی هدف اول در جدول( 1) ارایه شده است. جدول (1) نشان میدهد که سن سرپرستان خانوار در 5 رده، طبقه بندی شد. متوسط سن سرپرستان خانوار روستای مورد مطالعه، 56-46 سال بوده که 5/34 درصد آنها در این دامنه قرار گرفته اند. توزیع فراوانی درآمد سرپرستان خانوار نیز در 4 سطح نشان داد که بیشترین درآمد آنها 1000000-500000(تومان) بوده که 0/40 درصد آنها در این دامنهی درآمدی قرار دارند. تعداد اعضای خانوادهها نیز در 4 رده طبقه بندی شد که بیشتر پاسخگویان حدود 8/51 درصد آنها 5-3 نفر بودهاند. تحصیلات آنها در 5 سطح نشان داد که بیشترین میزان مربوط به سطح زیر دیپلم(8/31درصد) و کمترین آنها مربوط به سطح بالاتر از لیسانس(2/8 درصد) میباشد. از لحاظ جنسیت نیز 88 نفر آنها(80 درصد) مرد و 20 نفر آنها (2/18 درصد) زن بودند و از نظر نوع اشتغال نیز 70 نفر آنها ( 3/63درصد) دارای شغل آزاد و 6 نفر آنها (5/5درصد) بیکار بودند.
جدول1- ویژگی های فردی پاسخگویان(110=N)
Table 1-Demographic characteristics of respondents (N= 110)
متغیر |
گروه سنی |
فراوانی |
درصد معتبر |
درصد تجمعی |
سن |
36> 46-36 56-46 66-56 66< |
30
20 38 14 8 |
3/27
2/18 5/34 7/12 3/7 |
3/27
5/45 0/80 7/92 0/100 |
میانگین= 545/2 انحراف معیار= 223/1 ماکزیمم= 75 مینیمم=26 |
||||
درآمد ماهیانه (تومان) |
500000> 1000000-500000 1500000-1000000 1500000< |
35 44 25 6 |
8/31 0/40 7/22 5/5 |
8/31 8/71 5/94 0/100 |
میانگین= 018/2 انحراف معیار= 877/0 ماکزیمم= 1600000 مینیمم=300000 |
||||
تعداد اعضای خانواده |
3-1 5-3 7-5 7< |
27 57 24 2 |
5/24 8/51 8/21 8/1 |
5/24 4/76 2/98 0/100 |
میانگین= 009/2 انحراف معیار= 735/0 ماکزیمم= 9 مینیمم= 1 |
||||
سطح تحصیلات |
بی سواد زیر دیپلم دیپلم لیسانس بالاتر از لیسانس |
24 35 20 22 9 |
8/21 8/31 2/17 0/20 2/8 |
|
مد= زیر دیپلم |
||||
جنسیت |
مرد زن بی پاسخ |
88 20 2 |
0/80 2/18 8/1 |
|
مد= مرد |
||||
شغل |
کارمند آزاد خانه دار بیکار بی پاسخ |
20 70 12 6 2 |
2/18 6/63 9/10 5/5 8/1 |
|
مد= آزاد |
ماخذ: یافتههای پژوهش
وضعیت موجود روستا و مردم در زمینه مدیریت زبالههای خانگی روستا
جدول(2) با بررسی وضعیت موجود روستا و مردم در زمینه مدیریت زبالههای خانگی روستا و دو متغیر تولید زباله نشان داد که بیشترین زباله خانگی تولیدی 4-2 کیلوگرم در روز بوده که 1/49 درصد را این مقدار تولید زباله در برمیگیرد و بیشترین ترکیب زبالهی تولیدی نیز فضولات دامی(1/49) و کمترین زبالهی خانگی مربوط به زایدات میوه و سبزی (3/7) میباشد در حالیکه 77 نفر (0/70درصد) آنها یعنی اکثریت مردم روستا زبالههای خانگی را تفکیک نمیکنند. همچنین مسوول دفع زبالههای خانگی روستا در حال حاضر ( اهالی روستا، دهیاران و شوراهای اسلامی روستا، شهرداری، بخشداری و بخش خصوصی) خود اهالی روستا بوده درحالیکه 52 نفر آنها (0/47) ترجیح میدهند که دهیاران و شوراهای اسلامی روستا مسوولیت دفع زبالههای خانگی از روستا را به عهده بگیرند و 7 نفر(4/6) بخش خصوصی را برای رسیدگی به این مسئولیت انتخاب نمودهاند. این در حالی است که در روستای مورد مطالعه هیچ سطل زبالهای جهت جمع آوری و دفع زباله خانگی روستا وجود ندارد.درمورد شناخت روستاییان از زبالههای خطرناک 66 نفر آنها(0/60درصد) زبالههای خطرناک را شناخته که اکثریت جامعهی مورد مطالعه میباشد. در زمینه آشنایی روستاییان با روشهای دفع، اکثریت آنها و به عبارتی 86 نفر(2/ 78درصد) با روشهای دفع آشنایی داشتند و در بین روشهای دفع 8 نفر(3/7 درصد) روش بازیافت و 10نفر(1/9درصد) با روش دفن بهداشتیرا میشناختند در حالیکه بیشتر آنها 79 نفر(8/71درصد)، با روش زباله سوزی آشنایی داشتند. در زمینه زبالههای خانگی که به مصرف مجدد میرسد، 21 نفر(1/19درصد) پسماندهای غذایی را به مصرف مجدد رسانده، 23نفر(9/20درصد) زایدات وسایل خانگی را به مصرف مجدد رسانده ، 67 نفر(9/60درصد) فضولات دامی را به مصرف مجدد رسانده و تنها 20نفر(2/18درصد) زایدات میوه و سبزی را به مصرف مجدد میرساندند.
جدول2- وضعیت موجود روستا و مردم در زمینه مدیریت زباله های خانگی روستا
Table 2 - Status of the rural and the people in the management of domestic waste rural.
متغیر |
فراوانی |
درصد معتبر |
درصد تجمعی |
||
متوسط تولید زباله خانگی در روز |
|||||
دو کیلوگرم و کمتر از آن 4-2کیلوگرم 6-4کیلوگرم بیشتر از 6 کیلوگرم بی پاسخ |
38 54 9 8 1 |
5/34 1/49 2/8 3/9 9/0 |
5/34 6/83 8/91 1/99 0/100 |
||
مد= 4-2 کیلوگرم زباله خانگی تولیدی در روز |
|||||
بیشترین ترکیب زبالهی خانگی تولیدشده |
|||||
پسمانده های غذایی زایدات وسایل خانگی فضولات دامی زیدات میوه و سبزی بی پاسخ |
25 22 54 8 1 |
7/22 0/20 1/49 3/7 9/0 |
7/22 7/42 8/91 1/99 0/100 |
||
مد= فضولات دامی |
|||||
مسوول دفع زباله های خانگی روستا |
|||||
اهالی روستا دهیاران و شوراهای اسلامی روستا شهرداری و بخشداری بخش خصوصی |
110 0
0 0 |
0/100 0/00
0/00 0/00 |
0/100 0/100
0/100 0/100 |
||
مد= اهالی روستا |
|||||
ترجیح می دهید چه کسی مسوول دفع زباله خانگی از روستا باشد؟ |
|||||
اهالی روستا دهیاران و شوراهای اسلامی روستا شهرداری و بخشداری بخش خصوصی بی پاسخ |
10 52
40 7 1 |
1/9 3/47
4/36 4/6 9/0 |
1/9 4/56
7/62 1/99 0/100 |
||
مد= دهیاران و شوراهای اسلامی روستا |
|||||
آشنایی با روش بازیافت |
|||||
بله خیر |
8 102 |
3/7 7/92 |
3/7 0/100 |
||
آشنایی با روش دفن بهداشتی |
|||||
بله خیر |
10 100 |
1/9 9/90 |
1/9 0/100 |
||
آشنایی با روش زباله سوزی |
|||||
بله خیر |
79 31 |
8/71 2/28 |
8/71 0/100 |
||
مد= زباله سوزی |
|||||
زبالههای خانگی که به مصرف مجدد می رسد مصرف مجدد پسماندهای غذایی |
|||||
بله خیر |
21 89 |
1/19 9/80 |
9/80 0/100 |
||
مصرف مجدد زایدات وسایل خانگی |
|||||
بله خیر |
23 87 |
9/20 1/79 |
9/20 0/100 |
||
مصرف مجدد فضولات دامی |
|||||
بله خیر |
67 43 |
9/60 1/39 |
9/60 0/100 |
||
مصرف مجدد زایدات میوه و سبزی |
|||||
بله خیر |
20 90 |
2/18 8/82 |
2/18 0/100 |
||
مد=مصرف مجدد فضولات دامی |
|||||
اولویت بندی موانع دفع زباله های خانگی از نظر سرپرستان خانوار روستایی
جدول3- اولویت بندی مهمترین موانع دفع زباله های خانگی از نظر سرپرستان خانوار روستایی(110=N)
Table 3 - Prioritize the most important barriers to disposal of domestic waste from the perspective rural the heads of households (N =110)
گویه |
میانگین* |
انحراف معیار |
اولویت |
تفاوت درآمدی مردم برای مشارکت در دفع زبالههای خانگی |
33/4 |
707/0 |
1 |
کم توجهی مسوولین محلی و منطقه ای به بهداشت محیط روستا |
33/4 |
732/0 |
2 |
انجام ندادن مطالعات زیست محیطی برای محل پیشنهادی مناسب دفع زباله |
20/4 |
591/0 |
3 |
کاهش توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور مختلف روستایی |
18/4 |
869/0 |
4 |
فقدان تحقیقات کاربردی و عدم استقبال از مؤسسات تحقیقاتی در زمینهی دفع زبالههای خانگی |
18/4 |
608/0 |
5 |
فقدان برنامه ریزی منسجم برای دفع زبالههای خانگی |
17/4 |
618/0 |
6 |
کم بودن نیروی کار متخصص و شرکتهای مشاور در زمینه دفع زبالههای خانگی |
16/4 |
613/0 |
7 |
اهمیت ندادن مردم محلی و مشارکت نکردن آنها در دفع زبالههای خانگی |
16/4 |
784/0 |
8 |
نبود مکان مناسب جهت دفع زبالههای خانگی روستا |
16/4 |
933/0 |
9 |
هزینههای غیر الزامی(مثل رنگ آمیزی جداول خیابانهای شهری بدون توجه به الویتها) و عدم توجه به دفع زبالههای خانگی روستایی |
16/4 |
818/0 |
10 |
برگزار نشدن کارگاههای آموزشی در جهت دفع زبالههای خانگی روستایی |
13/4 |
697/0 |
11 |
نبود هماهنگی بین بخشی و مدیریت (بخش خصوصی با بخش دولتی) برای دفع زبالههای خانگی از روستا |
12/4 |
779/0 |
12 |
بالا بودن هزینه های بهداشتی و فنی مطلوب در زمینه دفع زبالههای خانگی |
11/4 |
843/0 |
13 |
عدم ساماندهی عوامل دوره گرد و غیررسمی در زمینه بازیافت غیررسمی زبالههای خانگی |
09/4 |
862/0 |
14 |
پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعات مردم در زمینه دفع زبالههای خانگی روستایی |
03/4 |
845/0 |
15 |
عملکرد ضعیف مدارس و رسانههای محلی در زمینه دفع زباله های خانگی روستا |
01/4 |
801/0 |
16 |
بی ارزش بودن مسائل و مشاغل مربوط به زبالههای خانگی از نظر مردم روستا |
00/4 |
818/0 |
17 |
جمعیت بالای روستا و تشدید مشکل دفع زبالههای خانگی |
99/3 |
851/0 |
18 |
نبود بازار رسمی برای فروش مواد بازیافتی |
98/3 |
729/0 |
19 |
نبود امکانات اقتصادی و منبع درآمدی پایدار در زمینه دفع زبالههای خانگی |
92/3 |
774/0 |
20 |
اهمیت ندادن مردم به منافع اقتصادی حاصل از بازیافت زبالههای خانگی |
92/3 |
762/0 |
21 |
جریمه نکردن افرادی که زباله ها را به شکل نامناسب دفع میکنند |
392/0 |
738/0 |
22 |
*(1. خیلی کم، 2. کم، 3. بی نظر، 4. زیاد، 5. خیلی زیاد)
در اینجا جهت اختصار فقط مهمترین موانع دفع زبالههای خانگی در جدول آمده است. یافتهها نشان داد که مهمترین موانع دفع زبالههای خانگی از نظر سرپرستان خانوار به ترتیب عبارتند از: «تفاوت درآمدی مردم برای مشارکت در دفع زبالههای خانگی» با میانگین(33/4) و انحراف معیار(707/)0، «کم توجهی مسوولین محلی و منطقهای به بهداشت محیط روستا» با میانگین (33/4) و انحراف معیار(732/0)؛ «انجام ندادن مطالعات زیست محیطی برای محل پیشنهادی مناسب دفع زباله» با میانگین (20/4) و انحراف معیار(591/0). این در حالیست که «جریمه نکردن افرادی که زبالهها را به شکل نامناسب دفع میکنند» با میانگین (392/0) و انحراف معیار(738/0)، «اهمیت ندادن مردم به منافع اقتصادی حاصل از بازیافت زبالههای خانگی» با میانگین (92/3) و انحراف معیار(762/0)، «نبود امکانات اقتصادی و منبع درآمدی پایدار در زمینه دفع زبالههای خانگی» با میانگین(92/3) و انحراف معیار(774/0) از اهمیت کمتری از نظر سرپرستان خانوار برخوردار بودند.
تحلیل موانع دفع زبالههای خانگی از نظر سرپرستان خانوار روستا
به منظور تشخیص مناسب بودن دادهها برای تحلیل عاملی از دو شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. از آنجا که شاخص 721/0=KMO است که بیش از 70/0 میباشد، لذا دادهها برای تحلیل عاملی مناسب تشخیص داده میشود. همچنین مقدار آزمون بارتلت 315/665 برآورد که در سطح یک درصد معنیدار بود(جدول4).
جدول 4- مقدار kmo، ضریب بارتلت و سطح معنیداری
Table 4 - The kmo, Bartlett and significant coefficient
Kmo |
بارتلت |
سطح معنی داری |
721/0 |
315/665 |
000/0 |
در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ در ﻛﻞ 7 ﻋﺎﻣﻞ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ وارﻳﺎﻧﺴﻲ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 09/62 درﺻﺪ را تبیین کردند. ﺑﺮای ﺗﻔﺴﻴﺮ ﭘﺬﻳﺮ ﻛﺮدن ﻋﺎﻣﻞﻫﺎ، از روش ﭼﺮﺧﺶ وارﻳﻤﺎﻛﺲ اﺳﺘﻔﺎده شد. در ماتریس ﺑه ﺪﺳﺖ آﻣﺪه ﻫﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮی ﻛﻪ ﺑﺎر بیشتری ﺑﺮ ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺪان ﺗﻌﻠﻖ میﮔﻴﺮد. بر این اساس7 عامل استخراج شد(جدول5).
جدول 5- تحلیل موانع دفع زبالههای خانگی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی.
Table 5 - Analysis of barriers domestic waste disposal of through exploratory factor analysis.
عامل |
مقدار ویژه |
واریانس |
درصد واریانس تجمعی |
1 2 3 4 5 6 7 |
43/2 31/2 21/2 94/1 77/1 57/1 38/1 |
06/11 54/10 08/10 83/8 07/8 17/7 31/6 |
06/11 60/21 69/31 52/40 60/48 78/55 09/62 |
نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عامل ناهماهنگی بین بخشی با 06/11 درصد از تبیین واریانس کل بیشترین سهم و عامل فرهنگی با 31/6 درصد کمترین سهم را در تبیین واریانس کل(موانع دفع زبالههای خانگی روستایی) داشتهاند(جدول5).
جدول6- ﺟﺪول ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻫﺮﻳﻚ از ﻋﻮاﻣﻞ و ﻣﻘﺪار ﺑﺎرعاملی به دست آمده از ماتریس دوران یافته(110=N)
Table 6- Table of variables related to each factor and the factor loadings obtained from the rotation matrix (N= 110)
موانع |
متغیرها |
بارعاملی |
ناهماهنگی بین بخشی |
نبود مکان مناسب جهت دفع زبالههای خانگی روستا نبود هماهنگی بین بخشی و مدیریت نامناسب برای دفع زبالههای خانگی از روستا کاهش توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور مختلف روستایی. |
804/0 767/0 630/0 |
آموزشی –اطلاع رسانی |
کم توجهی مسوولین محلی و منطقه ای به بهداشت محیط برگزار نشدن کارگاههای آموزشی در جهت دفع زبالههای خانگی روستایی |
767/0 667/0 |
مالی |
هزینه های غیر الزامی بدون توجه به الویتها و دفع زباله های خانگی روستایی عدم ساماندهی عوامل دوره گرد و غیررسمی در زمینه بازیافت غیررسمی زبالههای خانگی بالا بودن هزینه های بهداشتی و فنی مطلوب در زمینه دفع زبالههای خانگی |
815/0 744/0
551/0 |
اجرایی |
نبود تحقیقات کاربردی و عدم استقبال از مؤسسات تحقیقاتی در زمینهی دفع زباله_های خانگی انجام ندادن مطالعات زیست محیطی نهادهای ذی ربط برای محل پیشنهادی مناسب دفع زباله کم بودن نیروی کار متخصص و شرکتهای مشاور در زمینه دفع زبالههای خانگی
|
777/0
706/0
544/0 |
فقدان برنامه مدون |
مشارکت نکردن مردم محلی در دفع زبالههای خانگی روستا نبود برنامه ریزی منسجم برای دفع زبالههای خانگی |
787/0 643/0 |
اجتماعی |
جمعیت بالای روستا و تشدید مشکل دفع زبالههای خانگی عملکرد ضعیف مدارس و رسانههای محلی در زمینه آگاهسازی مدیریت زبالههای خانگی |
807/0 590/0 |
فرهنگی |
بی ارزش شمردن مسایل و مشاغل مربوط به زبالههای خانگی از نظر مردم روستا |
759/0 |
بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی مشخص شد که 7 عامل بیان شده یعنی چالشهای ناهماهنگی بین بخشی، آموزشی- اطلاعرسانی، مالی، اجرایی، فقدان برنامهی مدون، اجتماعی و در نهایت چالش فرهنگی در مجموع 09/62 درصد تغییرات متغیر موانع دفع زبالههای خانگی روستایی را بیان میکند. چالشهای دفع زبالههای خانگی روستا در قالب مدلی نمایش داده شده است(نگاره2).
شکل 2- مدل چالشهای دفع زبالههای خانگی روستایی
Figure 2-Model of challenges disposal domestic waste rural
بحث و نتیجه گیری
آخرین حلقه در سیستم مدیریت پسماندهای روستایی، دفع زباله محسوب میشود که امروزه اغلب نهادها و افراد مسوول در این زمینه(اعم از نهادهای ذی ربط تا خود مردم) این حلقه از مدیریت مواد زاید روستایی را فراموش کردهاند و یا آنطور که باید و شاید اقدامات سازندهای را در این زمینه انجام ندادهاند. از این رو شاهد مسایل زیست محیطی متعددی به خصوص در بستر روستاها هستیم. لذا هدف ما در این مطالعه شناسایی چالشهای دفع زبالهی خانگی در روستای مورد مطالعه میباشد.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مهمترین موانع دفع زبالههای خانگی از نظر سرپرستان خانوار«تفاوت درآمدی مردم برای مشارکت در دفع زبالههای خانگی»، «کم توجهی مسوولین محلی و منطقهای به بهداشت محیط روستا»، «انجام ندادن مطالعات زیست محیطی برای محل پیشنهادی مناسب دفع زباله» میباشد.. در واقع از نظر سرپرستان خانوار، عدم مشارکت مالی از سوی مردم روستا و یا کم توجهی مسئولان به اقدامی سازنده در این زمینه مساله ساز بوده است. به عبارتی عملکرد ضعیف طرفین مسوول در این زمینه(مردم و مدیران) این نابسامانی را رقم زده است. از این رو نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیق مجلسی(بیتا) که یکی از کلیدهای موفقیت در کلیه مراحل مدیریت پسماند را آگاهی و مشارکت مردمی دانسته و با نتایج تحقیق آهنگری و همکاران(1390) که یکی از چالشهای مدیریت مواد زاید شهر بوکان را مشارکت عمومی ناچیز بیان داشتهاند، مطابقت دارد.
در این مطالعه از نتیجه تحلیل عاملی چالشهای دفع زبالههای خانگی روستایی 7 عامل اساسی حاصل شد. در عامل نخست، نبود مکان مناسب جهت دفع زبالههای خانگی روستا از یک سو و نبود هماهنگی بین بخشی و مدیریت نامناسب دفع زبالههای خانگی از روستا وکاهش توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور مختلف روستایی از سوی دیگر سبب شده است که زبالههای روستایی به شکل نامناسبی دفع شوند(زباله سوزی یا تلنبار کردن در نزدیکترین محل در دسترس) و آلودگیهای زیست محیطی و بهداشتی متعددی ظهور پیدا کند که نشان دهندهی ناهماهنگی بین بخشی است. این چالش مهمترین چالش شناسایی شده بود که منجر به سوء مدیریت و کمکاری مدیران و مسوولان درخصوص تعیین مکان مناسب دفع زباله میشود. بنابراین پیامد آن دفع زباله به ناسالمترین وجه خواهد بود. لذا نتیجه تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات آهنگری و همکاران(1390) که مشارکت عمومی ناچیز، نتایج عمرانی(بیتا) که ﻋﺪم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯿﻦ ﺑﺨﺸﯽ؛ کاظمی(1387) که کاهش نقش مدیریتی شهرداریها و تنزل توان مدیریتی بخش دولتی به علت پرداختن به امور جزیی اجرایی در ﮐﻠﯿﻪی ارگانهای مسئول در مدیریت زاید و توکلی و همکاران(بیتا) که فقدان سیستم مدیریتی مناسب را از چالشها و مسایل مدیریت مواد زاید اذعان داشتهاند، مطابقت دارد.
عامل آموزشی–اطلاع رسانی با تبیین 54/10 درصد از واریانس کل، به عنوان چالش دوم مد نظر قرار گرفته است. کم توجهی مسوولین محلی و منطقهای به بهداشت محیط و از سوی دیگر برگزار نشدن کارگاههای آموزشی در جهت دفع زبالههای خانگی روستایی سبب شده است که آگاهی مردم در خصوص روشهای دفع مساعد زبالههای خانگی ارتقا پیدا نکند و مردم بدون آگاهی از روشهای دفع مانند دفن بهداشتی و بازیافت تنها به شیوهی سنتی دفع زبالههای خانگی یعنی زباله سوزی بسنده کنند. لذا نتیجه تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات آهنگری و همکاران(1390)، شفیعی و همکاران(1391)، عباسوند(1387)، آیودا و همکاران (2014) که آموزشهای عمومی مختلف و برگزاری کارگاههای آموزشی در زمینهی مدیریت پسماندهای آموزشی را میتوان اقدامات سازندهای میدانند مطابقت دارد.
سومین چالش دفع زبالههای خانگی روستا با تبیین 08/10 درصد از واریانس کل، به مانع مالی نام گرفت. هزینههای غیر الزامی نهادها و سازمانهای ذی ربط در زمینه دفع زباله بدون توجه به الویتها و بالا بودن هزینههای بهداشتی و فنی مطلوب در زمینه دفع زبالههای خانگی به عنوان یک چالش مالی و عدم ساماندهی عوامل دوره گرد در زمینه بازیافت غیررسمی زبالههای خانگی سبب شده است که چنین مشکلاتی در زمینه دفع زباله خانگی در محیط روستا پدید آید. لازم به ذکر است که در عامل مالی، بیشتر مشکلات مالی ادارههای ذی ربط در زمینه دفع زباله را مورد توجه قرار داده است نه ضعف مالی روستاییان. لذا نتیجه حاضر با نتایج تحقیقات معاضد و دلفی(1391) که چالشهایی از جمله: بالا بودن هزینههای مربوط به ایجاد مراکز دفن بهداشتی در روستاهای کشور؛ کاظمی(1387) هزینههای غیر الزامی بخشهای دولتی از دلایل ناکارآمدی دولت و بخش عمومی در مدیریت پسماند و با نتایج تحقیق عمرانی(بیتا) که اذعان میدارد، بازیافت غیر بهداشتی که هم اکنون به صورت عرف معمول است و صرف هزینههای گزاف و نامناسب در برنامههای غیر ضروری بدون رعایت اولویت همگی این موارد مشکلات زیست محیطی را به بار میآورند، مطابقت دارد.
چهارمین عامل با تبیین83/8 درصد از واریانس کل به چالش اجرایینام گرفت.نبود تحقیقات کاربردی و عدم استقبال از مؤسسات تحقیقاتی در زمینهی دفع زبالههای خانگی، انجام ندادن مطالعات زیست محیطی از سوی نهادهای ذی ربط برای محل پیشنهادی مناسب دفع زباله و کم بودن نیروی کار متخصص و شرکتهای مشاور در زمینه دفع زبالههای خانگی سبب شده است تا از تحقیقات کاربردی و مطالعات مکانیابی دفع زبالههای خانگی روستا حمایت به عمل نیاید، چه بسا که کمبود نیروی کار متخصص و شرکتهای مشاور در زمینه دفع زبالهی خانگی وجود دارد که همگی این موارد مدیریت زبالههای خانگی در فاز اجرایی را خدشه دار میسازد. از این رو تحقیقات کاربردی(GISو..) پیشنهاد میشود تا به سبب آن مکان مناسب دفع زباله در حوالی روستای موردمطالعه مشخص گردد. لذا نتیجهی تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات برتکین و کلر(1382) ﻓﻘﺪان ﻣﻨـﺎبع ﻣﻠﻲ و کارکنان؛ عمرانی (بیتا) فقدان تحقیقات کاربردی و سهل الوصول نبودن حمایت از مؤسسات تحقیقاتی و محدود بودن متخصصین و شرکتهای مشاور در زمینه مدیریت مواد زاید مطابقت دارد.
چالش پنجم با تبیین 07/8 درصد از واریانس کل به چالش فقدان برنامهی مدوننام گرفت. در واقع مشارکت نکردن مردم محلی در دفع زبالههای خانگی روستا به عنوان یک مانع اجتماعی نشان داد که مردم آنطور که انتظار میرود جهت دفع مناسب زبالههای خانگی از محیط روستا مشارکت و همکاری ندارند و همین عدم مشارکت روستاییان، زمینه را برای دفع زبالههای خانگی مشکل ساز کرده است. از طرفی در همین عامل متغیر فقدان برنامه ریزی منسجم توسط افراد و نهادهای ذی ربط در زمینه دفع زبالههای خانگی، چالشی چشمگیر را رقم زده است. لذا نتیجه حاضر با نتایج تحقیقات ته لی(2005) در خصوص مشارکت اجباری کارکنان ادارات دولتی و محلی و شهروندان در بازیافت پسماندها بر اساس قانون که از دلایل موفقیت مدیریت پسماند بوده؛ مجلسی(بیتا) که یکی از عوامل اصلی موفقیت را، آگاهی و مشارکت مردمی در کلیه مراحل مدیریت پسماند میداند، آهنگری و همکاران(1390) که مشارکت عمومی در شهر بوکان در زمینه مدیریت مواد زاید بسیار ناچیزبرآورد میکند،( چون زمینه مشارکت مردم در طرحها و برنامه فراهم نشده است)، عباسوند(1387) که جلب مشارکت مردم در اجرای برنامههای مدیریت پسماند خصوصا در امر بازیافت، راهکاری اساسی در مدیرت پسماند میداند و Bhuiyan (2004) که ظرفیت اجتماعی بهتر ساکنین با توسعه بهتر سیستم دفع زباله را همراه میپندارد، مطابقت دارد.
چالش دیگر که اجتماعی نام گرفت 17/7 درصد از واریانس کل را تبیین کرد. جمعیت بالای روستا به عنوان یک مانع اجتماعی سبب تشدید مشکل دفع زبالههای خانگی شده است در حالیکه طبق تعریف توسعهی پایدار، فعالیتها و بهرهوری از منابع باید به گونهای باشد که منافع نسل آینده به خطر نیفتد. لذا این مورد با اهداف پایداری در تضاد بوده و چالشی اجتماعی را به وجود آورده است. از طرفی در همین چالش نشان داده شده که مدارس و رسانههای محلی در زمینه دفع زبالههای خانگی عملکرد ضعیفی دارند، این درحالیست که مدارس و رسانههای محلی روستا میتوانند با اشاعهی فرهنگ حفظ محیط زیست و بهداشت محیط روستا، اجتماع محلی را جهت مشارکت در دفع زبالههای خانگی روستا تشویق کنند و به عنوان یک نهاد اجتماعی نقشی پررنگتر در این زمینه ایفا نمایند
آخرین چالش که سهم کمی(31/6 درصد) از واریانس کل را تبیین میکند، چالش فرهنگی است. متغیر مطرح شده در این عامل حاکی از آنست که مسائل و مشاغل مربوط به زبالههای خانگی از نظر مردم روستا بیارزش جلوه میکند و مردم به مسایل و مشاغل این زمینه نگاه مضحک و بیارزشی دارند که در کتاب "مدیریت پسماندهای روستایی" عبدلی و همکاران(1391) به این مسایل اشاره شده که مردم به عنوان حلقههای مدیریت مواد زاید جامد اهمیت لازم را به این امر مهم نداده و دیگر اینکه مدیران عمران شهری و روستایی، شهرداریها و دهیاریهای کشور نیز که خود از میان مردم تعیین و با همان طرز تفکر و فرهنگ عمومی برخاستهاند، مدیریت مواد زاید در ضمیر ناخودآگاه آنها، کاری کم اهمیت جلوه میکند. (جدول6). لذا نیاز به بسترسازی فرهنگی و تغییر نگرش و افکار عمومی نسبت به مسایل و مشاغل مربوط به پسماند وجود دارد چرا که به نظر میرسد زیربنای مدیریت پسماندهای روستایی و شهری، فرهنگ سازی در این زمینه می باشد.
پیشنهادات
با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد میگردد
ü مطالعات زیست محیطی در خصوص تعیین مکان مناسب جهت دفع زبالههای خانگی روستای موردمطالعه از طریق نهادهای مربوطه بعمل آید.
ü کارگاههای آموزشی در زمینهی اصلاح الگوی مصرف جهت کاهش تولید زباله از مبدا و کمپوست سازی و... از طریق دفتر ترویج ادارهی جهاد کشاورزی و حفظ محیط زیست برگزار شود.
ü ساماندهی عوامل دوره گرد که به طور غیررسمی در زمینهی بازیافت زبالههای روستایی فعالیت میکنند و واگذاری مسئولیت دفع زبالههای خانگی روستا به دهیاران و شوراهای اسلامی روستا.
ü فرهنگ سازی تفکیک از مبدا زبالههای خانگی در مردم روستایی.
ü رسانهها و کانالهای ارتباطی محلی، نقش سازندهتری در آگاهسازی مردم محلی جهت مدیریت بهینه زبالههای روستایی، ایفا کنند.
ü پیشنهاد میگردد در مطالعات آتی، پژوهشهایی درمورد شیوههای جلب مشارکت روستاییان در دفع زبالههای خانگی روستا و همچنین نیازسنجی آموزشی روستاییان در زمینهی مدیریت زبالههای خانگی روستا به عمل آید.
تشکر و قدردانی
نگارندگان در پایان بر خود لازم میدانند که از همهی عزیزانی که در تدوین و اجرای پرسشنامهها به خصوص مردم روستای سراب قلعه شاهین به دلیل مساعدت و همکاری در گردآوری دادههای موردنیاز پژوهش، کمال سپاسگزاری را داشته باشند.
منابع
1- جوزی.ع، دهقانی.م و زارعی. م، (1391)، ارایه برنامه راهبردی مدیریت پسماندهای روستایی به روش A’WOT(مطالعه موردی: میناب)، محیط شناسی، سال سی و هشتم، شماره 4، صص 108-93.
2- Xiumin. F, Z. Minghua., Z. Xi, and H. Qichang, A. Rovetta. (2010). logistics systems and intelligent management, 2010 International conference, VOL 978-1-4244-7331-1:1905-1909.
3- Jamshidi, A et al,2011, Sustainable Municipal Solid Waste Management (Case Study: Sarab Country, Iran). Massachussetts: Northeastern University.
4- Demirbas, A. 2011. Waste management waste resource facilities and waste conversion processes. Journal of Energy Conversion and Management, 52: 1280-1287.
5- عابدین زاده. ن، پناهنده. م و روانبخش. م، (1387)، ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه کمپوست شهر یزد، فصلنامه علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره دوازدهم، شماره 3
6- صفاری. ا، (1392)، تحلیل مخاطرات زیست محیطی و راهبردهای مدیریت پسماند در نواحی روستایی، مطالعه موردی: دهستان اجارود مرکزی، شهرستان گرمی، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال دوم، شماره 1، پیاپی 3، صص 91-71.
7- ملایی. ز، بخشی. م.ر و دباغ. ا، (1391)، تعیین مکان بهینه انباشت پسماند روستایی روستای فیل آباد فارسان با استفاده از رهیافت تلفیقی: پرموتاسیون و بولین، فصلنامه مسکن و محیط روستا، شماره 138.
8- عبدلی. م.ع، سمیعی فرد. ر و حسینیان. ح، (1391)، مدیریت پسماندهای روستایی، چاپ دوم، انتشارات استاد مطهری، ص32.
9- سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور(1393) قابل دسترس در:
http://www.imo.org.ir/portal/view/page.aspx?.
10- سالنامه آماری استان کرمانشاه، (1392)، قابل مشاهده در سایت:
11- http://ostan-ks.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=Instruction&CategoryID
12- دربان آستانه، ع، (1387)، اصول و مبانی بهداشت روستایی، تهران، مؤسسهی فرهنگی، اطلاع رسانی و مطبوعاتی، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
13- قانون مدیریت پسماندها، (1383)، متن و مقدمهی قانون مدیریت پسماندها،انتشارات سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری تهران، تهران.
14- Pakpour, A. H. ; Mohammadi Zeidi, I. ; Emamjomeh, M. M. ; and Asefzadeh, S. (2013), "Household waste behaviours among community sample in Iran: an application of the theory planned bahaviour". waste management, xxx, pp. 1-7.
15- سعیدنیا. ا، (1387)،. مواد زاید جامد شهری، تهران: مؤسسهی فرهنگی، اطلاع رسانی و مطبوعاتی، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
16- Li-Teh,Lu,et al,2005," MSW management for waste minimization inTaiwan :The last two decades ", waste management.
17- برتکین. دان و ا. کلر، (1382)، شناخت محیط زیست، وهابزاده اعبدالحسین،(مترجم) ،انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، ص 640.
18- Bhuiyan, S.(2004). Unveiling the Face of Social Capital: Evidence from Community Based Solid Waste Management Initiatives in Urban Bangladesh,unpublished PhD thesis. Bonn: University of Bonn.
19- مجلسی، م. (بیتا). نقش مشارکت مردمی در سیستم مکانیزهی جمع آوری زباله، سومین همایش ملی مدیریت پسماند.
20- آهنگری.ش، شیخی.غ و موسیزاده. چ، (1391)، برنامه ریزی راهبردی عوامل اثرگذار بر مدیریت مواد زاید جامد شهری با استفاده از تحلیل(SWOT) مطالعه موردی: شهر بوکان. فصلنامه آمایش محیط، شماره 20، قابل دسترس در www.sid.ir
21- معاضد. ه و دلفی. م، (1391)، مدیریت مواد زاید روستایی، تهران: سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، بنیاد خواجه نصیر طوسی، ص37.
22- عباسوند. م،(1387)، ارزیابی مدیریت پسماندهای شهری(نمونه موردی: استان گلستان). فصلنامه مدیریت شهری، شماره 20، صص67-39.
23- عمرانی. ق.ع،(بیتا)، اصول و مبانی استراتژی پایدار در مدیریت پسماندهای ایران. سومین همایش ملی مدیریت پسماند.
24- شفیعی. ف، میرترابی، م و رضوانفر. ا، (1391)، به کارگیری منابع اطلاعاتی و کانالهای ارتباطی در فرایند پذیرش مدیریت جامع پسماند روستایی. نشریه محیط زیست طبیعی، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 66. شماره 3. صص 339-329
25- کاظمی. خ.ا، (1387)، مشکلات و دلایل ناکارآمدی فرآیند خصوصی سازی در فعالیتهای مدیریت پسماند شهری، مدیریت پسماند.
26- توکلی. ب، عبدلی. م.ع و مهتاج. م.ح، (بیتا)، نقدی بر مقررات مدیریت پسماندهای ویژه و ارایه راهکارهای اقتصادی و محیط زیستی برای بازنگری در آن.
27- صفاری. ا، (1392)، تحلیل مخاطرات زیست محیطی و راهبردهای مدیریت پسماند در نواحی روستایی( مطالعه موردی: دهستان اجارود مرکزی، شهرستان گرمی). فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال دوم، شماره 1، پیاپی3، صص، 91-71.
28- Wang. J. ; Li, Z. ; and Tam, V. W. Y. (2014), "Critical factors in effective construction waste minimization at the design stage: a shenzhen case study, China". Resourses, Conservation and Recycling, 82, pp. 1-7.
29- Yoada, R. S. ; Chirawurah, D. ; and Adongo, P. B. BMC Public Health 2014, 14:697. http://www.biomedcentral.com/1471-2458/14/697.
30- کلانتری.خ، (1382). پردازش و تحلیل دادهها در تحقیقات اجتماعی-اقتصادی، تهران: شریف.
1*- (مسوول مکاتبات):کارشناسی ارشد رشته ترویج و آموزش کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه. ایران.
2- استادیار رشته ترویج و آموزش کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
1- MSc of Agricultural Education and Extension, Agricultural Education and Extension Department, Faculty of Agriculture, Razi University, Kermanshah. Iran. * (Corresponding Author)
2- Assistant Professorociate of Agricultural Education and Extension Agricultural Education and Extension Department, Faculty of Agriculture, Razi University, Kermanshah. Iran.