بررسی اثر بهره‌گیری از قابلیت‌های فضای مجازی در تحقق توسعه پایدار شهری ایران(رویکرد استانی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار پژوهشگاه ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات (مرکز تحقیقات مخابرات ایران) ، تهران، ایران.

2 استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

10.22034/jest.2017.11394

چکیده

زمینه و هدف: جمعیت شهری در ایران همچون روند جهانی آن روبه افزایش است. با افزایش جمعیت شهری در کشور میزان مصرف مواد اولیه، وسایل نقلیه، مصرف انرژی و امثال آن افزایش یافته که نتیجه آن افزایش آلودگی­های محیطی است که خود مانعی در تحقق توسعه پایدار می­باشد. لذا درکنار توسعه شهرها بایستی تبعات منفی حاصل از آن کاهش داده شود. در این میان بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی (فن­آوری اطلاعات وارتباطات) همچون دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و امثال آن، نقش مهمی در کاهش این تبعات منفی دارد.  در این چارچوب ارزیابی اثر بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی در تحقق توسعه پایدار شهری ایران، هدف مطالعه حاضر می­باشد.
روش بررسی: در مطالعه حاضر در قالب مبانی نظری موجود و با استفاده از داده­های استانی به بررسی اثر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه پایدار شهری کشور از مجرای کاهش تخریب محیط زیست (مصرف سوخت)، به تفکیک در استان­های برخوردار و غیر برخوردار کشور پرداخته شده است. بدین منظور از روش داده های تلفیقی استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج بررسی حکایت از اثر معنی دار فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر تحقق توسعه پایدار شهری در استان­های برخوردار دارد. این اثر در استانهای غیر برخوردار تایید نمی گردد.
بحث و نتیجه‌گیری: بنظر می رسد دلیل تفاوت در معنی داری اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر تحقق توسعه پایدار در استان­های برخوردار و غیر برخوردار در افزایش ضریب نفوذ و نهادینه شدن بهره­گیری از فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در استان­های برخوردار در مقایسه با استان­های غیر برخوردار می باشد.  

کلیدواژه‌ها


 

 

 

 

 

علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره نوزدهم،ویژه نامه شماره 5 ، تابستان1396

 

بررسی اثر بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی در تحقق

توسعه پایدار شهری ایران(رویکرد استانی)

 

نیلوفر مرادحاصل [1]*

nmoradhasel@itrc.ac.ir

 امیر حسین مزینی [2]

تاریخ دریافت: 02/09/1392     

تاریخ پذیرش:06/11/1393

 

چکیده

زمینه و هدف: جمعیت شهری در ایران همچون روند جهانی آن روبه افزایش است. با افزایش جمعیت شهری در کشور میزان مصرف مواد اولیه، وسایل نقلیه، مصرف انرژی و امثال آن افزایش یافته که نتیجه آن افزایش آلودگی­های محیطی است که خود مانعی در تحقق توسعه پایدار می­باشد. لذا درکنار توسعه شهرها بایستی تبعات منفی حاصل از آن کاهش داده شود. در این میان بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی (فن­آوری اطلاعات وارتباطات) همچون دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و امثال آن، نقش مهمی در کاهش این تبعات منفی دارد.  در این چارچوب ارزیابی اثر بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی در تحقق توسعه پایدار شهری ایران، هدف مطالعه حاضر می­باشد.

روش بررسی: در مطالعه حاضر در قالب مبانی نظری موجود و با استفاده از داده­های استانی به بررسی اثر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه پایدار شهری کشور از مجرای کاهش تخریب محیط زیست (مصرف سوخت)، به تفکیک در استان­های برخوردار و غیر برخوردار کشور پرداخته شده است. بدین منظور از روش داده های تلفیقی استفاده شده است.

یافته‌ها: نتایج بررسی حکایت از اثر معنی دار فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر تحقق توسعه پایدار شهری در استان­های برخوردار دارد. این اثر در استانهای غیر برخوردار تایید نمی گردد.

بحث و نتیجه‌گیری: بنظر می رسد دلیل تفاوت در معنی داری اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر تحقق توسعه پایدار در استان­های برخوردار و غیر برخوردار در افزایش ضریب نفوذ و نهادینه شدن بهره­گیری از فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در استان­های برخوردار در مقایسه با استان­های غیر برخوردار می باشد. 

واژه­های کلیدی: فناوری اطلاعات وارتباطات، توسعه پایدار، اقتصاد شهری، آلودگی، داده های استانی.

 

 

 

 

 

J.Env. Sci. Tech., Vol 19, Special No.5, Summer 2017

 

 

 

 

 


Study of Cyber Space Impact on UrbanSustainable Development in Iran: A Provincial Approach

 

Niloofar Moradhassel[3]*

nmoradhasel@itrc.ac.ir

Amir H. Mozayani [4]

 

Abstract

Background and Objective: Urban population in Iran is increasing. It is supposed to intensify the usage of raw materials, vehicles, energy and etc., and consequently lead to the environmental pollution which is a barrier to sustainable development realization. Therefore, along with the process of urban development settling down, its environmental consequences should be managed as well. Meanwhile information and communication technology (ICT) application such as E- Government, E-Commerce and etc., could play a vital role in reducing the subsequent negative impacts on environment. This has been considered as the main theme of this study.

Method: In this study, it is attempted to assess the impact of information and communication technology on Urban Sustainable Development process in Iran, using provincial data through Panel Data technique. The hypothesis was tested separately for developed and less developed provinces of Iran.

Findings: The results imply that ICT had significant and positive impacts on improving the environment and achieving sustainable development (just) in developed provinces.

Conclusion: Seemingly, this attributed to the differences in degree of ICT penetration and institutionalization amoung developed and less developed provinces.

Keywords: Information and Communication Technology, Sustainable development, Urban economics, pollution, Provincial data.

 

مقدمه

 

رویکرد توسعه پایدار به مفهوم حرکت بر محور انسان محیط است. این رویکرد توسعه امکانات اقتصادی با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می­دهد. در این چارچوب شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه­ای است که امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی- اقتصادی بوم شناسانه شهر و منطقه را  فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل می­سازد. در این مسیر سیاست­هایی چون کاهش اتکا به خودروی شخصی، افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری، حفاظت و احیای نظام­های طبیعی در شهر و منطقه پیرامونی، کاهش مصرف منابع غیرقابل تجدید و تولید آلودگی، بهبود زیست پذیری اجتماعات بشری، اصلاح نظام اداری و حکمرانی شهری، با هدف دسترسی به پایداری بیش­تر در دستور کار قرار می­گیرد.

در سال­های اخیر در مبانی نظری اقتصاد، بحث پایداری فعالیت­های اقتصادی از اهمیت به­سزایی برخوردار گشته و عملاً در طیف وسیعی از حوزه­های اقتصادی و تحلیل‌های مترتب بر آن­ها قابل مشاهده می­باشد. این موضوع در کشورهای متکی بر منابع طبیعی و به­ویژه کشورهای نفتی به­صورت محسوسی جلب توجه نموده و حسب مورد در دستور کار مطالعات مختلف قرار گرفته است. ضمن آن­که مبانی نظری بحث نیز بصورت خاص در این مورد توسعه محسوسی یافته است. در این مورد در متون اقتصادی دو رویکرد نظری بارز که همان "فرضیه نفرین منابع"[5] و" فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس"[6] می­باشند، مشاهده می­شود.(1)  فرضیه نفرین منابع اثر موهبت منابع طبیعی بر رشد اقتصادی را تجزیه و تحلیل می­کند. فرضیه منحنی­ زیست­محیطی کوزنتس نیز اثر رشد اقتصادی را برکیفیت محیط زیست بررسی می­کند. (2)  این دو نظریه هریک به تبیین واقعیت­های حاکم بر فرایند رشد و توسعه اقتصادی کشورها می‌پردازند. به­ویژه اقتصادهای وابسته به منابع طبیعی که بحث پایداری، هرچه بیش­تر در آن­ها مصداق می­یابد. اما نکته‌ای که در این مورد و در چارچوب مبانی نظری توسعه پایدار جلب توجه می‌نماید، آن است که میزان تخریب منابع در مراحل مختلف توسعه اقتصادی کشورها چگونه است و نکته مهم­تر آنکه آیا می­توان آن را به­صورت نسبی بهبود بخشید. مطالعات انجام یافته در این مورد حکایت از آن دارند که کشورهای توسعه یافته که در سطوح بالاتری از توسعه اقتصادی قرار دارند. مراحل اولیه توسعه اقتصادی خود را با مقادیر قابل توجهی از تخریب زیست محیطی طی نموده­اند. اما در پیشرفت توسعه توانسته­اند کیفیت زیست محیطی خود را بهبود بخشند. (3) همچنین، این موضوع در سال­های اخیر با رویکرد منطقه­ای و استانی نیز در دستور کار برخی از مطالعات بین المللی به­ویژه برای کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. چرا که عملاً تفاوت­های موجود میان استان­ها (مناطق) از حیث توسعه یافتگی نیز می­تواند باعث بروز تفاوت در عملکرد آن­ها از حیث ارتباط میان رشد اقتصادی و تخریب زیست محیطی شود.

در این راستا زیرساخت­ها و قابلیت­های فضای مجازی یکی از عوامل مهم در توسعه اقتصادی شهری می­باشد بطوریکه گسترش کمّی و کیفی دسترسی به فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات  به عنوان یکی از توانمندسازها[7] برای بهبود فضای زندگی و کسب و کار مورد توجه است.(4) از طرفی در طی سال­های اخیر رفته رفته توجه به محیط زیست افزایش یافته و (کیفیت) محیط زیست به­عنوان یکی از (کالاها و) خدمات موجود در سبد مصرفی شهروندان از اهمیت به­سزایی برخوردارشده است. با عنایت به موارد فوق به­نظر می­رسد بررسی تبعات فضای مجازی و به­کارگیری فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه پایدار اقتصادی[8] در محیط های شهری می­تواند دستاوردهای جدیدی را به‌ویژه برای سیاست‌گذاران به همراه داشته باشد. این بحث، موضوع مقاله حاضر می‌باشد.

     هدف مطالعه حاضر این است که اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر کیفیت زیست محیطی با استفاده از شاخص مصرف انرژی، در قالب یک رویکرد استانی (به تفکیک استان­های برخوردار و غیر برخوردار) و با استفاده از مبانی نظری منحنی زیست محیطی کوزنتس برای ایران مورد بررسی و آزمون قرار گیرد. بدین منظور مقاله حاضر از پنج بخش تشکیل شده است. پس از مقدمه، در بخش دوم به اجمال به مبانی نظری ارتباط میان  فن­آوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت شهری و توسعه پایدار پرداخته ‌شده است. در بخش سوم به مطالعات انجام یافته در این مورد اشاره ‌شده است. در بخش چهارم به ارزیابی اثر فن­آوری اطلاعات وارتباطات بر توسعه پایدار شهری (موارد و روش­ها) پرداخته شده است. بخش پنجم نیز به جمع بندی نتایج اختصاص یافته است.

مبانی نظری

1 فن­آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت شهری

     انجام فعالیت­ها در فضای مجازی همواره بر مکان تاثیر گذاشته واز این جهت نظرات مختلفی پیرامون تاثیر آن بر شهرها و شهرنشینی ارایه شده است. به عنوان نمونه، تلفن، وسیله­ای که در یک مرحله در رشد مراکز شهرها تاثیر مستقیم داشت، در مرحله بعد از عوامل مهم مهاجرت­های حومه ای شهرها قلمداد شد. در این راستا از دهه 1990 و همگام با توسعه فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی و پیچیده شدن روز افزون این فن­آوری و کارکردهای آن، نظریه‌های مختلفی درباره به حداقل رسیدن نقش عوامل جغرافیایی در گزینش مکان، زندگی شهری و در نتیجه شهرسازی مطرح گردیده است. در مقابل چنین رویکرد منفی از آینده شهرها و نابودی مکان به دلیل رواج فن آوری اطلاعات و ارتباطات برخی از صاحب­نظران بر این عقیده اند که مکان نابود نمی­شود و تنها الگوهای مکان هستند که بنابر نیازهای زمانی و تاثیرات فن­آوری با تغییراتی مواجه می شوند(6).  

همگام با توسعه فن­آوری اطلاعات و ارتباطات و شکل گیری جوامع اطلاعاتی با سازمان اجتماعی جدید، شهرها نیز به عنوان محل زندگی این جوامع با تغییراتی در مفاهیم، الگوها و معانی مواجه شدند تا بتوانند فرآیندهای اقتصادی واجتماعی نوین را درکالبدی جدید پاسخ­گو باشند. این بحث هم در شهرهای فشرده و هم در شهرهای گسترده مصداق می­یابد(7). در این چارچوب الگوی رفتاری و مصرفی شهروندان در شهر تغییر می‌نماید و عملاً مفهوم شهر الکترونیکی (و متعاقب آن شهروند الکترونیکی[9]) شکل می­گیرد. می­توان شهر الکترونیک را شهری دانست که اداره امور شهروندان شامل خدمات و سرویس­های دولتی و سازمان­های بخش خصوصی به صورت بر خط و شبانه روزی، در هفت روز هفته با کیفیت و ضریب ایمنی بالا با استفاده از ابزارهای فن­آوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای آن انجام می‌گردد. ابعاد مختلف کارکردی یک شهر الکترونیک (هوشمند) را می­توان در قالب شکل 1 به تصویر کشید.

   ملاحظه می­شود انجام فعالیت­های شهری در فضای مجازی می­تواند آثار مثبت فراوانی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان داشته باشد که از آن جمله می­توان به: صرفه جویی در وقت و هزینه در انجام اموری چون نقل و انتقال فیزیکی و مالی، ارتباطات وسیع و تعامل نهادها و سازمان­ها با شهروندان، ارایه موثرتر و بهینه اطلاعات به شهروندان، امکان استفاده همزمان بیش از یک کاربر از یک موقعیت شهری و ... اشاره نمود. اما آن‌چه که بیش از هرچیز جلب توجه می­نماید و موضوع اصلی مطالعه حاضر می­باشد، کاهش نیاز به انتقال و تحرک جمعیت در شهر و کم­تر شدن مصرف انرژی (سوخت) و مشکلات آلودگی هوا و ترافیک شهری و متعاقب آن تردد و حمل و نقل آسان در شهر با کم شدن ترافیک و تراکم می­باشد(9).      

 

 

شکل 1-  ابعاد یک شهر هوشمند منبع: (8)

Figure 1- Dimensions of an Intelligent City, Source: (8)

    

 

بدیهی ا‌ست کاهش سفرهای درون و برون‌شهری و جایگزینی آن­ها با ارتباطات الکترونیکی، منجر به کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی هوا (و صوتی) می‌شود. ضمن این­که گسترش زیرساخت‌های مربوط به دسترسی به اینترنت ارزان و باکیفیت، منجر به کاهش مشاغل حضوری (فیزیکی) و انتقال آن­ها به فضای مجازی در قالب دورکاری[10]  شده و زمینه مناسبی را برای مشاغل جدید تمام وقت و پاره‌وقت از بازاریابی الکترونیکی[11] و خرده‌فروشی الکترونیکی[12] گرفته تا تبلیغات اینترنتی، به روز سازی سایت‌های اینترنتی و امثال آن فراهم می‌سازد. در چنین شرایطی است که می‌توان انتظار داشت که نیاز به ارتباطات رو در رو[13] (در قالب مسافرت‌های درون‌شهری و بین شهری )کم­تر شود. به‌ویژه با استفاده از اینترنت پرسرعت و باند پهن‌ و قابلیت­های آن در انتقال صوت، داده وتصویر به­عنوان جایگزین ارتباطات فیزیکی(10).  

اهمیت این مساله، زمانی بیشتر جلب توجه می‌کند که توجه کنیم کاهش ترافیک از طریق گسترش دسترسی به اینترنت ارزان و باکیفیت، نسبت به روش‌های سنتی کاهش ترافیک مانند افزایش و تعریض جاده‌های درون‌شهری و گسترش زیرساخت‌های حمل و نقل عمومی به مراتب کم‌هزینه‌تر می­باشد(11).

2- اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر(پایداری) محیط زیست 

بخش قابل توجهی از مبانی نظری اقتصاد به فرایند و قانونمندی حاکم بر تبدیل داده به ستانده باز می‌گردد.آن­چه که در مبانی نظری اقتصاد محیط زیست و توسعه پایدار مطرح می­شود آن است که این فرایند (تبدیل داده ها به ستانده) با کم­ترین پسماند و بیش‌ترین پایداری منابع صورت گیرد. این بحث در علوم نظری در قالب قانون دوم ترمودینامیک (شکل2) قابل تبیین است.(12).

 

شکل 2- قانون دوم ترمودینامیک در مورد نظام تولید در اقتصاد

Figure 2- Second Role of Termodynamic about Economic Production System

از سوی دیگر قانون بقای ماده و انرژی بیان می­کند که جریان مواد اولیه و انرژی حاصل از محیط، باید با جریان پسماندهای فرآیندهای اقتصادی (یعنی تولید و مصرف) برابر باشد. در حقیقت، این قانون به توان خود ترمیمی طبیعت اشاره دارد. به این معنی که طبیعت قادر است بین ورودی، خروجی و پسماندها تا حدودی تعادل ایجاد کند. اما توان خود ترمیمی طبیعت در شرایط امروز تا حد زیادی کاهش یافته است. قانونمندی فوق و مدیریت صحیح آن باعث گردید که اقتصاددانان بحث را در مبانی نظری اقتصادی در قالب منحنی زیست محیطی کوزنتس دنبال نمایند.

اصولاً ارتباط میان رشد اقتصادی و کیفیت زیست محیطی در یک بستر زمانی بلندمدت می­تواند به­صورت مستقیم، معکوس ویا ترکیبی از هر دو باشد. طبق فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس در مراحل ابتدایی رشد اقتصادی تخریب محیط زیست زیاد است تا این­که این موضوع به نقطه‌ای در حداکثر خود می‌رسد و سپس در مراحل بالای رشد محیط زیست بهبود می‌یابد. البته به غیر از رشد اقتصادی عوامل دیگری نیز بر کیفیت محیط زیست اثر گذار است. از جمله این عوامل پیشرفت‌های فن­آورانه و از جمله فن­آوری اطلاعات وارتباطات می­باشد که از جنبه‌های مختلف بر حوزه محیط‌زیست اثرگذار است. در یک تقسیم بندی کلی می­توان تبعات فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر محیط زیست را در سه رده مختلف احصاء و بررسی نمود که عبارتند از:

الف)رده اول: در این رده به بررسی آن بخش از تبعات زیست محیطی فن­آوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته می‌شود که صرفاً ناشی از تولید تجهیزات فن­آوری اطلاعات وارتباطات و استفاده از آن­هاست.

     ب –رده دوم: در این سطح به بررسی آن بخش از اثرات زیست محیطی (کاربرد) فن­آوری اطلاعات وارتباطات پرداخته می­شود که کلان اقتصاد را تحت تاثیر قرار می دهند.(13).

ج – رده سوم: این سطح از تبعات فن آوری اطلاعات وارتباطات اساسا به آن بخش از تبعات تحریک کننده و انگیزشی فن آوری اطلاعات وارتباطات باز می‌گردد که باعث می‌شود از مجرای رشد اقتصادی بالاتر، مصرف کلان اقتصاد (در مقایسه با حالتی که از فن­آوری اطلاعات وارتباطات استفاده نمی­شود) افزایش یابد که به اثرات ارتجاعی و بازگشت کننده[14] معروف می­باشد(14).

 البته اندازه نسبی هریک از این اثرات یکسان نمی­باشند. بدون شک آن­چه در قالب تبعات بهره­گیری از فن­آوری اطلاعات وارتباطات در رده دوم مطرح می­گردد (به صورت عام و در بخش محیط زیست به­صورت خاص) به مراتب قابل توجه تر از دو سطح دیگر است که به­گونه­ای موضوع مقاله حاضر می­باشد.

3- نقش فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار شهری

نظریه توسعه پایدار شهری، حاصل بحث­های طرفداران محیط­زیست درباره مسایل زیست­محیطی به خصوص محیط­زیست شهری است که به دنبال نظریه "توسعه پایدار" برای حمایت از منابع محیطی ارایه شده است. در مورد توسعه پایدار هنوز تعریف جامعی ارایه نشده است. در این مورد تعریفی که بیش از همه مورد استفاده قرار گرفته است، توسعه پایدار را آن نوع توسعه­ای می­دانند که نیازهای کنونی را بدون مصالحه و صرف­نظر از توانایی‌های نسل‌های آینده در برآوردن نیازهایشان، تأمین کند.(15). در این چارچوب یکی از مصادیق توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری است که بدین صورت تعریف می­شود: "ارتقای کیفیت زیست شهری از جمله بخش­های اکولوژیک، فرهنگی، سیاسی، تاسیساتی، اجتماعی و اقتصادی بدون اعمال هر گونه فشاری بر نسل­های آینده که در نتیجه کاهش سرمایه­های طبیعی و انحصارات محلی اعمال می­شود"(16). در شکل 3 تصویری از مولفه های اساسی توسعه پایدار شهری به تصویر کشیده شده است. در این چارچوب و با توجه به آن­چه در بخش­های پیشین مطرح گردید، ملاحظه می‌شود فن­آوری اطلاعات وارتباطات می­تواند به­صورت مستقیم و غیر مستقیم تقریباً تمامی مولفه­های توسعه پایدار شهری را متاثر سازد که به­صورت نمونه به چند مورد اشاره می گردد:

  • ایجاد زمینه مناسب جهت مشارکت بیش­تر مردم در فعالیت­های اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی خود
  • افزایش شفافیت در تعاملات مردم و حاکمیت در راستای تحقق دولت پاسخ­گو
  • ایجاد فرصت­های شغلی جدید، خلق درآمد و ارزش افزوده، بهبود ساز و کار مالیات ستانی، صرفه جویی در وقت و زمان، کاهش جرایم اقتصادی و ...
  • افزایش تعاملات قومی و نژادی، سامان­دهی جریان­های جمعیتی و مهاجرتی و ...
  • کاهش بخشی از هزینه‌های نظارتی حاکمیت از کنترل ترافیک و تخلفات رانندگی گرفته تا نظارت­های حوزه بهداشت و سلامت، وقوع جرم و جنایت، فساد اداری و ... (16).
  • انتقال بسیاری از تعاملات فیزیکی به فضای مجازی و تبعاتی چون: کاهش تعداد مسافرت‌های درون‌شهری و برون‌شهری و در نتیجه کاهش مصرف سوخت، کاهش ترافیک و کاهش آلودگی هوا (11).این بحث به­گونه ای موضوع مطالعه حاضر می­باشد. بدین منظور با استفاده از داده­های استانی به ارزیابی این موضوع در قالب فرضیه زیست محیطی کوزنتس می­پردازیم.

-مروری بر مطالعات انجام یافته

به­طور کلی در خصوص ارتباط میان استفاده از قابلیت‌های فن­آوری اطلاعات وارتباطات و کیفیت زیست محیطی (از مجرای رشد اقتصادی) مطالعات صورت گرفته در ادبیات موضوع را می­توان به چهار گروه کلی تقسیم نمود که عبارتند از:

الف ـ آن دسته از مطالعات که به دلیل دامنه وسیع موضوع صرفاً به بررسی اثر فن­آوری اطلاعات وارتباطات بررشد اقتصادی پرداخته اند.

ب ـ آن دسته از مطالعات که به بررسی اثررشد اقتصادی بر کیفیت محیط زیست پرداخته اند.

ج-  آن دسته از مطالعات که در آن­ها به بررسی اثر فن آوری اطلاعات وارتباطات بر محیط زیست پرداخته شده است.

د- آن دسته از مطالعات که در آن­ها به بررسی قابلیت­های فن آوری اطلاعات وارتباطات از منظر اقتصاد و مدیریت شهری پرداخته شده است.

بررسی مطالعات انجام یافته در گروه اول و دوم در دستور کار مطالعه حاضر نمی­باشد. لذا صرفاً به بیان نمونه‌هایی از مطالعات انجام یافته در گروه سوم و چهارم پرداخته می­شود. از مطالعات مرتبط در این حوزه می‌توان به این مطالعات اشاره نمود: مرادحاصل و مزینی (1392) "ارزیابی اثر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بر محیط‌زیست به­صورت بین کشوری و به­تفکیک برای دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (از جمله ایران)" (17)، پلپیس[15](2002) " بررسی تبعات فن آوری اطلاعات وارتباطات بر محیط زیست با رویکردی منفی (بدبینانه)"(19)(18)، اردمان[16] (2004) "بررسی اثر فن آوری اطلاعات وارتباطات بر پایداری محیط زیست "(20)، لی و توماس[17] (2007)  "بررسی اثر فن‌آوری اطلاعات وارتباطات و کسب و کار الکترویکی بر محیط زیست"(21)، زیاری و همکاران (1389) " بررسی اهمیت زیرساخت­های اطلاعاتی و ارتباطی شهری در تحولات شهری­ در فرایند جهانی شدن" (6)و (9)، وانگ[18] (2014) "بررسی اثر شهر نشینی بر مصرف انرژی در کشور چین" (27).

 

 

 

 


 

شکل 3- مولفه های اساسی توسعه پایدار شهریمنبع :( 15)

Figure 3-Principle Components of Sustainable Urban Developmnet, Source: (15)


 

 

روش بررسی


1- معرفی مدل تحقیق

      با عنایت به مبانی نظری مطرح شده مبنی بر تاثیر و اهمیت همزمان مولفه های سه گانه، محیطی، اقتصادی و اجتماعی در فرایند توسعه پایدار، برای بررسی نقش قابلیت­های فضای مجازی و به تعبیری فن­آوری اطلاعات وارتباطات بر توسعه پایدار شهری کشور (از مجرای محیط زیست) از فرضیه پایه کوزنتس متشکل از متغیرهای زیر که به نوعی شاخصی از مولفه­های سه گانه فوق می­باشند، استفاده شده است. کما این­که در مطالعات مشابه نیز از چنین رویکردی استفاده شده است(17،29،32).

مدل(1)

        

در معادله فوق متغیرهای به­کار گرفته شده به شرح زیر می‌باشد:

: شاخص مصرف انرژی ـ لگاریتم مصرف بنزین استان

: لگاریتم نسبت تولید ناخالص داخلی هر استان به مساحت استان

: مجذور  نسبت لگاریتم تولید ناخالص داخلی هر استان به مساحت استان

: شاخص سطح سواد - لگاریتم سهم تعداد افراد باسواد در استان به کل باسوادان استان­ها

: شاخص فن­آوری اطلاعات و ارتباطات- لگاریتم شاخص ضریب نفوذ اینترنت استان­

: شاخص جمعیت شهری- لگاریتم جمعیت شهری استان­

: جمله خطا.

2- برآورد مدل و تحلیل نتایج

از آن­جا که آمار و اطلاعات مورد نیاز در حد اطلاعات شهری در دسترس نمی­باشد. از اطلاعات استانی برای برآورد مدل­­(1) استفاده شده است. بدین منظور استان‌های مورد بررسی به دو گروه استان­های برخوردار[19] و غیر برخوردار[20] تقسیم و محاسبات و تحلیل­ها به­صورت مجزا برای هریک از آن­ها انجام یافته است[21] . منبع کلیه آمار و اطلاعات به جز مصرف انرژی و ضریب نفوذ

 

اینترنت مرکز آمار ایران می باشد(31). آمار مصرف انرژی از ترازنامه انرژی(32) و آمار ضریب نفوذ اینترنت ازسازمان تنظیم مقررات رادیویی تهیه شده است.

مدل(1) با استفاده از روش داده­های تلفیقی[22] برای دو گروه استان­های برخوردار و غیر برخودار در دوره زمانی 1390-1383 برآورد شده است. در این مطالعه طبق آزمون­هایF و هاسمن روش اثر ثابت[23] انتخاب شده است. کلیه ضرایب مدل­ برای استان­های برخوردار در سطح 95 درصد معنی‌دار و قابل قبول می‌باشند، به غیر از ضریب شاخص جمعیت شهری که در سطح ده درصد قابل قبول است. همچنین، به غیر از ضرایب مجذور نسبت لگاریتم تولید ناخالص داخلی و شاخص فن­آوری اطلاعات و ارتباطات، کلیه ضرایب مدل­ برای استان­های غیربرخوردار در سطح 95 درصد معنی‌دار و قابل قبول می‌باشند. نتایج ضرایب برآورد شده برای هر یک از متغیرهای مدل 1 به تفکیک در جدول شماره 1 آورده شده است. اعداد داخل پرانتز در جدول شماره 1 مقدار آمارهtمربوط به هر یک از ضرایب را نشان می­دهد.

جدول 1- نتایج حاصل از برآورد مدل متغیر وابسته شاخص مصرف انرژی (مصرف بنزین)

Table 1- Results of the dependent variable index of energy consumption

 (Fuel consumption)

شرح

استان‌های غیربرخوردار

استان­های برخوردار

 

08/1

     (8/1)

03/0

     (68/1)

 

05/0-

   (9/0-)

01/0-

    (7/ 1-)

 

6/13-

(6/1-)

8/15-

(02/2)

 

22/0-

   (3/1-)

3/0-

    (5/4-)

 

3/0

     (9/1-)

29/0

    (57/1)

 

علامت مثبت ضریب لگاریتم نسبت تولید ناخالص داخلی به مساحت برای استان­های غیر برخوردار و برخوردار حکایت از افزایش مصرف انرژی(بنزین) به ازای افزایش تولید ناخالص داخلی دارداین ضریب تلویحاً این واقعیت را بیان می‌کند که رشد اقتصادی استان­ها (افزایش درآمد در مراحل اولیه رشد) با افزایش مصرف انرژی و متعاقباً افزایش ایجاد آلودگی و تشدید تخریب منابع طبیعی همراه و قرین بوده است. اما این اثر در استان­های غیر برخوردار به مراتب معنادارتر می­باشد. این موضوع می­تواند بدین دلیل باشد که مصرف سوخت (بنزین) در مناطق برخوردار (با درآمد بالاتر) مانند یک کالای ضروری بوده و در بالاترین سطح خود قرار دارد که نسبت به درآمد، کشش پذیری به مراتب کم تری نسبت به مناطق کم تر برخوردار دارد.  

ضریب به­دست آمده برای متغیر مربوط به سطح سواد منفی است که حکایت از اثر کاهنده سطح تحصیلات شهروندان در هر دو گروه استان­های مورد بررسی بر مصرف انرژی دارد. علامت منفی به­دست آمده برای این متغیرها به­خوبی با مبانی نظری بحث توسعه پایدار مبنی بر تاثیر آموزش انطباق دارد.

ضریب بدست آمده برای متغیر مربوط به فضای مجازی (فن­آوری اطلاعات و ارتباطات)، برای هر دو گروه استان‌های مورد بررسی منفی است، یعنی با افزایش بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی و گسترش ضریب نفوذ فن­آوری اطلاعات و ارتباطات، مصرف انرژی کاهش می­یابد و به تبع آن کیفیت محیط زیست بهبود می‌یابد.  اما با توجه به آماره t محاسبه شده اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر کاهش مصرف سوخت و به تبع آن بهبود کیفیت زیست محیطی در استان­های برخوردار کاملاً تایید می­شود. اما این اثر در استان­های غیربرخوردار از نظر آماری معنی دار نمی­باشد. به­نظر می­رسد علت این موضوع را می­بایست در نهادینه نشدن استفاده از فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در استان­های غیربرخوردار نسبت به استان­های برخوردار جستجو نمود، به گونه­ای که باعث گردیده اثر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر کاهش مصرف سوخت محسوس نباشد.

ضریب به­دست آمده برای شاخص جمعیت شهری، برای هر دو گروه استان­های مورد بررسی مثبت است. یعنی با افزایش جمعیت شهری، مصرف انرژی افزایش می­یابد و به تبع آن تخریب محیط زیست نیز افزایش می‌یابد. نکته‌ای که در این مورد جلب توجه می‌نماید، معنی دارتر بودن ضریب این متغیر در استان‌های غیر برخوردار (نسبت به استان­های برخوردار) می‌باشد. به­نظر می­رسد این موضوع ریشه در این واقعیت کنونی کشور دارد که با افزایش جمعیت شهری در استان‌های غیربرخوردار نوعی تغییر در نظام سکونت‌گاهی این مناطق (از زندگی شهری به روستایی) در حال شکل‌گیری است که طبیعتاً با مصرف بیش­تر سوخت همراه می­باشد. اما در استان­های برخوردار به‌دلیل بافت غالب شهری آن­ها، افزایش جمعیت شهری صرفاً نسبت جمعیت شهری به روستایی را افزایش می‌دهد و عملاً تغییرات ساختاری نظام سکونت­گاهی اتفاق نمی­افتد و این موضوع تاثیر قابل توجهی بر مصرف سوخت ندارد.

بحث و نتیجه گیری

امروزه دستیابی به توسعه پایدار یکی از مهمترین دغدغه­های کشورها و به­طور کلی جامعه بین الملل می‌باشد. در این راستا هرگونه اقدامی که بتواند در پایداری محیط موثر بوده و آن را تقویت نماید می­تواند به­عنوان یک راهکار در دستور کار قرار گیرد. در این چارچوب محیط­های شهری نسبت به مولفه های توسعه پایدار در شرایطی بحرانی تری قرار داشته و پرداختن به آن­ها می­تواند بعنوان یک اولویت در دستور کار قرار گیرد.

با توجه به ادبیات موضوع یکی از زمینه­هایی که می­تواند بر تحقق مولفه­های توسعه پایدار موثر بوده و آن را تسهیل نماید، بهره­گیری از فن­آوری اطلاعات و ارتباطات و به­ویژه قابلیت­های منحصر به­فرد آن در کاهش تعاملات فیزیکی و انتقال آن­ها به فضای مجازی است که حداقل از نظر کاهش تقاضای سفر و مصرف سوخت­های فسیلی (تجدید ناپذیر) می­تواند بخشی از الزامات توسعه پایدار را محقق سازد. ضمن این­که فضای مجازی می‌تواند در سایر حوزه­ها از قبیل مناسبات اجتماعی، فرهنگی، ارتباط با حاکمیت و امثال آن نیز تحقق الزامات توسعه پایدار را تسهیل نماید. بحث فوق (بررسی اثر قابلیت­های فضای مجازی در تحقق توسعه پایدار شهری) موضوع مطالعه حاضر بوده است. بدین منظور تلاش گردید با نیم نگاهی به ادبیات موضوع، مدلی پایه انتخاب و در قالب روش اقتصاد سنجی ذیربط (داده­های تلفیقی) به­صورت مجزا و به تفکیک برای دو گروه از استان­های برخوردار و غیر برخوردار کشور برآورد گردد. می­توان نتایج حاصل را به شرح زیر برشمرد.

-  رشد اقتصادی در کشور (چه در استان­های برخوردار و چه در استان­های غیر برخوردار) با افزایش مصرف سوخت و به تبع آن آلایندگی بیش­تر محیط‌زیست همراه می‌باشد. اما این واقعیت در استان‌های غیر‌برخوردار به مراتب محسوس­تر می­باشد. به­نظر می­رسد دلیل این امر را می­بایست در کشش درآمدی تقاضای (مصرف) سوخت در استان­های کشور دنبال نمود. بدین معنا که در استان­های غیر برخوردار افزایش تولید و درآمد به­خوبی اثر خود را بر مصرف سوخت به­عنوان یک کالای نرمال نشان می­دهد. اما در استان­های برخوردار، سوخت در حکم یک کالای نسبتا ضروری ظاهر شده که مصرف آن چندان تابعی از نوسانات درآمد نمی­باشد. به­عبارت دیگر ساختار مصرف سوخت در استان­های برخوردار به­گونه­ای در وضعیت اشباع قرار داشته که چندان متاثر از نوسانات درآمد نمی­باشد.

-  اثر کاهنده فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر مصرف سوخت در نگاه اول در هر دو گروه از استان­ها قابل مشاهده می­باشد. اما از نظر آماری در مدل­های برآورد شده این اثر در مناطق غیر برخوردار معنا دار نمی‌باشد. به­نظر می­رسد این موضوع ریشه در ضریب نفوذ به مراتب پایین تر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات (و به­طور کلی استفاده کم­تر از قابلیت­های فضای مجازی) در این استان­ها نسبت به استان­های برخوردار دارد. این واقعیت با توجه به موضوع مطالعه حاضر بدین معناست که در مناطق غیر برخوردار کماکان تعاملات روزمره افراد (اغلب) به­صورت فیزیکی انجام می­شود و شهروندان چندان از قابلیت­های فضای مجازی در این مورد استفاده نمی­کنند. لذا اثر کاهنده فن­آوری اطلاعات و ارتباطات بر مصرف سوخت در این استان­ها (غیربرخوردار) نسبت به استان­های برخوردار معنی دار و محسوس نمی­باشد.

-  جریان فزاینده شهرنشینی در هر دو گروه استان­ها باعث تشدید مصرف سوخت شده است. اما این واقعیت از نظر آماری در استان­های غیر برخوردار به مراتب معنادارتر و محسوس­تر می­باشد. به­نظر می­رسد در علت­یابی این موضوع می­بایست به ساختار عمدتاً شهری مناطق برخوردار در شرایط موجود و تغییرات در جریان درساختار نظام سکونت­گاهی در استان­های غیر برخوردار (از یک ساختار روستایی به شهری) اشاره نمود.

-  اثر مقوله آموزش (و افزایش آگاهی­های عمومی) به­عنوان یکی از مولفه­های کلیدی توسعه پایدار، در هر دو گروه استان­ها به­صورت معنی دار و قابل توجه ظاهر گردیده است.

همان­گونه که ملاحظه می­شود نهادینه شدن بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی می­تواند بر تحقق مولفه­های توسعه پایدار (به­صورت خاص مصرف سوخت­های تجدیدناپذیر) موثر و قابل توجه باشد. این موضوع ضرورت افزایش ضریب نفوذ اینترنت و توسعه کاربردهای فضای مجازی در کشور (به­ویژه مناطق غیر برخوردار) را خاطر نشان می‌سازد. کما این­که در جامعه جهانی نیز چنین رویکردی در دستور کار می­باشد. در این راستا اتحادیه بین‌المللی ارتباطات دور[24] در نشست سال 2014 خود مشارکت کشورها را در دستیابی به ضریب نفوذ ۵۵ درصدی اینترنت در خانوارها و کاهش۴۰ درصدی هزینه دسترسی خانوارها با اینترنت را خواستار شده است(33).

در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که حرکت در مسیر اجرای الزامات توسعه پایدار مستلزم داشتن رویکردی نظام­مند در حوزه­های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و امثال آن است که بهره­گیری از قابلیت­های فضای مجازی (فن­آوری­­ اطلاعات و ارتباطات) می­تواند حرکت در هر یک از این حوزه­ها را (با شدت و ضعفی متفاوت) تسهیل نماید.  

منابع

1-   مرادحاصل، نیلوفر، بررسی را بطه میان رشد اقتصادی و کیفیت زیست محیطی درکشورهای منتخب ( در قالب فرضیه منحنی کوزنتز) پایان نامه دکتری دانشگاه علوم و تحقیقات ، 1385.

2-    مرادحاصل، نیلوفر؛ مزینی، امیرحسین و پاریاب، حسین، اثر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر فضای کسب و کار و تسهیل تجاری، فصلنامه اقتصاد و تجارت نوین، 1387؛ شماره 14.

3-      پژویان،جمشید و مرادحاصل، نیلوفر، بررسی اثر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا، فصلنامه پژوهش­های اقتصادی، 1386؛سال هفتم، شماره4.

4-      Panayotou, T. (2003). “Economic Growth and the Environment”. Economic Survey of Europe. no 2,p:46

5-      Foo K.Y., (2013), “A vision on the role of environmental higher education contributing to the sustainable development in Malaysia”, Journal of Cleaner Production, 61, 6-12.

6-   زیاری،کرامت اله؛ محمدپور، صابر؛ منوچهری،  ایوب و عیوضلو،  محمود،  اهمیت توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی شهری در روند جهان شدن شهرها، جغرافیای انسانی،  بهار 1389؛ 2شماره (2):1-12.

7-   مثنوی، محمدرضا، توسعه پایدار و پارادایم‌ های جدید توسعه شهری: «شهر فشرده» و «شهر گسترده»،  محیط شناسی، 1382؛ دوره  29 , شماره  31 ،89-104.

8-      Anastasia S.,(2012), “ The Concept of  'SMART CITIES', Towards Community Development”, Networks and Communication Studies, NETCOM, vol. 26,No. 3-4, 375-388.

9-   حضرتی لیلان،  اکرم و خدیوی،  اسداله، بررسی تاثیر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات (شهر الکترونیک) بر ساختار کالبدی شهر از دیدگاه کارکنان منطقه 1 شهرداری تبریز، فراسوی مدیریت،  بهار 1389؛ 3شماره (12):135-157.

10-  Cohen, G.; Nijkamp,P.,(2003),“The Appreciative System of Urban ICT Policies”, Tinbergen Institute Discussion,NO.3.

11-  Charlot,S .; Duranton,G., (2006), “Cities and workplace communication. Some quantitative french evidence”., Urban Studies, No. 43.

12- فطرس، محمد حسین و نسرین دوست، م، بررسی رابطه آلودگی هوا، آلودگی آب، مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران(83-1359) فصل نامة مطالعات اقتصاد انرژی، سال1388؛سال ششم، شماره 21.

13-  Berkhout, F.; Hertin, J.; (2001), “Impacts of Information and Communication Technologies on Environmental Sustainability: speculations and evidence”، SPRU- Science and Technology Policy Research, University of Sussex.

14-  Chouguill, C. (1993), “Sustainable Cities: Urban Policies for the future”. Habitat International, 17, No.3, 1-12.

15- پورجعفر، محمدرضا ؛  خدائی، زهرا و  پورخیری، علی، رهیافتی تحلیلی در شناخت مؤلفه ها، شاخص ها و بارزه های توسعه پایدار شهری، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران ، سال1390؛ سال سوم،شماره سوم.

16-  Cohen G. ;  van Geenhuizen M.; Nijkamp P.(2001), " Urban Planning and Information and Communication Technology: Ideas and Facts", Tinbergen Institute Discussion Paper.

17- مرادحاصل، نیلوفر و مزینی، امیرحسین، ارزیابی اثر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بر محیط‌زیست، پژوهش‌های محیط‌زیست، سال 4، شماره 7، بهار و تابستان 1392؛ 103 – 114.

18-  Plepys A.; (2002), “The grey side of ICT” Environmental Impact Assessment Review 22.

19-  Erdmann L.; et al.; (2004), “The future impact of ICTs on environmental sustainability”, European Commission.

20-  Hilty L. M & Arnfalk P. & Erdmann L. & Goodman J. & Lehmann M. & Wager P.A., (2006), “The relevance of information and communication technologies for environmental sustainability: A prospective simulation study”, Environmental Modelling & Software, 21, 1618-1629.

21-  Yi L. & Thomas H.R., (2007), “A review of research on the environmental impact of e-business and ICT” Environment International, 33, 841–849.

22-  Wang Q., (2014), “Effects of urbanisation on energy consumption in China”Energy Policy, 65, 332- 339.

23-  De Filippi F.; Balbo, R.;(2011), "Planning for real: ICT as a tool in urban regeneration", The Built & Human Environment Review, Volume 4, Special Issue 1.

24-  Reimsbach-Kounatze C.:(2008), "Towards Green ICT Strategies, ASSESSING POLICIES AND PROGRAMMES ON ICT AND THE ENVIRONMENT, OECD Digital Economy Papers No.155.

25-  Talvitie J.; (2004) Incorporating the Impact of ICT into Urban and Regional Planning, European Journal of Spatial Development, No. 10.

26-  Deichmann U.; et al.; (2003)," Information-Based Instruments for Improved Urban Management" World Bank POLICY RESEARCH WORKING PAPER.

27-  Katinas  V. & Markevicius A. & Perednis E. & Savickas J.,(2014), “Sustainable Energy Development- Lithuania's Way toEenergy Supply Security and Energetics Independence”, Renewable and Sustainable Energy Reviews. 30, 420-428.

28-  Gaigalis V. & Skema R.,(2014), “Sustainable economy development and transition of fuel and energy in Lithuania after integration in to the European Union” , Renewable and Sustainable Energy Reviews, 29,719–73.

29-  Grossman, G. M. & Krueger, A. G. 1991. Environmental impacts of a North American Free Trade Agreement, National Bureau of Economic Research, NBER Working paper, 3914.

30-  Azomahou, T.; Laisney, F. & Van, P. N. 2006. Economic development and CO2 emissions: A nonparametric panel approach, Journal of Public Economics, vol.90.

31-  وزارت نیرو ، ترازنامه انرژی، سال­های مختلف.

32-   مرکز آمار ایران،(http://sci.org.ir)

33-  www.ITU.int



1*-  (مسوول مکاتبات): استادیار پژوهشگاه ارتباطات و فن­آوری اطلاعات (مرکز تحقیقات مخابرات ایران) ، تهران، ایران.

2- استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

1- Assistant Professor of Economics - ICT Research Institute, Tehran, Iran.* (Corresponding Author)

2- Assistant Professor of Economics, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

[5]-Resource Curse Hypothesis

[6]-Environmental Kuznets Curve Hypothesis

[7]- Enabler(s)

[8] -فرایند پایداری جریانی چند بعدی است که ضمن بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد رفاه همگانی، توام با عدالت اجتماعی، از آثار مخرب زیست محیطی و اکولوژیکی و ناهنجاریهای اجتماعی به دور بوده و همزمان که نیازهای نسل حاضر را برآورده می سازد در عین حال ظرفیت و امکان برآورده سازی نیازهای نسل آینده را نیز ملحوظ می دارد.

 

[9] -شهروند الکترونیک کسی است که از حداقل دانش لازم درباره مفاهیم پایه فن­آوری اطلاعات و ارتباطات برخوردار است. توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و ارسال و دریافت پیام­های الکترونیکی از طریق پست الکترونیکی را دارد و همچنین اطلاعات، خدمات، کالاها و نر م افزارهای مورد نیاز خود را از طریق اینترنت جستجو می کند. ضمن این که چنین فردی باید نسبت به تامین امنیت شخصی و خانواده در برابر آسیب­های اینترنتی آگاهی داشته و بتواند امور مختلف زندگی خود را تا حد امکان از طریق شبکه های اینترنتی انجام دهد.

[10]-Telecommuting - Teleworking

[11]-E-marketing

[12]-E-retail

[13]-Face to face

[14]-Rebound Effects

[15]-Plepys

[16]-Erdmann

[17] -Yi and Thomas

[18]-Wang

[19]- آذر بایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، خوزستان،سمنان، فارس، قزوین،کرمان، گیلان، مازندران، مرکزی، هرمزگان و یزد

[20]- اردبیل، ایلام، چهارمحال بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، زنجان، سیستان، قم، کردستان، کرمانشاه، کهکیلویه، گلستان، لرستان، همدان

[21]- برای تعیین درجه توسعه یافتگی استان‌های کشور (با اندکی تعدیل) از مطالعه ضرابی و شاهیوندی (1389)، استفاده شده است.

[22]-Pooled Least Squares

[23]- Fix Effect

[24] . International Telecomunication Union (ITU)

1-   مرادحاصل، نیلوفر، بررسی را بطه میان رشد اقتصادی و کیفیت زیست محیطی درکشورهای منتخب ( در قالب فرضیه منحنی کوزنتز) پایان نامه دکتری دانشگاه علوم و تحقیقات ، 1385.
2-    مرادحاصل، نیلوفر؛ مزینی، امیرحسین و پاریاب، حسین، اثر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر فضای کسب و کار و تسهیل تجاری، فصلنامه اقتصاد و تجارت نوین، 1387؛ شماره 14.
3-      پژویان،جمشید و مرادحاصل، نیلوفر، بررسی اثر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا، فصلنامه پژوهش­های اقتصادی، 1386؛سال هفتم، شماره4.
4-      Panayotou, T. (2003). “Economic Growth and the Environment”. Economic Survey of Europe. no 2,p:46
5-      Foo K.Y., (2013), “A vision on the role of environmental higher education contributing to the sustainable development in Malaysia”, Journal of Cleaner Production, 61, 6-12.
6-   زیاری،کرامت اله؛ محمدپور، صابر؛ منوچهری،  ایوب و عیوضلو،  محمود،  اهمیت توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی شهری در روند جهان شدن شهرها، جغرافیای انسانی،  بهار 1389؛ 2شماره (2):1-12.
7-   مثنوی، محمدرضا، توسعه پایدار و پارادایم‌ های جدید توسعه شهری: «شهر فشرده» و «شهر گسترده»،  محیط شناسی، 1382؛ دوره  29 , شماره  31 ،89-104.
8-      Anastasia S.,(2012), “ The Concept of  'SMART CITIES', Towards Community Development”, Networks and Communication Studies, NETCOM, vol. 26,No. 3-4, 375-388.
9-   حضرتی لیلان،  اکرم و خدیوی،  اسداله، بررسی تاثیر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات (شهر الکترونیک) بر ساختار کالبدی شهر از دیدگاه کارکنان منطقه 1 شهرداری تبریز، فراسوی مدیریت،  بهار 1389؛ 3شماره (12):135-157.
10-  Cohen, G.; Nijkamp,P.,(2003),“The Appreciative System of Urban ICT Policies”, Tinbergen Institute Discussion,NO.3.
11-  Charlot,S .; Duranton,G., (2006), “Cities and workplace communication. Some quantitative french evidence”., Urban Studies, No. 43.
12- فطرس، محمد حسین و نسرین دوست، م، بررسی رابطه آلودگی هوا، آلودگی آب، مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران(83-1359) فصل نامة مطالعات اقتصاد انرژی، سال1388؛سال ششم، شماره 21.
13-  Berkhout, F.; Hertin, J.; (2001), “Impacts of Information and Communication Technologies on Environmental Sustainability: speculations and evidence”، SPRU- Science and Technology Policy Research, University of Sussex.
14-  Chouguill, C. (1993), “Sustainable Cities: Urban Policies for the future”. Habitat International, 17, No.3, 1-12.
15- پورجعفر، محمدرضا ؛  خدائی، زهرا و  پورخیری، علی، رهیافتی تحلیلی در شناخت مؤلفه ها، شاخص ها و بارزه های توسعه پایدار شهری، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران ، سال1390؛ سال سوم،شماره سوم.
16-  Cohen G. ;  van Geenhuizen M.; Nijkamp P.(2001), " Urban Planning and Information and Communication Technology: Ideas and Facts", Tinbergen Institute Discussion Paper.
17- مرادحاصل، نیلوفر و مزینی، امیرحسین، ارزیابی اثر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بر محیط‌زیست، پژوهش‌های محیط‌زیست، سال 4، شماره 7، بهار و تابستان 1392؛ 103 – 114.
18-  Plepys A.; (2002), “The grey side of ICT” Environmental Impact Assessment Review 22.
19-  Erdmann L.; et al.; (2004), “The future impact of ICTs on environmental sustainability”, European Commission.
20-  Hilty L. M & Arnfalk P. & Erdmann L. & Goodman J. & Lehmann M. & Wager P.A., (2006), “The relevance of information and communication technologies for environmental sustainability: A prospective simulation study”, Environmental Modelling & Software, 21, 1618-1629.
21-  Yi L. & Thomas H.R., (2007), “A review of research on the environmental impact of e-business and ICT” Environment International, 33, 841–849.
22-  Wang Q., (2014), “Effects of urbanisation on energy consumption in China”Energy Policy, 65, 332- 339.
23-  De Filippi F.; Balbo, R.;(2011), "Planning for real: ICT as a tool in urban regeneration", The Built & Human Environment Review, Volume 4, Special Issue 1.
24-  Reimsbach-Kounatze C.:(2008), "Towards Green ICT Strategies, ASSESSING POLICIES AND PROGRAMMES ON ICT AND THE ENVIRONMENT, OECD Digital Economy Papers No.155.
25-  Talvitie J.; (2004) Incorporating the Impact of ICT into Urban and Regional Planning, European Journal of Spatial Development, No. 10.
26-  Deichmann U.; et al.; (2003)," Information-Based Instruments for Improved Urban Management" World Bank POLICY RESEARCH WORKING PAPER.
27-  Katinas  V. & Markevicius A. & Perednis E. & Savickas J.,(2014), “Sustainable Energy Development- Lithuania's Way toEenergy Supply Security and Energetics Independence”, Renewable and Sustainable Energy Reviews. 30, 420-428.
28-  Gaigalis V. & Skema R.,(2014), “Sustainable economy development and transition of fuel and energy in Lithuania after integration in to the European Union” , Renewable and Sustainable Energy Reviews, 29,719–73.
29-  Grossman, G. M. & Krueger, A. G. 1991. Environmental impacts of a North American Free Trade Agreement, National Bureau of Economic Research, NBER Working paper, 3914.
30-  Azomahou, T.; Laisney, F. & Van, P. N. 2006. Economic development and CO2 emissions: A nonparametric panel approach, Journal of Public Economics, vol.90.
31-  وزارت نیرو ، ترازنامه انرژی، سال­های مختلف.
32-   مرکز آمار ایران،(http://sci.org.ir)