نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران، * (مسئول مکاتبات)
2 دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
3 استادیار ، دانشگاه ازاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، گروه محیط زیست، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهنوزدهم، شماره چهار، زمستان 96
پایش زیستی فلزات سنگین با استفاده از گیاه نی (Phragmites australis)
در تالاب هشیلان کرمانشاه
ثمر مرتضوی*[1]
جمال رحمانی [2]
عاطفه چمنی[3]
تاریخ دریافت: 15/1/95 |
تاریخ پذیرش:6/5/95 |
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین روشهای بررسی فلزات سنگین، استفاده از گونههای ماکروفیت بعنوان پایشگرهای زیستی می باشد که بهعنوان شاخصی مناسب جهت بیان کیفیت محیط زیست مورد استفاده قرار میگیرند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت آلودگی تالاب هشیلان کرمانشاه و تأثیر گونه غالب گیاهی Phragmites australis در منطقه، غلظت فلزات سنگین Cu, Pb, Zn در اندامهای زیرزمینی و هوایی گیاه نی و رسوبات سطحی تالاب، مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: آمادهسازی نمونهها با اسید نیتریک، پر کلریک و پراکسید اکسیژن آن جام گرفت و غلظت عناصر مورد مطالعه با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید.
یافتهها : نتایج حاصل نشان داد، غلظت فلزات مس، سرب و روی در رسوبات به ترتیب 23/17،47/6 و21/24 میکروگرم بر گرم می باشد. همچنین میانگین غلظت فلز مس در اندامهای زیرزمینی وهوایی گیاه نی 738/2و190/2، فلز سرب143/15و02/13و برای فلزروی 11/6 و37/6 میکروگرم بر گرم وزن خشک بدست آمد که بیشترین تجمع فلزات در اندامهای زیرزمینی گیاه بود. بالا بودن مقدار شاخص انتقال برای فلز روی بیانگر توانایی بالای انتقال این فلز در گیاه است.
بحث و نتیجه گیری: در همین راستا بین غلظت فلزروی در اندامهای زیرزمینی واندامهای هوایی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد؛ لذا احتمال میرود اندام زیرزمینی گیاه نی، پایشگری مناسب برای آلودگی ناشی از عنصر روی در رسوبات منطقه باشد.
واژههای کلیدی: تالاب هشیلان، رسوب، پایشگر، فلزات سنگین، گیاه نی.
|
Biomonitoring of Heavy Metals using Phragmites australis in Hashilan Wetland, Kermanshah
Smar Mortazavi [4]*
Jamal Rahmani [5]
Atefeh Chamani[6]
Date Received: April 3, 2016 |
Admission Date: July 27, 2016 |
Abstract
Background and Objective: One of the most important methods to investigate heavy metals is to apply bio-monitors used as an appropriate index to express the environment quality. In this study, the concentrations of such heavy metals as Zn, Pb and Cu in the underground and aerial organs of Phragmites australis were investigated to study the pollution status in Hashilan Pond, Kermanshah and the effects of dominant species called Phragmites australis in the region.
Method: The samples were prepared by nitric acid, perchloric acid and peroxide oxygen and afterwards, the concentrations of elements were measured by the atomic absorption spectrometry.
Findings: Results demonstrated that the concentrations of copper, lead and zinc were estimated at 47.23, 6.17 and 24.21 in the sediments, respectively. Also, the mean concentrations of copper, lead and zinc were 2.738-2.190, 15.143-13.02 and 6.11-6.37 mg-1in the underground and aerial organs, respectively; furthermore, the highest metal concentration was related to the underground organs of plant. High values of transfer index concerning zinc indicated high ability of zinc transfer in the plant. In this regard, a positive significant correlation exists between the concentration of zinc in the underground and aerial organs;
Discussion and Counclusion: Therefore, the underground organs of reed are introduced as a suitable monitor for the resultant pollution of zinc in the regional sediments.
Key words: Biomonitor, Sediment, Hashilan wetland, Heavy metals, Phragmites australis.
مقدمه
اکوسیستمهای آبی دریافت کنندهی نهایی فلزات سنگین هستند به همین دلیل در سالهای اخیر توجه ویژهای به آن ها شده است (1). تالاب هشیلان از جمله تالآب های آبی کشور و زیستگاه بسیار با ارزش برای گونههای مختلف موجودات آبزی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه واقع شده است (2). با توجه به محصور شدن تالاب در زمینهای کشاورزی اطراف و ورود انواع آفتکشها، کودهای شیمیایی و همچنین ورود آب سد گاوشان که حامل فاضلاب شهرکامیاران می باشد؛ بررسی آلودگی آن به فلزات سنگین لازم و ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر وجود نیزارهای طبیعی تالاب که محل مناسبی برای موجودات زنده منطقه است، میتواند به عنوان سیستم طبیعی پالایش آبهای آلودهی شهری، صنعتی و کشاورزی عمل نماید. پایشگرهای زیستی[7] موجودات زندهای هستند که توانایی تجمع آلایندهها را در بافتهای خود دارا میباشند به نحوی که تغییرات این تجمع همسو با تغییرات میزان آلاینده در محیط باشد (3). در این میانP. australis به عنوان یکی از مهمترین گونه های گیاهی است که برای تعیین فلزات سنگین و ترکیبات مضر مورد استفاده قرار میگیرد (4). نظر به اهمیت مطالعه گونه های پایشگر و پالایشگر در بوم سازگان های آبی مطالعات بسیاری در این خصوص آن جام شده است. نوروزی فرد و همکاران در سال 1392 به بررسی تجمع فلزات سنگین در اندامهای مختلف ماکروفیت آبزی Phragmites australisو رسوبات رودخانه دز واقع در شهر دزفول پرداختند. نتایج نشان داد، بیشترین تجمع فلزات در اندامهای زیرزمینی گیاه بوده و بین غلظت فلز سرب در رسوبات و اندامهای زیرزمینی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (5). در سال 1391 تجمع فلزات سنگین (Cu, Pb, Ni, Cd, Zn) در رسوب، برگ و ریشه گیاه حرا (Avicenia marina) در بندر امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین غلظت فلزات در رسوب و کمترین مقدارآن در برگ بوده و بین مقادیر غلظت فلز نیکل، سرب، مس و کادمیوم در رسوب، ریشه و برگ این گیاه اختلاف معنیداری وجود دارد؛ همچنین همبستگی معنی داری بین غلظت این فلزات در رسوب و برگ گیاه مشاهده شد (6). مطالعاتی نیز در خصوص نقش گیاه نی درجذب عناصر فسفر و نیتروژن و همچنین توانایی حذف فلزات سنگین کادمیوم، جیوه وکروم از آب های آلوده که به یک تالاب مصنوعی وارد می شوند صورت گرفت و نتایج نشان داد تجمع فلزات سنگین کادمیوم و جیوه در ساقه گیاه نی بیشتر از ریشه و غلظت فلزکروم در ریشه بیشتر از سایر اندامها میباشد؛ در نهایت بیشترین تجمع نیتـروژن وکمتـرین تجمـع فسفر در برگ ها گزارش گردید (7).
از آن جا که سیستمهای آبی به طور طبیعی دریافت کنندهی نهایی انواع آلاینده ها به ویژه فلزات سنگین می باشند و نیز با توجه به اهمیت تالاب ارزشمند هشیلان در منطقه، فلزات سنگین مس، روی و سرب که امکان سنجش و بررسی آن ها در آزمایشگاه دانشگاه مقدور می باشد انتخاب گردید. این عناصر با اثرات مشخص در محیط و موجودات زنده به علت انتقال آسان و سـریع در زنجیرهی غـذایی از اهمیت ویــژهای بـرخـوردار می باشند.
به منظور بررسی ارتباط بین غلظت فلزات (Cu، Pb و Zn) در رسوبات و گیاه نی و پاسخگویی به این مسئله که آیا گیاه نی میتواند شاخص مناسبی از وضعیت آلودگی ناشی از فلزات سنگین در تالاب هشیلان باشد، غلظت فلزات در رسوبات و اندامهای مختلف این ماکروفیت آبزی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها
تالاب هشیلان در شمال غربی شهر کرمانشاه و در مختصات جغرافیایی ¢46°51 تا ¢46°54 طول شرقی و ¢34°34 تا ¢35°34 عرض شمالی قرار دارد (شریفی و همکاران، 1383). مطالعات میدانی و نمونهبرداری در اواخر تیرماه سال 1393 از تالاب صورت گرفت. در نهایت پنج ایستگاه نمونهبرداری (شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب) مشخص و در هر ایستگاه سه نمونه از گیاه نی درون یک قطعه 3×2 جمعآوری و نمونههای رسوب از محلی که نمونهی گیاه هر ایستگاه جمع آوری شده بود با سه تکرار از لایهی سطحی (صفر تا 5 سانتیمتر) بدلیل تغیرات دانه بندی از ریز به درشت برداشت گردید. موقعیتهای جغرافیایی و مشخصات هر ایستگاه ثبت، نمونهها کدگذاری شدند و در یخدان محتوی یخ به آزمایشگاه منتقل و نمونههای گیاهی ابتدا به اندام زیرزمینی، ساقه و برگ تفکیک شدند. در مرحلهی دوم نمونههای گیاهی و نمونههای رسوب در آون قرار گرفت تا وزن نمونهها ثابت گردید. پس از خشک شدن، نمونهها در هاون کوبیده و نمونههای رسوب از الک عبور داده شدند (4). به منظور هضم نمونهها ابتدا یک گرم از نمونه خشک شده رسوب یا نمونهی گیاهی توسط ترکیبی از اسید نیتریک، اسید پرکلریک و پراکسید هیدروژن به نسبت 2:2:6 بر روی دستگاه هضم کننده[8] ابتدا در دمای پایین (40 درجه) به مدت یک ساعت و سپس در دمای 140 درجه به مدت سه ساعت هضم گردید؛ سپس نمونهها توسط آب مقطر دوبار تقطیر به حجم رسانده شده و توسط کاغذ صافی واتمن شماره یک فیلتر شدند (8). غلظت فلزات در نمونه های رسوب و بافتهای گیاهی توسط دستگاه جذب اتمی مدل ContrAA 700 analytic jena مشخص گردید. جهت اطمینان از دقت عملیات آماده سازی و رفع خطای ناشی از آمادهسازی، نمونه شاهد در هر سری از نمونه ها در نظر گرفته شد. همچنین ریکاوری نتایج حاصل در حدود 80% تا 92% محاسبه گردید.
به منظور آن جام تجزیه و تحلیلهای آماری، ابتدادادههای حاصل با استفاده از نرمافزار Excelدستهبندی و برای بررسی نرمال بودن دادهها از نرم افزار Minitab نسخه 16 و آزمون Ryan-joiner، استفاده گردید؛ همچنین از نرم افزار SPSS نسخه 21 و آزمون Corrolation جهت تعیین روابط همبستگی بین غلظت فلزات (سرب، روی و مس) در رسوبات و اندامهای گیاهی و نیز اندامهای مختلف گیاهی با یکدیگر استفاده گردید. به منظور مقایسهی غلظت فلزات با استانداردهای جهانی آزمون One Sample T-Test مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت به منظور بررسی وضعیت آلودگی رسوبات، توانایی گیاهان برای انتقال فلزات از محیط به درون گیاه و نیز ظرفیت گیاه برای تجمع و تحمل این فلزات در اندامهای خود به ترتیب شاخص غنیشدگی، شاخص انتقال و نیز شاخص تجمعزیستی بکار گرفته شد.
1- شاخص غنی شدگی[9]
شاخص غنی شدگی به منظور برآورد شیمی رسوبات در رابطه با منابع آلودگی انسانی و طبیعی بکار می رود که مطابق رابطهی(1) محاسبه میشود (9).
رابطه (1)
C: میانگین غلظت فلز در رسوبات (میلی گرم بر کیلوگرم)
CMaxوCMin:غلظت کمینه و بیشینه برآورد شده در این مطالعه
2- شاخص تجمعزیستی
شاخص تجمع زیستی یا ضریب تجمع زیستی مشخص کنندهی توانایی گیاهان برای تحمل و تجمع فلزات سنگین در اندامهای خود بوده که برای اندامهای هوایی از نسبت غلظت فلز در اندام هوایی به غلظت فلز در رسوب و برای اندام زیرزمینی از نسبت غلظت فلز در اندام زیرزمینی به غلظت فلز در رسوب، بدست میآید ( 10).
3- شاخص انتقال
شاخص انتقال یا ضریب انتقال نشان دهندهی توانایی خاص گیاهان برای جذب و انتقال فلزات از رسوبات و سپس ذخیرهی آن ها در بخشهای بالایی سطح زمین است (11) مقادیر این شاخص از نسبت بین غلظت فلز در اندام هوایی به غلظت فلز در اندام زیرزمینی محاسبه میگردد.
نتایج
مقایسهی غلظت فلزات سنگین در رسوبات و اندامهای گیاه نی
شکل( 1، 2 و 3 ) به ترتیب نمودار مقایسهی میزان غلظت فلز مس، سرب و روی در رسوبات، اندام زیرزمینی و اندام هوایی گیاه نی در ایستگاههای مختلف را نشان میدهد.
شکل1- مقایسه غلظت میانگین فلز در رسوب و اندام های گیاه نی
Figure 1. Compersion of Cu means concentration in plant organs and sediment
شکل 2- مقایسه غلظت میانگین سرب در رسوب و اندام های گیاه نی
Figure 2. Compersion of Pb means concentration in plant organs and sediment
شکل3-مقایسهغلظت میانگین فلز روی در رسوب و اندام های گیاه نی
Figure 3. Compersion of Zn means concentration in plant organs and sediment
نتایج همبستگی بین غلظت فلزات سنگین در اندامهای گیاهی و رسوبات
مطابق جدول (1) برای فلز مس بین بخشهای هوایی، زیر زمینی و رسوبات هیچ گونه همبستگی مثبت و معنیداری وجود ندارد. برای فلز سرب بین اندامهای هوایی، زیرزمینی و رسوبات هیچ گونه همبستگی مثبت و معنیداری وجود ندارد؛ اما فلز روی از آن جایی که 01/0p <، بین اندام زیرزمینی و اندام هوایی گیاه رابطهی مثبت و معنی داری با اطمینان99 درصد وجود دارد.
جدول 1- مقادیر همبستگی فلزات بین اندامهای گیاهی و رسوبات
Table 1. Correlation coefficients of metals among plant organs and sediments
فلز |
|
اندام هوایی |
اندام زیرزمینی |
رسوبات |
مس |
اندام هوایی |
1 |
|
|
اندام زیرزمینی |
397/0 |
1 |
|
|
رسوبات |
593/0 |
579/0 |
1 |
|
سرب |
اندام هوایی |
1 |
|
|
اندام زیرزمینی |
243/0- |
1 |
|
|
رسوبات |
042/0- |
041/0 |
1 |
|
روی |
اندام هوایی |
1 |
|
|
اندام زیرزمینی |
**724/0 |
1 |
|
|
رسوبات |
015/0 |
401/0 |
1 |
** معنی دار در سطح 01/0
شاخص غنی شدگی
مقادیر محاسبه شده مربوط به شاخص غنی شدگی در جدول (2) آورده شده است.
جدول 2- شاخص غنی شدگی فلزات در رسوبات (برحسب درصد)
Table 2. Enrichment Factor (EF) of metals in sediments (%)
ایستگاه |
EF (Cu) |
EF (Pb) |
EF (Zn) |
شمال |
63/79 |
88/25 |
04/65 |
شرق |
48/60 |
62/31 |
96/87 |
مرکز |
58/8 |
86/27 |
03/12 |
جنوب |
37/37 |
46/50 |
37/49 |
غرب |
11/51 |
91/54 |
74/28 |
شاخص تجمع زیستی و شاخص انتقال
نتایج حاصل از محاسبهی شاخص تجمع زیستی و شاخص انتقال از اندام زیرزمینی به اندام هوایی در جدول (3) آمده است.
جدول 3- شاخص تجمع زیستی و انتقال از اندام های زیرزمینی به هوایی
Table 3. Bio-accumulation and translocation indices values for underground organ to aerial organ
Zn |
Pb |
Cu |
|
537/0 |
870/0 |
118/0 |
شاخص تجمعزیستی اندام هوایی |
627/0 |
343/0 |
147/0 |
شاخص تجمعزیستی اندام زیرزمینی |
04/1 |
86/0 |
8/0 |
شاخص انتقال |
بحث
- غلظت فلزات سنگین مس،سرب وروی در رسوبات واندام های گیاهی
کمینه غلظت فلز مس رسوبات در ایستگاه سوم واقع در مرکز تالاب با 510/9 و بیشینه غلظت مس در ایستگاه اول واقع درشمال تالاب با 79/25 میکروگرم برگرم دروزن خشک تعیین شده است که میتواند در نتیجه ورود آب سد گاوشان که حاوی آفت کش ها وسموم کشاورزی باشد.
کمینه غلظت فلز سرب رسوبات در ایستگاه مرکز با 64/4 و بیشینه غلظت آن در ایستگاه شمال تالاب با 93/7 میکروگرم برگرم وزن خشک تعیین شده است که ناشی از آب سد گاوشان وسوخت موتور تلمبه های برداشت آب سطحی تالاب است. کمینه غلظت فلز روی رسوبات در ایستگاه مرکز با 55/10 و بیشینه غلظت این عنصر در ایستگاه شرق تالاب با 65/38 میکروگرم برگرم وزن خشک تعیین شده است که می تواند ناشی از ورود روان آب های سطحی اراضی حاشیه تالاب باشد. کمینه غلظت فلز مس اندام زیرزمینی گیاه نی در ایستگاه سوم با غلظت110/1 میکروگرم بر گرم واقع در مرکز تالاب و بیشینه غلظت فلزمس در ایستگاه دوم واقع در شرق تالاب با غلظت 495/5 میکروگرم وزن خشک تعیین شده است.
کمینه غلظت فلز مس اندام هوایی گیاه نی درایستگاه جنوب با 51/1 و بیشینه غلظت فلزمس در ایستگاه شرق تالاب با 01/4 میکروگرم برگرم وزن خشک تعیین شده است. کمینه غلظت فلز سرب اندام زیرزمینی گیاه نی در ایستگاه مرکز با غلظت27/4 میکروگرم بر گرم و بیشینه غلظت فلز سرب در ایستگاه پنجم واقع در غرب تالاب با غلظت 27/16 میکروگرم بر گرم وزن خشک تعیین شده است.
کمینه غلظت فلزسرب در ایستگاه دوم واقع در شرق تالاب با 350/3 و بیشینه غلظت فلز سرب در ایستگاه سوم واقع در مرکز تالاب با 90/8 میکروگرم بر گرم وزن خشک تعیین شده است.کمینه غلظت فلز روی اندام زیرزمینی گیاه نی در ایستگاه سوم واقع در مرکز تالاب با 630/3 و بیشینه غلظت فلزروی در ایستگاه اول واقع در شمال تالاب با 050/32 میکروگرم بر گرم در وزن خشک تعیین شد. روی، فلزی ضروری برای گیاه بوده و دارای نقش مهمی در تغذیه و فعالیتهای آنزیمی گیاهان میباشد؛ عملکرد روی در گیاهان مشابه انسان است لذا در گیاهان جهت اعمال حیاتی به روی احتیاج است (5). کمینه غلظت فلز روی اندام هوایی گیاه نی در ایستگاه پنجم واقع در غرب تالاب با 52/5 و بیشینه غلظت فلزروی درایستگاه اول واقع در شمال تالاب با 50/24 میکروگرم بر گرم وزن خشک تعیین شده است.
در این راستا میتوان گفت محلول خاک اطراف ریشه اولین منبع ورود فلزات سنگین به بافتهای گیاهی بوده و هرچه غلظت فلزات سنگین در خاک افزایش پیدا کند، مقدار قابل دسترس آنها برای گیاه افزایش مییابد. به این دلیل افزایش میزان فلزات در لایه سطحی خاک باعث تجمع بیشتر فلزات در اندام زیرزمینی در مقایسه با سایر اندامهای گیاه میشود (12). فلزات موجود دررسوبات همگی محلول نیستند، برخی از آنها محلول و به صورت یونهای آزاد هستند که فقط بخش محلول فلزات میتواند توسط گیاه از رسوب جذب گردد (13). در حالیکه بخش عمدهی فلزات سنگین موجود در رسوب در فازهای نامحلول به ویژه فازهای آلی و باقیمانده قرار دارند؛ بنابرین قابل دستیابی وجذب توسط گیاه نمیباشند. به همین دلیل کمتر بودن فلزات در بافت گیاه نسبت به رسوب تا حدودی طبیعی به نظر میرسد (6).
- همبستگی فلزات بین اندامهای گیاهی و رسوبات
برای فلز مس بین رسوبات، اندامهای هوایی و زیرزمینی ارتباط مثبت و معنیداری وجود ندارد. تحقیقات نشان میدهد که مس تمایل به تجمع در بخشهای زیرزمینی گیاه دارد (14). از آن جایی که در این گیاه اندامهای زیرزمینی به عنوان فیلتر عمل می کنند و اغلب مانع انتقال این فلز به اندامهای هوایی میشوند (این استراتژی در گیاهان به عنوان راهکاری مؤثر در حفظ اندامهای هوایی از سمیت ناشی از مقادیر آسیب رسان مس میباشد)؛ که با نتایج بلدتونی و همکاران در سال 2004 (15)، بارگاتو و همکاران در سال 2006 (16)و بونانو و لوگایدیس در سال 2010 (4)و ابراهیمی و همکاران در سال 1391 (17)و همچنین نوروزی فرد و همکاران در سال 1992 (5) مطابقت دارد.
دررابطه با فلز سرب بین رسوبات با سایر اندامهای گیاهی ارتباط مثبت و معنیداری وجود نداشته و در این میان بین سرب موجود در ساقه و اندام زیرزمینی ارتباط معنیدار منفی وجود دارد که می تواند به عدم تمایل سرب برای انتقال از اندام زیرزمینی به اندام هوایی مربوط گردد (18). در رابطه با فلز روی نیز هیچ گونه ارتباطی بین غلظت این فلز در رسوبات و اندامهای مختلف گیاهی وجود ندارد اما بین اندام هوایی و اندام زیرزمینی ارتباط معنیدار مثبتی وجود دارد که به دلیل انتقال این فلز از اندام زیرزمینی به اندام هوایی میباشد (18).
- شاخص غنیشدگی
بیشترین مقادیر برای هر سه فلز مس، سرب ایستگاه شمال وروی در ایستگاه شرق بوده که بهعنوان منابع اصلی آلودگی فلزات سنگین در تالاب هشیلان پیشنهاد میشوند. کمترین مقدار این شاخص نیز برای دو فلز مس و سرب وروی ایستگاه مرکز میباشد. آلودگی در ایستگاهها احتمالا متاثر از ورود آب سد گاوشان که حامل انواع سموم شیمیایی و کودشیمیایی و همچنین فاضلاب شهر کامیاران میباشد، وجود تفرجگاه سراب سبز علی، محصور شدن تالاب در زمینهای کشاورزی که کمترین مقدار این شاخص در ایستگاه مرکز (به عنوان مکان غیر آلوده) به دست آمده است.
- شاخص تجمع زیستی
براساس نتایج بدست آمده از محاسبهی شاخص تجمع زیستی و مقایسهی آنها با طبقهبندی پیشنهادی ما و همکاران در سال 2001 برای گیاهان که بیان میکند چنانچه مقادیر این شاخص کمتر از یک باشد گیاه جاذب، بیشتر از یک گیاه ابرجاذب و نیز اگر نزدیک به صفر باشد گیاه دافع میباشد. بدین ترتیب گیاه نی در رابطه با فلزات سرب و روی در اندامهای هوایی و زیرزمینی و به عنوان یک گیاه جاذب عمل کرده؛ در رابطه با فلز مس، اندامهای هوایی و زیر زمینی دارای مقدار شاخص تجمع زیستی نزدیک به صفر هستند که نشان میدهند اندامهای گیاه نی حالت دافعه در رابطه با این فلز دارند.
- شاخص انتقال
شاخص انتقال توانایی گیاه در اهداف گیاه پالایی را برآورد میکند. طبق نظریات کاباتا- پندیاس و پندیاس در سال 2000 (19)، چنانچه شاخص انتقال بین 01/0 تا یک باشد به این معنی است که حالت تجمع و دسترسی در گیاه متوسط میباشد. بر این اساس مطابق جدول (3) به جز درمورد فلز روی در رابطه با فلزات مس و سرب حالت تجمع و دسترسی در گیاه متوسط میباشد. اما در رابطه با فلز روی مقدار این شاخص بزرگتر از یک بوده؛ بنابراین در این گیاه، فلز روی تجمع و دسترسی بالایی دارد؛ این امر بیانگر کارایی سیستم انتقال فلزات است که احتمالا فلزات را در واکوئل برگها و آپوپلاست متوقف میکند )11(. در رابطه با
فلزات مس و سرب حالت تجمع و دسترسی در گیاه متوسط میباشد. اما در رابطه با فلز روی مقدار این شاخص بزرگتر از یک بوده؛ بنابراین در این گیاه، فلز روی تجمع و دسترسی بالایی دارد؛ این امر بیانگر کارایی سیستم انتقال فلزات است که احتمالا فلزات را در واکوئل برگها و آپوپلاست متوقف میکند (11). مقادیر حاصل از شاخص انتقال دراین پژوهش از مدل زیر پیروی میکند:
شاخص انتقال از اندام زیرزمینی به هوایی؛
Zn> Pb > Cu
مقادیر حاصل از شاخص انتقال در این پژوهش از مدل زیر پیروی میکند:
شاخص انتقال از اندام زیرزمینی به هوایی؛
Zn> Pb > Cu
همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که غلظت اکثر عناصر در اندام زیرزمینی بیشتر ازغلظت آنها دراندام هوایی است. اختلاف در غلظت فلزات در اندام های هوایی و زیرزمینی و عدم توانایی انتقال فلزات از اندام زیرزمینی به اندام هوایی مطابق نتایج مربوط به شاخص انتقال ممکن است به دلیل تفاوت در ساختار فیزیولوژیکی بافتها باشد.
- مقایسه دادههای رسوبات با دادههای به دست آمده در مطالعات دیگر
مطابق جدول (4) همانطور که مشاهده میشود در اکثر مطالعات مقادیر بدست آمده در مورد فلزات مذکور از مقادیر بهدست آمده در این پژوهش بیشتر میباشد.
مقایسه دادههای رسوب با استانداردهای جهانی
مطابق جدول (5) مقایسهی غلظت فلزات با استانداردهای
جدول 5- مقایسهی غلظت فلزات مس، سرب و روی در رسوبات تالاب هشیلان با استانداردهای جهانی
Table 5. Metal concentration comparisons of Cu, Pb and Zn in the sediments of Hashilan wetland with international standards
فلزات |
NOAA (15) |
CCME, 1999 (2728, ) |
USEPA, 1996 (4) |
مطالعه حاضر |
||||
|
ERM |
PEL |
ISQGs |
|||||
|
|
ERL |
|
TEC |
PEC |
LAL |
HAL |
|
Cu |
270 |
34 |
108 |
6/31 |
149 |
2 |
270 |
23/17 |
Pb |
218 |
46/7 |
112 |
8/35 |
128 |
2 |
218 |
479/6 |
Zn |
410 |
150 |
271 |
121 |
459 |
5 |
410 |
212/24 |
Cu |
270 |
34 |
108 |
6/31 |
149 |
2 |
270 |
23/17 |
جهانی نشان داد میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه از همهی استانداردهای جهانی به جز LAL[10] (کمترین مقدار سطح هشدار مربوط به حفاظت محیط زیست آمریکا) کمتر میباشد.
مقادیر مربوط به سطح معنیداری حاصل از آزمونهای آماری برای فلزات مورد مطالعه در مقایسه با استانداردهای USEPA در جدول (9) ارائه شده است. همانطور که مشاهده میگردد در تمامی موارد 05/0p < بوده بنابراین اختلاف معنیداری بین غلظت فلزات در رسوبات مطالعهی حاضر با استانداردهای جهانی وجود دارد.
نتیجهگیری
از آن جا که گونهای که دارای ضریب تجمع زیستی در ریشه بزرگتر از یک و فاکتور انتقال کوچکتر از یک باشد برای تثبیت گیاهی و گونهای که دارای ضریب تجمع زیستی در اندام های هوایی بزرگتر از یک باشد، برای برداشت گیاهی مناسب است گونه نی، گیاهی مناسب برای تجمع عنصر سرب و گیاه پالایشی آن در محیط های آلوده می باشد.
روابط مهم غلظتهای فلزی بین اندامهای گیاهی و رسوبات نشان میدهد که P. australis تأثیرات کلی آلودگی های محیطی را بازتاب میکند. ماکروفیتهای آبزی تبت کننده
تغییرات موقتی فلزات سنگین در بوم سازگانهای آبی می باشند. بنابراین اندامهای گیاه P. australis به عنوان شاخص زیستی عمل نموده و میتوانند به عنوان "پایشگرهای زیستی" بکار گرفته شوند.
باوجود تفاوتهای موجود در غلظت فلزات سنگین در اندامهای گیاهی و رسوبات به طور کلی گیاه نی گونه قابل استفاده برای کاهش فلزات سنگین در رسوبات و یک زیست ردیاب برای برنامه های پایش زیستی جهت ارزیابی کمی شرایط محیط با توجه به رسوبات منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میشود. این دسته گیاهان اطلاعات مفیدی در مورد نوع و غلظت آلایندهها در محیط، انباشتگی و پراکندگی آنها فراهم میکنند.
Reference
Bowen, H.J.M., (1979). Trace Element in Biochemistry. New York, Academic press, 241-244.
[1] - استادیار، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران، * (مسئول مکاتبات)
[2] - دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
3- استادیار ، دانشگاه ازاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، گروه محیط زیست، اصفهان، ایران
1- Assistant Professor, department of environmental science,, Malayer University, Malayer, Iran(Corresponding author).
2- Ms. Graduated, Department of environmental science, Malayer University, Malayer, Iran.
3-Assistant Professor, Department of environmental science, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University , Isfahan, Iran
1- Biomonitors
1-Heating block
[9]- Enrichment Factor (EF)
[10]- Lowest Alert Level
Bowen, H.J.M., (1979). Trace Element in Biochemistry. New York, Academic press, 241-244.