نوع مقاله : مستخرج از پایان نامه
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
2 دانشیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. *(مسوول مکاتبات)
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مستخرج از پایان نامه
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره بیست و چهارم، شماره سه، خرداد ماه 1401(17-30)
برآورد مکانی اندوخته کربن روی زمین جنگلهای بلوط زاگرس با استفاده از رگرسیون کریجینگ، رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ و تصاویر لندست 8
سمیه ایزدی [1]
هرمز سهرابی [2] *
تاریخ دریافت: 22/8/98 |
تاریخ پذیرش: 21/10/98 |
چکیده
زمینه و هدف: برآورد اندوخته کربن روی زمین برای مدیریت پایدار و اصولی جنگل ضروری است؛ از این رو انتخاب روش مناسب برای برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل اهمیت ویژهای دارد. متداولترین روش برآورد، مدلهای رگرسیون خطی است که با استفاده از داده کمکی کمهزینه، متغیر هدف را در مناطق وسیع برآورد میکند. مدلهای اولیه رگرسیون به دلیل ثابت بودن ضرایب رگرسیون در تمام نقاط، ناهمگنی و ساختار مکانی را در مدلسازی لحاظ نمیکنند. هدف مطالعه حاضر برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با استفاده از رگرسیون کریجینگ و رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ و اطلاعات مستخرج از تصاویر لندست 8 و مقایسه روشها است.
روش بررسی: مطالعه در بخشی از جنگلهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفت. در مجموع 184 قطعه نمونه زمینی (30 متر در 30 متر) برداشت و با استفاده از روابط آلومتریک مقدار کربن روی زمین نمونهها محاسبه شد. در روند مدلسازی از تصاویر لندست 8 بهعنوان داده کمکی استفاده شد. معیارهای ضریب تبیین، مجذور میانگین مربعات خطا جهت ارزیابی روشها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد روش رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (21 RMSE = و 66/0 = R2) در مقایسه با رگرسیون کریجینگ (28 RMSE = و 49/0 = R2) در برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل عملکرد مناسبی دارد. این روش میتواند جایگزین مناسبی برای روشهای اولیه از جمله رگرسیون خطی باشد.
بحث و نتیجهگیری: روشهای ترکیبی با در نظر گرفتن ناهمگنی و همبستگی مکانی میتواند جایگزین مناسبی برای روشهای اولیه رگرسیونی با هدف برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل باشند.
واژه های کلیدی: ناهمگنی مکانی، مدلسازی مکانی، زمینآمار، تغییرات مکانی، دادههای طیفی.
|
Estimating the Spatial Distribution of Above-ground Carbon of Zagros Forests using Regression Kriging, Geographically Weighted Regression Kriging and Landsat 8 imagery
Somayeh Izadi[3]
Hormoz Sohrabi [4] *
Admission Date:January 11, 2020 |
|
Date Received: November 13, 2019 |
Abstract
Background and Objective: Estimating aboveground carbon (AGC) of forest is a fundamental task for sustainable management of forest ecosystems; therefore, there is a critical need for appropriate approaches for quantifying of AGC. The most commonly used approaches for estimating include global regression models that estimate the target variable over a wide range using cost-effective auxiliary data. Traditional regression models with fixed regression coefficients at all locations do not consider heterogeneity and spatial structure in modeling. The objective of this study is estimating the AGC using Regression Kriging, Geographically Weighted Regression Kriging and Landsat 8 data and compare methods.
Material and Methodology: The study was carried out in part of Zagros Forest, in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province. Totally, 184 plots (30×30 meters) surveyed and AGC were calculated by allometric equations. 32 variables were extracted from Landsat 8 as auxiliary data in the modeling process. The assessment of accuracies of methods was evaluated by K-fold cross validation via criteria such as coefficient of variation (R2), root mean square error (RMSE).
Findings: The results showed that Geographically Weighted Regression Kriging (R 2 = 0.66, RMSE= 21) had a better performance compared to Regression Kriging.
Discussion and Conclusion: Hybrid methods with heterogeneity and spatial correlation can be a good alternative to early regression methods for estimating aboveground carbon (AGC).
Keywords: Spatial heterogeneity, Spatial modeling, Geostatistics, Spatial variability, Spectral data.
مقدمه
گرمایش جهانی حاصل از اثر گازهای گلخانهای و تغییرات اقلیمی ناشی از آن از مهمترین مشکلات محیط زیستی عصر حاضر بهشمار میرود (1). بیشترین اثر در میان گازهای گلخانهای مربوط به دیاکسید کربن است. پالایش کربن انتشار یافته با استفاده از روشهای مصنوعی، هزینههای گزافی به همراه دارد. در این خصوص اکوسیستمهای جنگلی بهعنوان یکی از کمهزینهترین راهحلها برای کاهش میزان دیاکسید کربن اتمسفر معرفی شده است (2). طی فرآیند فتوسنتز، درختان کربن را در اندامهای مختلف خود ذخیره میکنند. با توجه به اهمیت اکوسیستمهای جنگلی در فرآیند ترسیب کربن، کمی کردن اندوخته کربن روی زمین جنگلها در سالهای اخیر به یکی از مهمترین موضوعات تحقیقاتی تبدیل شده است، زیرا اندوخته کربن روی زمین برای ارزیابی شرایط و توان تولید جنگل، مدیریت پایدار جنگل، جمعآوری اطلاعات در حمایت از تجارت کربن امری ضروری است (3). برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل در نقاط نمونهبرداری نشده با استفاده از فنون مختلف از جمله روشهای رگرسیونی و روشهای مکانی از دیرباز تا کنون انجام شده است. با این حال به دلیل تغییرات طبیعی و عدم نمونهبرداریهای گسترده، برآوردها دارای عدم قطعیت هستند. برررسی منابع نشان میدهد فنونی که از دادههای کمکی برای برآورد استفاده میکنند در مقایسه با روشهای عمومی مانند کریجینگ معمولی[5] دارای عملکرد مناسبتری هستند (4).
از اطلاعات سنجش از دور برای برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل بهعنوان داده کمکی در مطالعات مختلف بهطور گسترده استفاده شده و همبستگی بالایی بین متغیرهای مستخرج از داده سنجش از دور و اندوخته کربن روی زمین جنگل گزارش شده است (9-5). متداولترین روشهای استفاده شده در این مطالعات شامل رگرسیون خطی چندگانه[6]، کریجینگ معمولی و رگرسیون کریجینگ است[7]. این روشها دارای چندین محدودیت هستند. در مدلهای رگرسیون جهانی، فرض بر این است که باقیماندهها کاملا مستقل از یکدیگر هستند، با این حال در واقعیت نشان داده شده است که همبستگی مکانی زیادی بین باقیماندهها وجود دارد. رگرسیون کریجینگ که ترکیبی از رگرسیون جهانی و کریجینگ است، با استفاده از باقیماندههای رگرسیون جهانی، دقت برآورد را نسبت به رگرسیون خطی چندگانه و کریجینگ معمولی بهبود میبخشد (10). چندین مطالعه نشان داده است که روشهای ترکیبی مانند رگرسیون کریجینگ عملکرد بهتری نسبت به رگرسیون خطی چندگانه و کریجینگ معمولی دارند (6، 8، 13-11). مدلهای دیگری مانند درختهای رگرسیون نیز برای برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل استفاده شده است (3، 14، 15). مزیت این مدلها سازگاری با روابط غیرخطی است. با این حال یکی از محدودیتهای مدلهای درخت رگرسیون برآورد گسسته از پایانه هر گره است (16). برای برطرف کردن برخی از محدودیتهای ذکر شده، مدلهای ناایستا معرفی شده است که در آن روابط بر حسب موقعیت مطلق در سراسر فضای مورد بررسی متفاوت است (17).
از اواخر دهه 1990 یک روش ساده به نام رگرسیون وزندار جغرافیایی[8] توسط Brunson و همکاران (1996) توسعه داده شد. در مطالعات مختلف از این روش برای تهیه نقشه زیتوده و اندوخته کربن جنگل (21-18) استفاده شده است. رگرسیون وزندار جغرافیایی تعمیمیافته رگرسیون سنتی است که بر خلاف مدلهای جهانی، ضرایب رگرسیون بر حسب موقعیت (مکان) متغیر است (22). مبنای ضرایب محلی (موضعی) رگرسیون وزندار جغرافیایی، یک ماتریس وزنی است که وزنها تابعی از فاصله هستند، به این معنی که مشاهدات نزدیکتر به نقطه نمونه مورد نظر اثر بیشتری بر ضرایب محلی رگرسیون دارند (23). این روش مبتنی بر ناایستایی مکانی است که برآوردهای منعطفی از ضرایب مدل فراهم میکند (22). رگرسیون وزندار جغرافیایی از تغییرات مکانی ضرایب رگرسیون برای برآورد مقادیر در مکانهای نمونهبرداری نشده استفاده میکند با این تفاوت که، وابستگی مکانی را بهطور مستقیم در روند مدلسازی لحاظ نمیکند (16).
رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ، روش توسعه یافته رگرسیون وزندار جغرافیایی است. این روش ترکیبی از دو مولفه قطعی و تصادفی است که بهطور جداگانه مدلسازی میشوند. مولفه قطعی (رگرسیون وزندار جغرافیایی) با استفاده از داده کمکی روند متغیر هدف را مدلسازی میکند. مولفه تصادفی (باقیماندهها) با استفاده از کریجینگ برآورد شده و به روند برآورد شده در بخش قبل اضافه میشود. از طرف دیگر، باقیماندهها نیز ممکن است ساختار مکانی داشته باشند که این ساختار نیز میتواند مدلسازی شود. با وجود اهمیت باقیماندهها در توصیف تغییرات مکانی متغیر هدف، مؤلفه قطعی قادر به مدلسازی همبستگی مکانی باقیماندهها نیست (24).
احدی و همکاران (12) برای تهیه نقشه توان تولید جنگل، نشان دادند رگرسیون کریجینگ مبتنی بر جنگل تصادفی نسبت به رگرسیون کریجینگ مبتنی بر رگرسیون خطی کارایی و دقت بیشتری دارد. بهمنظور برآورد ارتفاع، سطح مقطع برابر سینه و زیتوده جنگل، تحقیق Meng و همکاران (6) نشان از برتری رگرسیون کریجینگ با کمترین خطا و بیشترین ضریب تبیین داشت. در پژوهش Viana و همکاران (7) برای برآورد زیتوده تاجپوشش گونه Pinus pinaster و زیتوده درختچهزارها با کمک دادههای میدانی و تصاویر لندست، نتایج رگرسیون کریجینگ در تهیه نقشه زیتوده مشابه نتایج رگرسیون خطی بود. برای تهیه نقشه ارتفاع تاج درختان با کمک دادههای لایدار، Fayad و همکاران (13) نشان دادند رگرسیون کریجینگ دقت برآوردها را افزایش میدهد. برای برآورد و تهیه نقشه درصد تاج پوشش و زیتوده جنگلهای معتدله با استفاده از لایدار و SPOT-6، Li و همکاران (8) نشان دادند رگرسیون کریجینگ دارای دقت بیشتری است.
کارایی رگرسیون وزندار جغرافیایی در مقابل رگرسیون حداقل مربعات (OLS) توسط Propastin (19) بهمنظور برآورد زیتوده جنگلهای بارانی تروپیکال با کمک تصاویر لندست، ارزیابی شد. نتایج نشان از عملکرد مناسب رگرسیون وزندار جغرافیایی نسبت به رگرسیون حداقل مربعات داشت. برای توزیع مکانی مواد آلی خاک، Wang و همکاران (25) کارایی رگرسیون وزندار جغرافیایی را در مقابل رگرسیون کریجینگ بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که رگرسیون وزندار جغرافیایی دارای دقت بالاتری است. بهمنظور مدلسازی مکانی کربن آلی خاک، Kumar و همکاران (16) نشان دادند رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ دارای کمترین اریبی و بیشترین دقت نسبت به رگرسیون کریجینگ در برآورد کربن آلی خاک است. با هدف برآورد تراکم کربن آلی خاک، Liu و همکاران(26) نشان دادند رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ نسبت به رگرسیون کریجینگ، رگرسیون خطی، رگرسیون وزندار جغرافیایی و کریجینگ کارایی بالاتری دارد. مرور منابع داخلی و خارجی نشان میدهد روشهای ترکیبی نسبت به روشهای ساده میتواند عملکرد مناسبتری با هدف برآورد متغیرهای مختلف داشته باشد. همچنین روشهایی که ناهمگنی و همبستگی مکانی را همزمان مدلسازی میکنند، عملکرد بهتری دارند.
مرور منابع داخلی نشان از نبود بررسی روش رگرسیون جغرافیایی وزندار کریجینگ در مطالعات انجام شده با هدف برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل است بنابراین، اهداف مطالعه حاضر معرفی و برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با استفاده از رگرسیون جغرافیایی وزندار کریجینگ و ارزیابی عملکرد آن در مقایسه با رگرسیون کریجینگ است.
روش بررسی
- منطقه مورد مطالعه
مطالعه پیشرو در بخشی از جنگلهای بلوط زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد در منطقه سروک صورت گرفت (34̋ 36́ ˚30 شمالی، 52̋ 38́ ˚51 شرقی). مساحت منطقه نزدیک به 13.000 هکتار است (شکل 1). ساختار جنگل در منطقه مورد مطالعه، شاخه و دانهزاد است. از نظر آب و هوایی، منطقه مورد مطالعه، نیمه خشک محسوب میشود. دامنه ارتفاعی منطقه از 1800 الی 2850 متر است. از نظر شیب، حداقل و حداکثر شیب منطقه به ترتیب، 0 و 80 درصد میباشد.
شکل 1- منطقه مورد مطالعه در ایران و استان کهگیلویه و بویراحمد
Figure 1. Study area in Iran and Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province
- نمونهبرداری و جمعآوری اطلاعات زمینی: در مساحتی حدود 13.000 هکتار، 32 بلوک با ابعاد 1000 در 1000 متر بهصورت تصادفی منظم طراحی شد. سپس، روی یکی از قطرهای اصلی هر بلوک بهصورت خوشهای 7 قطعه نمونه 30 در 30 متر (در مجموع 224 قطعه نمونه) طراحی شد. پس از پیادهسازی در منطقه مورد مطالعه، 184 قطعه نمونه در محدوده جنگلی قرار گرفته بود. در هر یک از این قطعات نمونه بهمنظور محاسبه اندوخته کربن با استفاده از معادلات آلومتریک موجود (27، 28)، قطر بزرگ و کوچک تاج درختان، ارتفاع، قطر برابر سینه و نوع گونه درختی اندازهگیری و ثبت شد.
پیشپردازش تصاویر لندست 8 (OLI) و استخراج متغیرهای کمکی: بهمنظور استخراج اطلاعات کمکی یک فریم از تصاویر لندست (شماره گذر 163 و ردیف 39) تاریخ 6 اکتبر 2017 از earthexplorer.usgs.gov دانلود شد. پیشپردازش تصاویر شامل تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک بود. پس از اعمال تصحیحات در محیط نرمافزار ENVI 5.3، مقادیر باندهای طیفی، نسبتهای باندی ساده، شاخصهای گیاهی و تبدیل تسلدکپ برای مدلسازی محاسبه و استخراج شدند (جدول 1).
جدول 1- متغیرهای طیفی استخراج شده از تصویر لندست 8
Table 1. Landsat 8-derived spectral variables
جزئیات |
نوع متغیر |
آبی (B)، سبز (G)، قرمز (R)، مادونقرمز نزدیک (NIR)، مادونقرمز با طول موج کوتاه (SWIR1)، مادونقرمز با طول موج کوتاه (SWIR2) |
باندهای طیفی |
B/G, B/R, B/NIR, B/SWIR1, B/SWIR2, G/R, G/NIR, G/SWIR1, G/SWIR2, R/SWIR1, R/SWIR2, N/SWIR1, N/SWIR2, SWIR1/SWIR2 |
نسبتهای باندی
|
NDVI, GNDVI, DVI, SAVI, MSAVI, EVI, EVI2 |
شاخصهای گیاهی |
BRIGHTNESS, GREENESS, WETNESS, TCD=(TCG2+TCB2)0.5 |
تسلدکپ |
- مدلها
رگرسیون کریجینگ (RK): این روش ترکیبی از رگرسیون خطی چندگانه (MLR) و کریجینگ است با این مفهوم که مقادیر در مکانهای نمونهبرداری نشده (SO) از مجموع مقادیر برآورد شده به روش کریجینگ معمولی با استفاده از باقیماندهها و مقادیر برآورد شده رگرسیون خطی برآورد میشود. در این مطالعه ابتدا مدل رگرسیون خطی (رگرسیون حداقل مربعات OLS) بین متغیر هدف (اندوخته کربن روی زمین جنگل) و متغیرهای کمکی استخراج شده از تصاویر لندست 8 (OLI) برازش داده شد (معادله 1). بعد از برازش مدل خطی رگرسیون، باقیماندههای مدل رگرسیون برای مکانهای نمونهبرداری نشده با استفاده از کریجینگ معمولی برآورد شدند (معادله 2).
(1) |
|
(2) |
مقدار برآورد شده متغیر هدف (z) در مکان so با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه، مقدار برآورد شده متغیر هدف در مکان so با استفاده ار رگرسیون کریجینگ، ضرایب رگرسیون برای متغیر کمکی k، p تعداد کل متغیرهای کمکی، وزنهای تعیین شده با تابع کواریانس و باقیماندههای رگرسیون است (29).
رگرسیون کریجینگ وزن دار جغرافیایی (GWRK): یک نسخه تکامل یافته از رگرسیون کریجینگ است که ترکیبی از رگرسیون وزندار جغرافیایی و کریجینگ است (16). این روش مشابه رگرسیون کریجینگ است، اختلاف اصلی این دو در بخش روند دادهها است. بنابراین در این بخش ابتدا رگرسیون وزن دار جغرافیایی معرفی میشود. رگرسیون خطی چندگانه بر این فرض است که رابطه بین متغیر هدف و متغیرهای کمکی از تظر مکانی ثابت است. با این حال، رابطه بین متغیر هدف و متغیرهای کمکی ممکن است در فضا متفاوت باشد، بنابراین رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) برای مدلسازی ارتباط مکانی متفاوت بین متغیر هدف و متغیرهای کمکی ارائه شده است (معادله 3):
(3) |
مقدار برآورد شده متغیر هدف (z) در مکان s با استفاده از رگرسیون وزن دار جغرافیایی، عرض از مبدأ برای مکان s،
ضریب همبستگی برای متغیر xi در موقعیت s و p تعداد متغیرهای کمکی است. مهمترین پارامترها برای برازش مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی تابع جستجو (کرنل) و پهنای باند (bandwidth) است. توابع مختلفی برای وزندهی وجود دارد و میتوان از آنها استفاده کرد (30) از جمله توابع Gaussian، Exponential، Bisquare و Tricube. ترکیبات متفاوتی از نوع پنجره جستجو (کرنل) (ثابت یا تطبیقی) و تابع برای محاسبه وزنها استفاده میشود. در این تحقیق از تابع گوسی (معادله 4) برای وزن دهی و کرنل ثابت در محیط نرمافزارGWR4 و نرمافزار R نسخه 3.5.2 و با استفاده از بستههای GWmodel، spgwr، spdep و gstat استفاده شد.
(4) |
وزن مشخص شده برای مشاهده در موقعیت i، فاصله اقلیدسی (بر حسب x و y) بین دو موقعیت i و j و b پهنای باند (bandwidth) است. از جستجوی طلایی (Golden-section search) برای انتخاب بهترین اندازه پهنای باند استفاده شد که در مطالعه حاضر این مقدار در محیط R، 3251 متر محاسبه شد. بعد از برازش مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی ادامه فرآیند مدلسازی همانند رگرسیون کریجینگ است (معادله 5):
(5) |
مقدار برآورد شده متغیر هدف (z) در مکان s، نشان دهنده باقیماندههای مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی است که با استفاده از کریجینگ معمولی برآورد شده است.
به منظور برآورد، با استفاده از هر دو مدل رگرسیون کریجینگ (RK) و رگرسیون وزن دار جغرافیایی کریجینگ (RK) با استفاده از باقیماندهها، پس از مدلسازی رگرسیون گام به گام و انتخاب مهمترین متغیرها، مدل رگرسیون خطی و وزن دار جغرافیایی به دادهها برازش داده شد سپس، برای کل منطقه با استفاده از دو مدل اندوخته کربن روی زمین جنگل برآورد شد. در گام بعد باقیماندههای دو مدل برای برآورد کریجنیگ معمولی استخراج شد. واریوگرافی گامی مهم در مدلسازی مکانی با استفاده از تکنیکهای زمینآمار است، بنابراین، ابتدا مدلهای مختلف برای برازش واریوگرام تجربی بررسی شد و با توجه به کمترین مقدار مجموع مربعات خطا (SSErr) مدل کروی انتخاب شد. نتایج ارائه شده در جدول (3) پارامترهای مختلف مدل واریوگرام را برای دادهها و باقیماندههای دو مدل نشان میدهد. با استفاده از کریجینگ معمولی روی باقیماندهها مدلسازی و برآورد انجام شد. مجموع برآوردها نتایج نهایی دو مدل بود.
- ارزیابی مدلها
در مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی صحت مدلها از روش اعتبارسنجی متقابل 10-fold استفاده شده است. نتایج روشها با استفاده از شاخصهای ضریب تبیین (R2)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و درصد اریبی (Bias) مورد مقایسه قرار گرفت.
- یافتهها
در جدول (2) خلاصهای از آمارههای توصیفی اندوخته کربن روی زمین جنگل نشان داده شده است. با توجه به وجود چولگی و کشیدگی موجود در دادهها و عدم تبعیت باقیماندهها از توزیع نرمال، ابتدا دادهها تبدیل و مدلسازی با دادههای تبدیل شده انجام شد. نتایج تبدیل دادهها در جدول (2) گزارش شده است.
جدول 2- خلاصه مشخصههای آماری اندوخته کربن روی زمین در قطعه نمونه (تن در هکتار) و تبدیل BoxCox
Table 2. Summary descriptive statistics of the aboveground carbon storage per plot (ton/ha), BoxCox-transformed
متغیر |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
اندوخته کربن روی زمین |
1/1 |
2/92 |
9/31 |
4/19 |
تبدیل BoxCox |
1/0 |
5/17 |
8/8 |
6/3 |
واریوگرام تجربی برای دادههای اندوخته کربن روی زمین، باقیماندههای مدل رگرسیون خطی چندگانه (MLR) و باقیماندههای رگرسیون وزندار جغرافیایی (GWR) در شکل (2) نمایش داده شده است. بهترین مدل برازش داده شده به واریوگرام در این مطالعه مدل کروی بود. نتایج برازش، ساختار مکانی متوسط بر اساس نسبتهای اثر قطعهای (C0) به حد آستانه (Sill) نشان شد (جدول 3). نسبت 40 درصد برای دادههای اندوخته کربن روی زمین جنگل نشان میدهد که 40 درصد از تغییرات اندوخته کربن روی زمین جنگل قابل توصیف نیست یا بهعبارتی تغییرات تصادفی است. هر چه این نسبت (اثر قطعهای به آستانه) کوچکتر باشد حاکی از همبستگی مکانی قویتر است (16). مقادیر آستانه و اثر قطعهای برای دادهای اندوخته کربن روی زمین به ترتیب 6/11 و 7/4 بود (جدول 3). دامنه نشان از فاصلهای است که بعد از آن دیگر همبستگی مکانی وجود ندارد. نتایج جدول (3) نشان میدهد برای اندوخته کربن روی زمین تا فاصله 2.000 متر همبستگی مکانی دیده میشود. مقادیر دامنه برای باقیماندههای رگرسیون خطی و رگرسیون وزن دار جغرافیایی بهترتیب 1.220 و 1.000 متر نشان داده شد.
جدول 3- مدلهای واریوگرام برای اندوخته کربن روی زمین تبدیل شده BoxCox، باقیماندههای رگرسیون خطی چندگانه (MLR)، باقیماندههای رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR)
Table 3. Semivariogram models for BoxCox-transformed the aboveground carbon storage, multiple linear regression (MLR) residuals, and geographically weighted regression (GWR) residuals
باقیماندههای GWR |
باقیماندههای MLR |
تبدیل BoxCox |
متغیر |
کروی |
کروی |
کروی |
مدل |
1000 |
1220 |
2000 |
دامنه (متر) |
3/2 |
9/2 |
7/4 |
اثر قطعهای (C0) |
4/2 |
1/3 |
9/6 |
تغییر پذیری ساختار دار (C) |
7/4 |
6 |
6/11 |
تغییر پذیری کل (Sill) (Co+C) |
49 |
48 |
40 |
(C0 /Sill%) |
شکل 2- واریوگرام تجربی و مدلهای برازش داده شده از دادههای خام اندوخته کربن روزی زمین (بالا، چپ)، باقیماندههای رگرسیون خطی چندگانه (MLR) (بالا، راست) و باقیماندههای رگرسیون وزن دار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) (پایین، چپ) Figure 2. Experimental variogram and fitted models of natural BoxCox-transformed the aboveground carbon storage (up, left), residuals from multiple linear regression (up, right), and residuals from geographically weighted regression (down, left) |
رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ در مقایسه با رگرسیون کریجینگ درصد پایینتر مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) (21 درصد) و ضریب تبیین (R2) بالاتر (66/0) را نشان داد (جدول 4). از نظر میزان اریبی (Bias)، تفاوتی در مقادیر دو روش مشاهده نشد.
جدول 4- مشخصههای اعتبارسنجی برای برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با استفاده از رگرسیون کریجینگ (RK) و رگرسیون وزن دار جغرافیایی کریجینگ (GWRK)
Table 4. Validation indices for estimating aboveground carbon storage using regression kriging (RK), and geographically weighted regression kriging (GWRK)
Bias% |
RMSE% |
R-squared |
روش |
6/0- |
28 |
49/0 |
رگرسیون کریجینگ (RK) |
5/0- |
21 |
66/0 |
رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) |
شکل (3) ابر نقاط مشاهده شده در مقابل پیشبینی شده بعد از اعتبارسنجی روشهای رگرسیون کریجینگ و رگرسیون وزندار کریجینگ است. پراکنش کمتر نقاط اطراف خط برازش داده شده نشان میدهد روش مورد نظر برآوردی با دقت بالاتر انجام داده است. همچنین در این شکل، ابر نقاط مقادیر باقیمانده در مقابل پیشبینی شده نشان داده شده است. بهطور کلی هر دو روش در برآورد اندوخته کربن روی زمین نااریب هستند.
شکل 3- ابر نقاط مقادیر برآورد شده در مقابل مقادیر اندازهگیری شده اندوخته کربن روی زمین (Aa و Ba) و باقیمانده (Ab و Bb) با استفاده از رگرسیون کریجینگ (RK) (بالا) و رگرسیون وزن دار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) (پایین)
Figure 3. Scatterplot of aboveground carbon storage predicted vs. observed (Aa and Ba) and residuals (Ab and Bb) using regression kriging (RK) (up) and geographically weighted regression kriging (GWRK)
شکل (4) نقشههای برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با استفاده از رگرسیون کریجینگ (RK) و رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) است. دامنه برآورد شده با استفاده از رگرسیون کریجینگ (RK) برای اندوخته کربن روی زمین 32-0 (تن در هکتار) و 17-0 (تن در هکتار) با استفاده از رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) بود. با توجه به جدول (1) مقادیر برآورد شده با استفاده از رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ به دادههای اولیه اندوخته کربن روی زمین بسیار نزدیکتر است. روند برآورد با استفاده از دو مدل در منطقه مشابه است.
شکل 4- نقشه برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با استفاده از رگرسیون کریجینگ (RK) (A) و رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) (B)
Figure 4. Maps of predicted aboveground carbon storage using regression kriging (RK) (A) and geographically weighted regression kriging (GWRK) (B)
بحث و نتیجهگیری
تحقیق حاضر با هدف برآورد اندوخته کربن روی زمین جنگل با تأکید بر مدلسازی ناایستایی و همبستگی مکانی، با استفاده از روشهای رگرسیون کریجینگ و رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ در بخشی از جنگلهای زاگرس انجام شد. همانطور که در نتایج نشان داده شد (شکل 2)، کمترین مقدار دامنه برای باقیماندههای رگرسیون وزندار جغرافیایی است که این خود نشان میدهد که بیشتر تغییرات ساختاری در اندوخته کربن روی زمین توسط روابط موضعی (محلی) توصیف شده است. نتیجه بهدست آمده مشابه نتایج Kumar و همکاران (16) و LIoyd (17) بود، جایی که کمترین مقدار دامنه برای باقیماندههای رگرسیون وزندار جغرافیایی گزارش شده است.
همچنین نتایج نشان داد که هر دو روش (رگرسیون کریجینگ و رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ) میزان خطای برآورد را بعد از اضافه کردن مؤلفه تصادفی (باقیماندههای برآورد شده) نسبت به مدل رگرسیون خطی و رگرسیون وزندار جغرافیایی کاهش دهند. این نتیجه نشان میدهد که باقیماندهها دارای همبستگی مکانی بوده و وارد کردن این بخش به مدلسازی دقت نتایج را افزایش داده است. مقادیر مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) برای رگرسیون خطی (28) و رگرسیون وزندار جغرافیایی (22) بود. این نتایج با نتایج Kumar و همکاران (16) همسو بود.
نقشه برآورد اندوخته کربن روی زمین (شکل 4) نشان میدهد دامنه برآورد شده با استفاده از رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ به دامنه دادههای خام اندوخته کربن روی زمین (جدول 2) نزدیکتر است. حداکثر مقدار برآورد شده با استفاده از این روش 95 (تن در هکتار) بود. در مقابل حداکثر مقدار برآورد شده با استفاده از رگرسیون کریجینگ 276 (تن در هکتار) بود. رگرسیون کریجینگ ترکیب رگرسیون خطی (رگرسیون جهانی) با کریجینگ معمولی است که شاید دلیل بیشبرآوردی ضرایب ثابت مدل رگرسیون خطی است، مدلهای رگرسیون جهانی به دلیل ثابت بودن ضرایب رگرسیون ممکن است منجر به بیشبرآوردی یا کمبرآوردی شوند.
نتیجه تحقیق حاضر عملکرد بهتر رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ (GWRK) نسبت به رگرسیون کریجینگ (RK) بود. رگرسیون کریجینگ با ترکیب رگرسیون خطی و کریجینگ معمولی و در نظر گرفتن ساختار مکانی میتواند نتایج رگرسیون خطی را بهبود بخشد. با این حال ناهمگنی مکانی و عدم توجه به آن در برآورد منجر به ارائه نتایجی همراه با عدمقطعیت خواهد شد. در مقابل رگرسیون کریجینگ که فرض همگنی (ایستایی) مکانی را در خود جای داده، رگرسیون وزندار جغرافیایی با این فرض که ضرایب در مکانهای مختلف متفاوت هستند ناهمگنی مکانی را در قلب مفهوم خود جای داده است. به این معنی که رگرسیون وزندار جغرافیایی با در نظر گرفتن تغییرات ضرایب قادر به ارائه نتیجهای منطقی خواهد بود. از طرفی رگرسیون وزندار جغرافیایی کریجینگ با ترکیب دو ویزگی رگرسیون کریجینگ (همبستگی مکانی) و رگرسیون وزندار جغرافیایی (ناهمگنی مکانی) قادر به ارائه نتایج بهتری در مقایسه با این روشها بهطور جداکانه است. ذکر این نکته در پایان ضروری است که با توجه به ماهیت هر متغیر همچنین، مقیاس و محیط مورد بررسی ممکن است نتایجی متفاوت در مناطق مختلف برای متغیرهای متفاوت ارائه شود. بهطور کلی میتوان گفت روشهای ترکیبی میتوانند جایگزین مناسبی برای مدلهای جهانی باشند.
Refrences
[1]- دانش آموخته دکتری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
[2]- دانشیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. *(مسوول مکاتبات)
[3]- PhD Graduated, Faculty of Natural Rresources and Marine Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.
[4]- Associate Professor, Faculty of Natural Resources and Marine Sciences, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran. *(Correspondence Author)