نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته کارشناس ارشد جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.
2 دانشیار گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.
3 دکتری جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.* (مسوول مکاتبات).
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهبیست و دوم، شماره چهار، تیر ماه 99
بررسی تاثیر عملیات پرورشی بر ویژگیهای کمی و کیفی تودههای آلوده به بلایت شمشاد (Buxus hyrcana Pojark)
(مطالعه موردیجنگلهای سری یک گُمبُل بخش یک حوزه 26– شهرستان لاهیجان)
مریم رسولی[1]
کامبیز طاهری آبکنار[2]
مهرداد قدس خواه دریایی2
ابوذر حیدری صفری کوچی[3]*
تاریخ دریافت: 22/07/96 |
تاریخ پذیرش: 02/03/97 |
چکیده
زمینه و هدف : در سالیان اخیر بیماری بلایت یا سوختگی شمشاد که عامل آن نوعی قارچ است از غرب اروپا گسترش یافته و به جنگلهای هیرکانی رسیده است. در این مطالعه هدف این است که تاثیر عملیات پرورشی را که باعث کاهش رطوبت و دمای این تودهها میشود در کنترل این بیماری مورد تحقیق قرار دهیم.
روش بررسی: برای انجام پژوهش سطحی معادل 3 هکتار در سری 1 گمبل در جنگلهای لاهیجان انتخاب شد که بخشی از آن دست نخورده و به عنوان شاهد و بخشی نیز دارای طرح جنگلداری بود. تمام درختان دو توده به روش صد درصد اندازهگیری و متغیر قطر برابرسینه برای تمام گونه ها و متغیرهایکمی قطر برابر سینه، قطر یقه، ارتفاع، تعداد زادآوری در سه کلاسه و همچنین متغیرهای کیفی درختان شمشاد ازجمله درصد شادابی برگ، سرشاخه و تاج درختان ثبت و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج متغیرهای کمی قطر تاج، ارتفاع، سطح مقطع و تعداد زادآوری درکلاسه ارتفاعی کمتر از 3/1 متر و شادابی برگ، سرشاخه و تنه درختان شمشاد در توده مدیریت شده دارای شرایط بهتر ارزیابی شد و در مورد نمونههای شاهد فقط تعداد در هکتار کل زاد آوری منطقه شاهد شرایط بهتری را دارا بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بهدست آمده در این مطالعه میتوان عنوان کرد که اعمال مدیریت در تودههای آلوده به بلایت شمشاد با کاهش رطوبت محبوس زیر تاج درختان، از گسترش بیماری جلوگیری کرده و مقاومت پایهها نسبت به این بیماری را افزایش میدهد.
واژه های کلیدی: زادآوری- شمشاد، بلایت، شادابی، بیماری، جنگل هیرکانی.
J. Env. Sci. Tech., Vol 22, No.4,June, 2020
|
Investigation of the Silviculture Treatment Effects on the Quantitative and Qualitative Characteristics of Infected
Stands of Boxwood Blight Disease
(Case study district No: 1 Gombol watershed No: 26-Lahijan township)
Maryam Rasooli[4]
Kambiz Taheri Abkenar[5]
Mehrdad Ghodskhah Daryaee2
Abouzar Heidari Safari Kouchi[6]*
Accepted: 2018.05.23 |
Received: 2017.10.14 |
Abstract
Background and Objective: In recent years, blight or boxwood blight, caused by a fungus, has spread from Western Europe to the Hyrcanian forests. In this study, the aim is to investigate the effect of breeding operations that reduce the humidity and temperature of these populations in controlling this disease.
Method: For conducting a surface study equivalent to 3 hectares in series 1 of Gombl in Lahijan forests was selected, part of which was intact and as a control and part also had a forestry plan. All trees in two stands by 100% measurement method and variable diameter equal to chest for all species and small variables equal to diameter, collar diameter, height, number of reproductions in three classes as well as qualitative variables of trees Boxwood was recorded and analyzed statistically including the percentage of leaf freshness, branches and crowns of trees.
Findings: Based on the results of quantitative variables of canopy diameter, height, cross section and number of regenerations in the height class less than 1.3 m and the vigor of leaves, branches and trunks of boxwood trees in the managed massif were evaluated with better conditions. Only the number per hectare of total reproductive area in the control area was better.
Discussion and Conclusion: According to the results obtained in this study, it can be said that management practices in the populations infected with boxwood blight by reducing the moisture trapped under the canopy of trees, prevent the spread of disease and resistance of rootstocks to this disease Increases.
Key words: Regeneration, Boxwood, Blight, Vigority, Disease, Hyrcanian Forest.
زمینه و هدف
گونه شمشاد (Buxus hyrcana Pojark) از معدود درختان پهن برگ، همیشه سبز و دیر رشد جنگلهای شمال ایران میباشد و از لحاظ قدمت، به عنوان یکی از درختان بازمانده اقلیمی، به دوران سوم زمین شناسی بر میگردد (1). قسمتهای مختلف شمشاد از جمله برگ، پوست، ریشه، چوب، بذر و شکوفههای این درخت علاوه بر مصارف صنعتی و تزئینی در پزشکی و داروسازی مصارف زیادی دارند. جلوگیری از فرسایش خاک از فواید دیگر این گونه به شمار میرود، بهطوری که ریشههای محکم و درهم پیچیده این درختان به عنوان سدهای محکمی در حفاظت از خاک و جلوگیری از رانش زمین عمل میکنند (2) .در ایران بنا بر ماده یک قانون حفاظت و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور مصوب 12/7/1371، شمشاد ممنوع القطع بوده و از ذخایر جنگلی با ارزش ژنتیکی و بوتانیکی خاص و در حقیقت از گونه های در حال انقراض محسوب می شود که خطر نابودی آن در آینده نزدیک محتمل است (3).
در سالهای اخیر علاوه بر بهرهبرداری و خروج چوب این گونه ارزشمند، شیوع نوعی بیماری قارچی (Calonectria pseudonaviculata) با نام بلایت شمشاد (boxwood blight) با سرعت بسیار زیاد تودههای شمشاد جنگلهای هیرکانی را آلوده کرده و این تودهها را در شرایط نامناسبی قرار داده است. این بیماری اولین بار در اواسط دهه 90 میلادی در سراسر اروپا گسترش یافت و در نوامبر 2011 به ایالت متحده (کارولینای شمالی) و در دسامبر 2011 به کانادا (انتاریو) رسید (4 و 5). نتایج اولین گزارش ابتلا به این قارچ توسط پژوهشگران مختلف در سراسر اروپا میتواند بیانگر انتشار سریع این بیماری در سراسر اروپا باشد که به ترتیب در کشورهای بلژیک (6)، شمال غرب آلمان (7)، ایتالیا (8)، اسپانیا (9)، کرواسی (10)، جمهوری آذربایجان (11)، جمهوری چک (12) و ترکیه (13) گزارش شد. بنابراین با توجه به سرعت گسترش بسیار بالا و همچنین خسارتزایی قابل توجه، این بیماری از سال 2004 به بعد، بلایت شمشاد در فهرست بیماریهای گیاهی تحت مراقبت سازمان حفظ نباتات اروپا (Eppo) قرار گرفته است.
در مورد ایران نیز آنچه امروزه تودههای شمشاد ناحیه هیرکانی را بیش از بیش تهدید میکند بروز بیماری بلایت یا سوختگی شمشاد (Buxus blight) در بخش عمده ای از جنگلهای شمال است. در ایران ابتدا در سال 1389 اخبار پراکندهای از آلودگی جنگلهای شمشاد ایران از استان گیلان اعلام شد. اما ابتلای بخش وسیعی از جنگلهای گیلان و مازندران به این قارچ (Calonectria pseudonaviculata) توسط خزائلی و همکاران (1394) گزارش شد. انتشار بیماری به سرعت از غرب به شرق جنگل های هیرکانی دیده میشود به نحوی که تاکنون خشکیدگی بیش از 15 هزار هکتار از رویشگاههای شمشاد خزری گزارش شده است (14).
قارچ عامل بیماری بلایت شمشاد در شرایط گرم و مرطوب خسارتزایی بیشتری دارد و در دمای بهینه 18 تا 25 درجه سانتی گراد بیشترین فعالیت را از خود نشان میدهد، بنابراین سطوح رطوبت زیاد و آب مازاد، شرایط ابتلای گیاه به این بیماری را تسهیل میکند (15) به طوری که در سال 2011 در طی یک سال مرطوب، چندین رویشگاه دست کاشت شمشاد در جنوب نیوانگلند ایالات متحده را در طی یک فصل پس از ورود بیماری از بین برد (15). از این رو استان گیلان از مناطق مطلوب برای قارچ عامل بیماری بلایت محسوب میشود. در مطالعه کرتولی نژاد و مرادی، (1395) آمده است با توجه به مشاهدات عرصههای مبتلا به آتشک شمشاد در جنگلهای هیرکانی، میتوان تعداد کمی از پایههای شمشاد را یافت که به این بیماری مبتلا نشده اند (16). که طبق برخی گزارشها این پایهها در معرض دما و رطوبت مناسب جهت آسیب زایی این قارچ نبوده اند (15). دلیل دیگر آن را میتوان مرتبط به مقاومت بیشتر این ژنوتیپها به قارچ مزبور دانست. چنین پایههایی میبایست در عملیات جنگلشناسی مورد بذرگیری و مراقبت بیشتر قرار گیرند تا بتوانند در آینده پایههای مادری مقاوم به این بیماری را تشکیل دهند.
طبق مطالعات انجام یافته قارچ عامل بیماری بلایت شمشاد در رطوبت و دمای بالا فعالیت بیشتری دارد و با کاهش اثرات این دو عامل از شدت خسارت آن کاسته میشود. لذا هدف از این مطالعه نیز بررسی اثر اینگونه عملیاتهای پرورشی بر بهبود وضعیت و کاهش قدرت تخریب بیماری بلایت و افزایش شادابی گونه شمشاد است که ارزش اکولوژیکی این گونه ضررورت پزوهش را دوچندان مینماید.
روش بررسی
منطقهی مورد مطالعه
سری 1 گمبل به مساحت 3178 هکتار بخش غربی حوزه آبخیز کوره رود را شامل میشود. این سری از نظر اداری و حفاظتی جزء حوزه استحفاظی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان لاهیجان بوده و قسمتی از جنگلهای شرق حوزه مدیریت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گیلان را تشکیل میدهد. از نظر موقعیت جغرافیایی، سری مورد نظر بین طول جغرافیایی "42ʹ55˚49 تا "59ʹ01˚50 شرقی و عرض جغرافیایی "32ʹ5˚37 تا "56ʹ8˚37 شمالی واقع شده است. حداقل ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد معادل 0 متر و حداکثر آن 1100 متر بوده و جهت عمومی آن شمالی می باشد. بر اساس روش های طبقه بندی اقلیمی آمبرژه و دومارتن این منطقه دارای اقلیم خیلی مرطوب با بارش سالانه 1425 میلیمتر و دمای متوسط 67/16درجه سلسیوس میباشد.
آماربرداری و برداشت داده
در این مطالعه، با توجه به مساحت کم منطقه (سه هکتار) و همچنین به دلیل اهمیت قابل توجه شمشاد در جنگلهای هیرکانی و در خطر انقراض بودن آن، از آماربرداری صددرصد استفاده شد که دقت بالا و خطای کمتری نسبت به نمونهبرداری دارد. به این منظور پس از بازدید میدانی، تهیه نقشه و تنظیم جدول آماربرداری، متغیرهای قطر برابر سینه، ارتفاع کل، طول تنه، طول تاج، قطر بزرگ تاج، قطر کوچک تاج، قطر متوسط تاج، قطر یقه، و عوامل کیفی از جمله شادابی برگ (در دو کلاسه شاداب و غیر شاداب)، سرشاخه و تنه و فرم رویشی (تنه، شاخه و برگ)، فرم رویشی درخت (دانه زاد یا شاخه زاد) و برای سایر گونهها به علت عدم نیاز مطالعه تنها قطر برابر سینه مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت و در فرمهای مربوط ثبت گردید. در مورد زاد آوری نیز از 15 پلات یک آری در منطقه مدیریت شده و 15 پلات یک آری نیز در منطقه مدیریت نشده جهت بررسی زادآوری استفاده شد.
آزمونهای آماری و نرم افزارهای مورد استفاده
در آماربرداری صد در صد میانگینهای کمی مربوط به هر متغیر (میانگین ارتفاع کل، میانگین سطح مقطع و...)، میانگینهای واقعی جامعه هستند و نیازی به مقایسه چند میانگین نیست و میانگین هر متغیر در جامعه آماری برابر با میانگین آن متغیر برای تمام اعضای جامعه آماری است (رابطه 1 و 2).
رابطه (1) /n hi Σ =
که در آن H میانگین ارتفاع کل توده و hiارتفاع هر درخت به متر است (17).
رابطه (2) G= Σπ/4*di2
که در آن G سطح مقطع توده (متر مربع) و di قطر برابر سینه هر درخت (متر مربع) است (17).
در مورد زادآوری از میکروپلات های 1آری جهت شمارش زادآوری استفاده و سپس تعداد در هکتار زادآوری به دست آمد. و برای مقایسه میانگین تعداد در هکتار تجدید حیات از آزمون t مستقل، استفاده شد. برای مقایسه درصد هر متغیر کیفی بین دو توده نیز از آزمون ناپارامتری کای اسکوئر استفاده شد .رابطه (3).
رابطه (3)
که در آن f0 فراوانی مشاهده شده و fe فراوانی مورد انتظار است (17). تمامی تحلیلهای آماری در فضای نرم افزار آماری Spss (نسخه 20) انجام -1201یافت.
یافته ها
پراکنش در طبقات قطری
منحنی پراکنش تعداد درختان در کلاسههای مختلف قطری نشانگر پیروی جنگل از توزیع ناهمسال است (شکل 1). در این نمودار تعداد درختان کم قطر در طبقهی قطری 10 سانتیمتری با کاهش قابل توجهی مواجه است که بیانگر زادآوری ضعیف درختان در سالهای اخیر است. اما در سایر طبقات قطری منحنی به طور واضحی از توزیع ناهمسال پیروی میکند.
شکل1- منحنی پراکنش در طبقات قطری
Figure 1- Number of trees in different diameter classes
فرم رویشی
با توجه به نتایج، فرم رویشی غالب درختان در هر دو منطقه
دانه زاد است (جدول1) و نسبت آن در هر دو منطقه تقریبا متناسب و برابر است.
جدول1- فرم رویشی درختان در دو منطقه
Table 1- Growth form of trees in two regions
منطقه |
دانه زاد (%) |
شاخه زاد (%) |
مدیریت شده |
89 |
11 |
مدیریت نشده |
86 |
14 |
همچنین آزمون کای اسکوئر اختلاف نوع فرم رویشی دانه و
شاخه زاد در دو منطقه را معنیدار نشان نداد(جدول2).
جدول2- آزمون کای اسکوئر برای مقایسهی فرم رویشی درختان در دو منطقه
Table2-Chi square test to comparing the trees Growth form in two region
Chi2 |
Df |
P value |
41/0 |
1 |
ns52/0 |
تعداد در هکتار
تعداد در هکتار در دو منطقه به ترتیب 337 و 129 اصله در هکتار است. این اعداد میانگین واقعی تعداد در هکتار در دو منطقه است و نشان دهنده تراکم بیشتر درختان در منطقه مدیریت شده است. شکل 2 اختلاف تراکم بین دو توده را نشان میدهد.
شکل2- تعداد در هکتار دو توده
Figure 2- Number of trees per hectare for two stands
ترکیب گونهها
گونههای موجود در توده های مورد مطالعه در شکل3 نشان داده شده است که محموعاْ شامل هفت گونه اصلی لیلکی، شمشاد، انجیلی، افرا، ممرز، لرگ، خرمندی، بلوط، توسکا و راش میباشد. با توجه به این نمودار، بیشترین تعداد در هکتار در هر دو منطقه مربوط به گونه انجیلی است.
شکل3- درصد گونههای مختلف در دو منطقه مدیریت شده و مدیریت نشده
Figure 3- different species Percent's in two managed and un-managed regions
رابطه قطر و ارتفاع
شکل 4 منحنی تغییرات ارتفاع گونه شمشاد در مقابل افزایش قطر در دو منطقه مدیریت نشده و مدیریت شده را نشان میدهد. با توجه به این نمودار افزایش ارتفاع درختان با افزایش قطر درختان به صورت متناسب تغییر کرده اما شیب نمودار در منطقه مدیریت شده بیشتر از منطقه مدیریت نشده است.
شکل4- منحنی قطر- ارتفاع دو توده مورد بررسی
Figure 5- Height- diameter curve of two stands
سطح مقطع
نتایج بررسی سطح مقطع درختان در دو توده مورد بررسی نشان دهنده اختلاف قابل توجه بین سطح مقطع تو توده میباشد. سطح مقطع درختان در تودهی مدیریت شده 53 متر مربع در هکتار است و این رقم در منطقهی مدیرت نشده 10 متر مربع در هکتار است (شکل5).
شکل5- میانگین سطح مقطع در در دو توده
Figure 5- Basal area average per hectare for two stands
نتایج آزمونt مستقل در مقایسه تعداد زاد آوری در هکتار دو منطقه
آزمون t مستقل اختلاف دو توده از نظر متوسط تعداد زادآوری در هکتار را معنیدار نشان داد. منطقه مدیریت نشده با تعداد
7742 اصله نهال در هکتار و منطقه مدیریت شده با 3969 اصله نهال در هکتار دارای اختلاف میباشند (جدول3).
جدول3- آزمونt مستقل در مقایسه تعداد زادآوری در هکتار دو منطقه
Table3-Indipendent samples t test to compare number of regenerations per hectare in two regions
منطقه |
df |
میانگین |
انحراف معیار |
اشتباه معیار |
t |
F |
P value |
مدیریت نشده |
28
|
7742 |
52/3149 |
7/656 |
947/2 |
272/0 |
*006/0 |
مدیریت شده |
3969 |
15/2624 |
83/991 |
تعداد در هکتار در سه کلاسهی مورد بررسی
نتایج تعداد در هکتار زادآوری در سه کلاسهی مورد بررسی بیانگر زادآوری بیشتر در منطقه مدیریت نشده است. بیشترین
زادآوری مربوط به کلاسه ارتفاعی کمتر از ارتفاع برابر سینه است که در منطقه مدیریتنشده مشاهده گردید (شکل6).
شکل6- تعداد در هکتار زادآوری در سه کلاسه مورد بررسی
Figure 6- Number of regenerations per hectare in 3 different classes
درصد زادآوری از نظر فرم های رویشی دانه زاد و شاخه زاد
با بررسی فرم زادآوری درختان در دو توده بیشترین زادآوری صورت گرفته در منطقه مدیریت شده به صورت شاخه زاد
(76% کل زادآوری) و در توده مدیریت نشده بیشترین زادآوری صورت گرفته به صورت دانه زاد (65% کل زادآوری) میباشد (جدول4).
جدول4- فرم رویشی زادآوریدر دو منطقه
Table 4 - regeneration growth form in two region
منطقه |
دانه زاد (%) |
شاخه زاد (%) |
مدیریت شده |
24 |
76 |
مدیریت نشده |
65 |
35 |
آزمون کای اسکوئر نشان داد که دو توده از نظر فرم رویشی زادآوری اختلاف معنیدار دارند و نوع زادآوری در منطقه مدیریت شده به سمت شاخه زاد سوق پیدا کردهاست و فرم رویشی غالب در منطقه مدیریت نشده دانه زاد است (جدول5).
جدول 5- آزمون کای اسکوئر به منظور مقایسه فرم رویشی زادآوری در دو منطقه
Table 5 - Chi square test to compare the growth form of regeneration in two regions
Chi2 |
df |
P value |
34 |
1 |
*000/0 |
ترکیب و تعداد زاد آوری
با توجه نتایج به دست آمده بیشترین زادآوری در دو منطقه مربوط به گونه شمشاد است و بعد از آن بیشترین تعداد زادآوری مربوط به گونههای انجیلی، لیلکی و لرگ است.
همچنین زادآوری شمشاد در منطقه مدیریت نشده دارای تعداد در هکتار بیشتری نسبت به منطقه مدیریت شده می باشد (شکل7).
شکل7- ترکیب گونههای زادآوری
Figure 7- Regeneration species
شادابی
نتایج بررسی درصد شادابی اندامهای درختان در دو منطقه نشان داد که درصد درختان سالم و شاداب از نظر هر سه بخش مورد بررسی، شامل برگ، سرشاخه و تنه در توده مدیریت شده نسبت به توده مدیریت نشده بیشتر بوده و این توده سلامت و شادابی بیشتری را دارا است(جدول6).
جدول6- درصد شادابی اندامهای درختان در دو منطقه
Table6- Percent of trees different organs vigority in two regions
منطقه |
شادابی برگ (%) |
شادابی سرشاخه (%) |
شادابی تنه (%) |
|||
|
شاداب |
پژمرده |
شاداب |
خشک و پژمرده |
سالم |
ناسالم |
مدیریت نشده |
28 |
72 |
15 |
85 |
60 |
40 |
مدیریت شده |
94 |
6 |
88 |
12 |
90 |
10 |
مقایسه شادابی بخشهای مختلف درختان
آزمون کای اسکوئر اختلاف درصد شادابی بخشهای مختلف
درختان بین دو منطقه مورد مطالعه را در هر سه مورد تنه، سرشاخه و برگ، معنیدار نشان داد(جدول7).
جدول7- آزمون کای اسکوئر به منظور مقایسه شادابی بخشهای مختلف درختان
Table7- Chi2 test to compare vigority percent of different trees parts between two stands
اندام درخت |
Chi2 |
df |
P value (دو دامنه) |
شادابی برگ |
55/91 |
1 |
* 000/0 |
شادابی سرشاخه ها |
67/106 |
1 |
* 000/0 |
سلامت تنه |
24 |
1 |
* 000/0 |
با توجه به آزمونهای انجام گرفته و وضعیت شادابی درختان در شکل 9 کاملاْ واضح است که منطقهای که عملیاتهای جنگل
شناسی در آن انجام گرفته است وضعیت بهتری نسبت به منطقهی مدیریت نشده از نظر شادابی اندامهای مختلف درختان دارد.
شکل9- درصد شادابی بخشهای مختلف درختان در دو منطقه
Figure 9- different trees organs vigority percent in tow regions
بحث و نتیجهگیری
در این مطالعه، آزمون کای اسکوئر اختلاف نوع فرم رویشی دانه و شاخه زاد درختان در دو منطقه را معنیدار نشان نداد. اما در مورد زادآوری این اختلاف معنیدار بود بدین معنی که این توده پس از اعمال مدیریت به سمت تجدید نسل به شیوه شاخه زاد پیش میرود. رستمی شاهراجی، (1367) و پوربابایی و همکاران (1388) عنوان نمودند که تکثیر شمشاد اصولا توسط بذر صورت میگیرد و این نکته قابل ذکر است که تکثیر جنگلهای شمشاد به صورت دانه زاد شده ولی با توجه به خصوصیات ذکر شده پرورش جنگل شمشاد به روش شاخه زاد هم امکانپذیر است (19و 18). همچنین تعداد در هکتار در دو منطقه به ترتیب 337 و 129 اصله در هکتار است. با اجرای عملیات پرورشی، مقاومت و پایداری درختان در برابر آسیبهای طبیعی افزایش یافته و با ایجاد شرایط مناسبتر برای درختان باقیمانده، رشد قطری و ارتفاعی و در نتیجه تولید چوب آنها افزایش مییابد (20). همچنین اجرای عملیات پرورشی با توجه به ایجاد فضای بیشتر جهت زادآوری و استقرار تجدید حیات باعث افزایش تراکم جنگل در طولانی مدت میشود. از طرفی از آنجایی که تنک کردن باعث به وجود آمدن رقابت کمتر میشود که کلیه این عوامل باعث بالا رفتن قطر درختان می شود (21). با توجه نتایج بهدست آمده در این تحقیق، بیشترین تعداد در هکتار در هر دو منطقه مربوط به گونه انجیلی است. بعد از آن گونههای شمشاد و ممرز گونههای غالب هر دو توده هستند. همچنین تعداد در هکتار گونه شمشاد در منطقه مدیریت شده بیشتر از تعداد در هکتار این گونه در منطقه مدیریت نشده است. همچنین تراکم زادآوری گونه شمشاد در منطقه مدیریت شده به مراتب بیشتر از تراکم آن در منطقه مدیریت نشده است که به وضوح تاثیر عملیات پرورشی بر بهبود تراکم و شرایط استقرار شمشاد در منطقه را نشان میدهد. زنگانه، (1391) در تحقیق خود با عنوان بررسی برخی از ویژگیهای بومشناختی و جنگلشناسی در تودههای بهرهبرداری نشده و بهرهبرداری شده به شیوه پناهی سری دو علی آباد کتول پرداخت و نتایج این بررسی نشان داد که از لحاظ ویژگیهای تنوع درختان، پوشش علفی کف و زادآوری در دو رویشگاه با یکدیگر اختلاف معنیدار وجود دارد و نوع گونهها و تنوع بیشتر در منطقه مدیریت شده بیانگر تاثیر مثبت عملیات پرورشی بر توده مورد بررسی بود که با نتایج این مطالعه همخوانی دارد (22).
منحنی تغییرات ارتفاع درختان در اثر افزایش قطر در دو منطقه نشان داد که رابطه بین این دو عامل در توده های مورد بررسی حالت افزاینده با نرخ کاهشی را دارد، به این صورت که این منحنی در دو توده ابتدا صعودی بوده و سپس به سمت ثابت شدن سوق مییابد که امری طبیعی است. اما این منحنی در منطقه مدیریت شده سطوح قطری و ارتفاعی بیشتری را پوشش میدهد که نشان از قطر و ارتفاع بیشتر درختان در این توده دارد. همچنین شیب تغییرات این منحنی نسبت به منحنی منطقه مدیریت نشده بیشتر بوده که رقابت نوری بیشتر (به دلیل تراکم بیشتر) این توده را نشان میدهد. McLintock و Bickford (1957) طی مطالعهای با مقایسه عوامل مختلف جنگلهای نا همسال به این نتیجه رسیدند که رابطه قطر و ارتفاع مهمترین شاخص از لحاظ تبیین کیفیت و حاصلخیزی رویشگاه است که در تودهی مدیریت نشده این شاخص کاهش داشته است (23).
نمودار سطح مقطع شمشاد بیانگر سطح مقطع بالاتر این گونه در منطقه مدیریت شده میباشد. به طور کلی گونه شمشاد از گونههای بسیار کند رشد بوده و سطح مقطع در هکتار این گونه همیشه رقمهای پایینی است؛ زیرا این گونه قطر زیادی نمیگیرد. پوربابایی و همکاران (1388) سطح مقطع این گونه را در منطقه انجیلبن گیلان بهدست آوردند که رقم بدست آمده از مطالعه ایشان از مطالعه حاضر بیشتر بود و دلیل آن را میتوان به انبوهی و بکر بودن توده انجیل بن مربوط دانست (18).
نتایج آزمون t مستقل اختلاف دو توده از نظر متوسط تعداد زادآوری در هکتار را معنیدار نشان داد. منطقه مدیریت نشده با تعداد 7742 اصله نهال در هکتار و منطقه مدیریت شده با 3969 اصله نهال در هکتار دارای اختلاف میباشند. طی مطالعهای توسط پوربابایی و عابدی (1387) در منطقه کیشخاله تالش گیلان تعداد در هکتار نهالهای درخت شمشاد 7091 اصله به دست آمد. با توجه به این که منطقه کیشخاله تحت حفاظت است با مقایسه این رقم با تعداد نهالهای شمارش شده در منطقه مدیریت نشده این مطالعه (7742 اصله) مطابقت و همخوانی این دو مطالعه قابل توجه است (24).
نتایج نشان داد که به جز شادابی تنه که اختلاف درصدها کمی متعادلتر است شادابی سرشاخه و برگ در دو منطقه اختلاف فاحشی دارند و در هر سه مورد منطقه مدیریت شده وضعیت بهتری را داراست. در ادامه به تجزیه و تحلیل شادابی اندام های مختلف درختان در دو نطقه مورد بررسی پرداخته میشود. نتایج مطالعه کیان سعید و همکاران (1383) در مورد اثر اعمال روش های پرورشی و حذف آشکوب فوقانی بر روی شادابی تاج گونه شمشاد در ذخیره گاه جنگلی سی سنگان نشان داد که حذف اشکوب فوقانی با ایجاد شرایط حفرههای بزرگتر موجب تضعیف برخی صفات کیفی (شاخه دوانی، کیفیت تنه درجه یک) و تقویت برخی صفات کیفی دیگر مانند شادابی درجه یک پایههای شمشاد میشود که در این مطالعه نیز اعمال عملیات پرورشی کیفت و شادابی برگ و سرشاخه ها (تاج) درختان را افزایش داده است (25). شادابی برگ درختان در منطقه مدیریتشده بیش از 90% میباشد و دارای اختلاف واضحی با منطقه مدیریتنشده است. آزمون کای اسکوئر اختلاف درصد شادابی برگ در دو منطقه را با احتمال 99% معنی دار نشان داد. نتایج مطالعاتRelf و Appleton (2001) روی گونه شمشاد (Buxussempervirens) نیز مبین این است که نور مستقیم نه تنها از ویژگیهای کیفی آن نمیکاهد، بلکه سبب افزایش رویش به ویژه رویش قطری آن میگردد. نتایج مشابه روی گونه دیگر جنس شمشاد (Buxusmacowanii) نیز مؤید این است که تابش شدید آفتاب روی این گونه اثر نامطلوبی به جای نمیگذارد (18).
در این مطالعه درصد شادابی سرشاخهها در منطقه مدیریت شده 88% و در منطقه مدیریت نشده این رقم 12% است که آزمون کای اسکور اختلاف آنها را به احتمال 99% معنیدار نشان داد. نتایج به وضوح تاثیر مثبت عملیات پرورشی بر افزایش شادابی و کیفیت سرشاخههای درختان شمشاد را نشان میدهد. همچنین شادابی تنه درختان در منطقه مدیریت شده وضعیت بهتری را داراست. در منطقه مدیریت شده شادابی تنهی درختان 90% درصد میباشد. آزمون کای اسکوئر اختلاف درصد شادابی تنه در دو منطقه را معنیدار نشان داد. اما این اختلاف در مقایسه با برگ و سرشاخه کمتر است. به نظر میرسد که تنه درختان سخت چوب شمشاد در مقابل شرایط بیماری و آسیبهای محیطی مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند. نتایج مطالعه کیان سعید و همکاران (1383) در جنگل سیسنگان نشان داد که بین درجات مختلف کیفیت تنه شمشادها و وضعیتهای مختلف حفره تاج پوشش ارتباط معنیداری وجود ندارد (10). فراوانی کیفیت تنه درجه یک شمشادها در وضعیتهای مختلف حفرهها متفاوت است؛ بهطوری که بیشترین فراوانی این صفت متعلق به محیطهای تاج پوشش کامل و حفرههای کوچک است، که با نتایج این مطالعه مطابقت ندارد هر چند در این مطالعه نیز کیفیت تنه در مقایسه با کیفیت برگ و سرشاخهها (تاج) از عملیات پرورشی تأثیر کمتری برداشته است. دلیل این اختلاف را میتوان به شدت بالای بیماری در منطقه مورد مطاله در تحقیق حاضر مربوط دانست. همچنین اثر عوامل اقلیمی بر این قارچ نیز قابل توجه است چرا که قارچ عامل بیماری بلایت شمشاد در شرایط گرم و مرطوب با درجه حرارت بهینه 18 تا 25 درجه سانتی گراد، سریع اتفاق میافتد. سطوح رطوبت زیاد و آب مازاد، شرایط ایجاد ابتلا را تسهیل میکند (15). بنابراین اقلیم گیلان به طور کلی یک اقلیم مطلوب برای قارچ عامل بیماری بلایت محسوب می شود.
با توجه به نتایج این مطالعه میتوان عنوان نمود که اثر عملیات پرورشی بر ویژگی های کمی تودههای شمشاد از جمله قطر و ارتفاع، سطح مقطع و تراکم پایهها تاثیر مثبتی داشته است شاخصهای کمی این تودهها را بهبود بخشیده است و اثر مدیریت اثر منفی بر نهالهای آیندهدار نداشته است. همچنین تاثیر عملیات پرورشی بر ویژگیهای کیفی درختان شمشاد از جمله شادابی برگ و سرشاخه و تنه درختان مثبت ارزیابی شد و در همه موارد شرایط توده در اثر اجرای شیوههای جنگل شناسی بهبود یافته است.
منابع
1. Akhani, H., Djamali, M., Ghorbanalizadeh, A & Ramezani, E. 2010. Plant biodiversity of Hyrcanian relict forests in Iran: An overview of the flora, vegetation, palaeoecology and conservation. Pakistan Journal of Botany, 42(1): 231- 258.
2. Borhani, A. 2010. Report of the research project on the distribution and dissemination process of Blight disease and Boxwood fall in the forests of Mazandaran province. Iran Science and Technology Research Institute, 50p. (In Persian)
3. Shamekhi, T. 2011. Rules and Management of Natural Resources. Tehran University Press, 287pp. (In Persian)
4. Henricot, B. 2006. Box blight rampages onwards: The latest news on the spread and control of a devastating disease. Plantsman London, 153 p.
5. Ivors, K.L., Lacey, L.W., Milks, D.C., Douglas, S.M., Inman, M.K., Marra, R.E. & J.A. La-Mondia. 2012. First report of boxwood blight caused by Cylindrocladium pseudo naviculatum in the United States. Plant Disease, 96: 1070−1070.
6. Crepel, C & Inghelbrecht, S. 2003. First report of blight on Buxus spp. caused by Cylindrocladium buxicolain Belgium. Plant Disease. 87: 1539−1539.
7. Brand, T. and Henricot, B. 2005. Auftreten von Cylindrocladium buxicola an Buchsbaum in Nordwest- Deutschland. Nachrichtenblatt des Deutschen Pflanzenschutzdienstes, 57: 237−240.
8. Saracchi, M., Rocch,i F., Pizzatti, C., Cortesi, P. 2008. Box blight, a new disease of Buxus in Italy caused by Cylindrocladium buxicola. Journal of Plant Pathology, 90: 581-583.
9. Varela-Pintos, C., Gonzáles-Penalta, B., Mansilla-Vázquez, JP., Aguin-Casal, O. 2009. First report of Cylindrocladium buxicola on Buxus sempervirens in Spain. Plant Disease,93, 670pp.
10. Cech, T., Diminic, D & Heungens, K. 2010. Cylindrocladium buxicolacauses Common box blight in Croatia. Plant Pathology, 59: 1169−1169.
11. Gorgiladze, L., Meparishvili, G., Sikharulidze, Z., Natsarishvili, K & R. Davitadze. 2011. First report of box blight caused by Cylindrocladium buxicola in Georgia. New Disease Reports 23: 24p.
12. Åafrankova, I., Kmoch, M & Holkova, L. 2012. First report of Cylindrocladium buxicolaon box in the Czech Republic. New Disease Reports. 25:0- 5.
13. Akilli, S., Katircioglu, Y.Z., Zor, K. & Maden, S. 2012. First report of box blight caused by Cylind rocladiump Seudonaviculatumin the Eastern Black Sea region of Turkey. New Dis. Rep , 25.
14. Khazaeli, P., Rezaee, S., Mirabolfattahi, M., Zamanizadeh, H and Kiadaliri, H. 2015. Report of boxwood blight extension to Golestan province forests. Applied Entomology and Phytopathology, 83: pp85-86. (In Persian)
15. Douglas, S.M. 2011. Boxwood Blight New Disease for Connecticut and the pathology. ecology, 08-11.
16. Kortoli-nezhad, D., Moradi, B. 2016. Biology, Taxonomy, Pathology and Methods for Combating the boxwood blight (Calonectria pseudo naviculata). Journal of Forest and Range, 109: 43-49. (In Persian)
17. Zobeiri, M. 2000. Forest inventory. Tehran University Press. 328pp. (In Persian)
18. Pourbabaei, H., Abedi, T and Zare, A. 2009. Investigating the structure of mass and diversity of plant species in boxwood, Angil Bon, Guilan. Iran Journal of Biology, 23:(1): 9-17. (In Persian)
19. Rostami-Shahraji, T. 1988. Investigation of the Effect of Some Ecological Factors on the Box-wood Communities of 3Northern Iran, Master's Thesis, Tarbiat-Modares Noor University.90p. (In Persian)
20. Gorji Bahri, Y and Hemmati, A. 2004. Results of silvicultural operations in plantations of Pinus taeda and Alnus subcordata in North Iran. Research and construction, 63: 2-10. (In Persian)
21. Firouzan, A., Bonyad A.E and Fallah Chai M.M. 2006. Effect of thinning operations on quantitative and qualitative characteristics of Pinus taeda. Scientific Journal of Agricultural Sciences, 12 (3): 524-513. (In Persian)
22. Zanganeh. Gh. 2012. Investigation of some ecological and forestry features in unoccupied and exploited masses in the Aliabad Katoul series. Master's thesis, University of Agricultural Sciences and Natural Resources of Sari. 78p. (In Persian)
23. McLintock, M.J., and Bickford, C.A. 1957. A proposed site index for red spruce in the northeast. Northeastern Forest Experiment Station Publication, 30 p.
24. Pourbabaei, H., and Abedi T. 2008. Investigating the Structure of Mass and Plant diversity in box-wood, Kish khaleh, Talesh, Guilan. Journal of Research and Development, (3): 128-123. (In Persian)
1- دانش آموخته کارشناس ارشد جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.
[3]- دکتری جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.* (مسوول مکاتبات).
[4]- M.Sc., Silviculture of Forest Ecology, Faculty of Natural Resources, University of Guilan, Guilan, Iran
[5] - Associate Professor, Silviculture of Forest Ecology, Faculty of Natural Resources, University of Guilan, Guilan, Iran
[6]- Ph.D, Silviculture and of Forest ecology, Faculty of Natural Resources, University of Guilan, Guilan, Iran
*(Corresponding Author).