آسیب شناسی عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه با استفاده از مدل پاردایمی

نوع مقاله : مستخرج از پایان نامه

نویسندگان

1 دانش آموخته‌ی دکتری ترویج کشاورزی، دانشگاه رازی

2 دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی

10.22034/jest.2020.35431.4271

چکیده

زمینه و هدف: مشکلات پیش روی حوزه کشاورزی استان کرمانشاه از قبیل؛ انتشار گازهای گلخانه­ای، فرسایش خاک، مصرف بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی موجب گردیده که در این استان چاره­ای جز روی آوردن به کشاورزی حفاظتی وجود نداشته باشد. علیرغم فعالیت­ها و برنامه­های ترویجی جهت ترویج کشاورزی حفاظتی، این امر با استقبال چندانی از سوی کشاورزان مواجه نگردیده است و انگشت شماری از کشاورزان یافت می­شوند که کشاورزی حفاظتی را به­کار می­گیرند. بنابراین پژوهش حاضر به آسیب شناسی عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه پرداخته است.
روش بررسی: جامعه تحقیق در این پژوهش، کارشناسان دفتر کشاورزی حفاظتی در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه و متخصصان حاضر در زمینه کشاورزی حفاظتی می­باشند. شناسایی نمونه­ها به صورت هدفمند و با استفاده از نمونه­گیری با حداکثر تنوع بود. ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه و تحلیل داده­ها با استفاده از تحلیل محتوا و مدل پاردایمیک گرندد تئوری انجام گرفت.
یافته­ها: نتایج نشان داد که عوامل بی­شماری وجود دارند که مانع از پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان شده است که از آن جمله می­توان به عواملی از قبیل عدم حمایت­های دولتی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی، عدم دسترسی به تجهیزات و ..... نام برد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته­های پژوهش مبنی بر وجود موانع حمایتی، اقتصادی و فرهنگی و ... و عدم توانایی کافی کشاورزان در برخورد و رویارویی با این معضلات و مشکلات، به برنامه­ریزان و سیاستگزاران امر ترویج و توسعه کشاورزی حفاظتی توصیه می­گردد که با رفع موانع موجود و برگزاری دوره­های آموزشی مناسب و بازدیدهای میدانی نسبت به ترویج کشاورزی حفاظتی اقدام نمایند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


 

 

 

 

 

 

علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهبیست و دوم، شماره نه، آذر  ماه 99

آسیب شناسی عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه با استفاده از مدل پاردایمی

 

مصیب غلامی[1]

 امیرحسین علی بیگی*[2]
baygi1@gmail.com

 عبدالحمید پاپ زن2

تاریخ دریافت:12/02/97

تاریخ پذیرش:14/09/97

چکیده

زمینه و هدف: مشکلات پیش روی حوزه کشاورزی استان کرمانشاه از قبیل؛ انتشار گازهای گلخانه­ای، فرسایش خاک، مصرف بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی موجب گردیده که در این استان چاره­ای جز روی آوردن به کشاورزی حفاظتی وجود نداشته باشد. علیرغم فعالیت­ها و برنامه­های ترویجی جهت ترویج کشاورزی حفاظتی، این امر با استقبال چندانی از سوی کشاورزان مواجه نگردیده است و انگشت شماری از کشاورزان یافت می­شوند که کشاورزی حفاظتی را به­کار می­گیرند. بنابراین پژوهش حاضر به آسیب شناسی عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه پرداخته است.

روش بررسی: جامعه تحقیق در این پژوهش، کارشناسان دفتر کشاورزی حفاظتی در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه و متخصصان حاضر در زمینه کشاورزی حفاظتی می­باشند. شناسایی نمونه­ها به صورت هدفمند و با استفاده از نمونه­گیری با حداکثر تنوع بود. ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه و تحلیل داده­ها با استفاده از تحلیل محتوا و مدل پاردایمیک گرندد تئوری انجام گرفت.

یافته­ها: نتایج نشان داد که عوامل بی­شماری وجود دارند که مانع از پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان شده است که از آن جمله می­توان به عواملی از قبیل عدم حمایت­های دولتی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی، عدم دسترسی به تجهیزات و ..... نام برد.

بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته­های پژوهش مبنی بر وجود موانع حمایتی، اقتصادی و فرهنگی و ... و عدم توانایی کافی کشاورزان در برخورد و رویارویی با این معضلات و مشکلات، به برنامه­ریزان و سیاستگزاران امر ترویج و توسعه کشاورزی حفاظتی توصیه می­گردد که با رفع موانع موجود و برگزاری دوره­های آموزشی مناسب و بازدیدهای میدانی نسبت به ترویج کشاورزی حفاظتی اقدام نمایند.

واژه­های کلیدی: کشاورزی، کشاورزی حفاظتی، مدل پاردایمی، پذیرش، استان کرمانشاه.


 

J. Env. Sci. Tech., Vol 22, No.9,November, 2021

 

 

 


Pathology of Non- Acceptance Conservation Agriculture in Kermanshah Province by Using Paradigm Model

 

Mosayeb Gholami[3]

Amirhossien Alibaygi[4]

baygi1@gmail.com

Abdolhamid Papzan2

Accepted: 2018.12.05

Received: 2018.05.02

Abstract

Background and Objective: Problems facing the agricultural sector of Kermanshah province, such as; emissions of greenhouse gases, soil erosion, excessive use of pesticides and chemical fertilizers have caused that in this province and there is no choice but to turn to conservation agriculture. Despite promotional activities and programs to promote conservation agriculture, this has not been well received by farmers, and there are only a handful of farmers who use conservation agriculture. Therefore, the present study deals with the pathology of non-acceptance of conservation agriculture in Kermanshah province.

Method: The research community in this research is the experts in the Agricultural conservation Office in Jihad Agricultural Organization of Kermanshah Province. Identification of the samples was done purposefully and using sampling with maximum diversity. The data gathering tool was interviewed and data analysis was content analysis and paradigm model of grounded theory.

Findings: The results showed that there are countless factors that prevented farmers from accepting agricultural conservation, including factors such as lack of government support, economic and cultural problems, lack of access to equipment, etc.

Discussion: Considering to findings research on the existence of supportive, economic and cultural barriers and the inability of farmers to deal with these dilemmas and problems., Therefore, it is recommended that planners and policymakers extension and develop agricultural conservation by removing barriers and holding suitable training courses and field visits to extension of agricultural conservation.

Keywords: agriculture, conservation agriculture, Paradigm model, Acceptance, Kermanshah Province

 

 


مقدمه

 

امروزه کشاورزی حفاظتی می­تواند به­عنوان راهکاری نوین با داعیه پاسخگو بودن در مقابل مسائل و مشکلات خطیری که چرخۀ حیات، محیط زیست و نوع بشر را به خطر انداخته­اند مطرح شود. کشاورزی حفاظتی به­عنوان یک رهیافت به­دنبال بهبود امنیت غذایی، مشارکت در کشاورزی پایدار و مدیریت منابع طبیعی و افزایش منافع آن بدون اثرات مخرب زیست محیطی می­باشد (1). هابز و همکاران (2) کشاورزی حفاطتی را به­عنوان یک فعالیت کشاورزی مدرن که کشاورزان سراسر دنیا جهت دستیابی به اهداف کشاورزی پایدار می­توانند از آن استفاده کنند، معرفی می­نمایند. بر اساس تعریف سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (3) کشاورزی حفاظتی مجموعه روش­هایی است که با حفظ بقایا در سطح خاک به افزایش نفوذپذیری آب، کاهش فرسایش و حفظ پوشش آلی خاک منجر می­شود. در نتیجه این عمل با حفاظت فیزیکی خاک از نور خورشید، باران و باد و همچنین تغذیه موجودات زنده خاک، حفاظت زیست محیطی و همچنین افزایش تولید پایدار محصولا کشاورزی را در پی دارد. متاسفانه پدیده تغییرات اقلیم و گازهای گلخانه­ای به مدیریت ناصحیح خاک برمی­گردد، بنابراین انجام اقدامات حفاظتی خاک در راستای حرکت در جهت کشاورزی پایدار و بازتوزیع منابع به سمت نسل کنونی و حفظ کمیت و کیفیت خاک به­عنوان مهمترین بستر تولید محصولات کشاورزی و عامل جلوگیری از مهاجرت روستاییان، ضروری به نظر می­رسد (4). کشاورزی حفاطتی سابقه­ای چندین ساله­ دارد که با عملیات کشاورزی بدون خاکورزی در مزارع سویا و ذرت آغاز شد و تکامل یافت. این شیوه کشاورزی مبتنی بر عملیات بدون خاکورزی، بذرکاری مستقیم، تناوب محصول و مالچ پاشی است و در آن سطح خاک با بقایای گیاهی، کود سبز یا گیاهان پوششی حفاظت می­شود. امروزه بسیاری از محصولات مانند نیشکر، موز، کاساوا، تنباکو، برنج، پیاز، گوجه فرنگی، کلم و کاهو در این نظام کشت می­شوند (5). در حال حاضر کشورهای پیشرفته در زمینه کشاورزی حفاظتی به شدت سعی دارند که به­منظور کاهش هزینه­های تمام شده محصولات، از روش­های حفاظتی استفاده نمایند. آمریکا با حدود 26 میلیون هکتار، برزیل 24 میلیون هکتار، آرژانتین 18 میلیون هکتار، کانادا 13 میلیون هکتار و سایر کشورها نظیر استرالیا، کشورهای اروپایی، هند، چین و...، قدم در راه کشاورزی حفاظتی نهاده و برای دستیابی به چنین امر مهمی هزینه­های فراوانی را متقبل شده­اند. حاصل چنین برنامه­ای حضور آن­ها در عرصه تجارت محصولات کشاورزی در بازارهای جهانی و خودکفایی در تأمین نیازهای داخلی است (6).

حق جو و همکاران (9) در مطالعه­ای به بررسی عوامل موثر بر پذیرش اقدامات حفاظتی خاک در ایران (خوزستان) پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که برداشت کشاورزان از فرسایش خاک و دانش کشاورزان نسبت به حفاظت خاک، اندازه مزرعه واعطای یارانه تاثیر مثبتی بر پذیرش اقدامات حفاظتی دارد.

موچوال و همکاران (10) عنوان می­کند که علیرغم مزایای کشاورزی حفاظتی در مزارع کشاورزی، کشاورزان به خصوص کشاورزان خرده مالک در پذیرش آن قابل پیش بینی نیستند. چرا که با فرهنگ کشاورزی آنان همخوانی ندارد و عادت به شخم­های سنگین دارند. در پژوهش جونگ و همکاران (11) که به بررسی نگرش کشاورزان نسبت به فرسایش و پذیرش تکنولوژی­های حفاظت خاک در نیجریه پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که پایین بودن تقاضای نیروی کار، دسترسی به تجهیزات معمول، پایین بودن هزینه اجرای عملیات، سادگی عملیات و سازگاری با سایر سیستم­های کشاورزی موجود، عواملی هستند که پذیرش تکنولوژی­های حفاظت خاک را تحت تاثیر قرار می­دهند. بر طبق مطالعه بیرهانو دمیک (12) مهمترین دلایلی که منجر به استفاده کم از تکنولوژهای حفاظتی توسط کشاورزان شده عبارتند از: فقدان مشارکت کشاورزان در فرایند برنامه­ریزی (رهیافت بالا به پایین)، نامناسب بودن تکنولوژی، محدودیت دسترسی   به منابع

کشاورزان، مشکلات نهادی و سازمانی و بی توجهی به دانش بومی

جامعه.

قربانی و کهنسال (13) در مطالعه­ای به بررسی عوامل تاثیرگذار بر تمایل به مشارکت کشاورزان گندم کار در برنامه یارانه سبز برای پذیرش و به­کارگیری عملیات حفاظتی خاک (مطالعه موردی استان خراسان رضوی) پرداختند. نتایج نشان داد که متغیرهای درآمد خانوار، شیب اراضی، اعتبارات مورد نیاز برای حفاظت خاک در سطح مزرعه، آگاهی کشاورزان از اثرات حفاظت خاک و نسبت اراضی شیب­دار به کل سطح زیر کشت بر احتمال مشارکت کشاورزان در برنامه یارانه سبز عملیات حفاظتی خاک تاثیر مثبتی دارد. همچنین مومنی چلکی و همکاران (14) در پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر پذیرش عملیات مکانیکی حفاظت خاک در اراضی دیم شهرستان ایذه پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که آگاهی از فرسایش خاک، اعتقاد به تاثیر اقدامات در کنترل فرسایش خاک، مساحت کل اراضی، شرکت در آموزش­های مربوط به حفاظت خاک و نوع مالکیت اراضی به طور مثبت و معنی­داری تصمیم کشاورزان برای پذیرش اقدامات حفاظتی را تحت تاثیر قرار می­دهد.

عرفانی فر و همکاران (15) در مطالعه­ای به بررسی عوامل اقتصادی - اجتماعی موثر بر پذیرش تکنولوژی­های نوین خاکورزی حفاظتی در منطقه داراب پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که تجربه کشاورز در استفاده از روش خاکورزی حفاظتی، میزان مالکیت زمین و سطح اطلاعات کشاورز از سیستم­های خاکورزی حفاظتی اثر مثبت و معنی­داری بر پذیرش سیستم کم­خاکورزی دارد. همچنین کریمی و چیذری (16) در مطالعه­ای در استان مرکزی، عوامل موثر بر پذیرش فناوری­های حفاظت خاک توسط کشاورزان این استان را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که به دلیل این­که فناوری­های حفاظت خاک دارای نتایج بلند مدت هستند و نیازمند دانش، اطلاعات، مهارت و آینده نگری بیشتر می­باشند، توسط کشاورزانی مورد پذیرش واقع می­شوند که از لحاظ مالی و اقتصادی وضعیت مناسب­تری دارند و از سطح سواد و اطلاعات بالاتری برخوردارند.

تجارب آمریکای لاتین در مورد کشاورزی حفاظتی نشان داده است که حمایت نهادی و مالی دولت می­تواند نقش بسیار مهمی در ایجاد مشوق های لازم برای ترویج کشاورزی حفاظتی ایجاد نماید (19-17). ارنستین (20)؛ فردریچ و همکاران (1) و وال (21) بیان می­کنند که محدودیت­های اقتصادی- اجتماعی (دسترسی محدود به سرمایه­های مالی و فرصت­های اعتباری، عدم توانایی در ریسک پذیری، اولویت­های کوتاه مدت، تصرف زمین)؛ عدم دسترسی به ماشین آلات و ابزارهای لازم (عدم دسترسی به ماشین آلات در سطح محلی، متکی بودن به فعالیت­های سنتی)؛ حفظ بقایای گیاهی (نظام مختلط کشاورزی و دامداری)؛ محدودیت­های اگرواکولوژیکی و عدم برخورداری از دانش کشاورزی حفاظتی (ضعیف بودن ظرفیت ترویج، سازگاری اصول کشاورزی حفاظتی با  شرایط اقتصادی- اجتماعی  و اگرواکولوژیکی متفاوت از چالش­های پیش روی کشاورزی حفاظتی می­باشد. همچنین کاسام و همکاران (22) بیان کردند که عدم برخورداری از دانش کشاورزی حفاظتی، نبود نظام نوآوری اثربخش و پویا، نبود سیاست­های حمایتی، مخاطرات اجتماعی – اقتصادی و سنت­های فرهنگی از دلایل عدم گسترش کشاورزی حفاظتی در اروپا می­باشد.

کشور ایران اگر در سال 1400 قرار باشد برای یکصد میلیون نفر غذای سالم و ارزان تولید کند، باید حداقل سالیانه 500 هزار هکتار از اراضی کشاورزی خود را تحت پوشش کشاورزی حفاظتی قرار داده و ماشین و ادوات مورد نیاز آن نیز مهیا شود؛ که در غیر این صورت باید نگران آینده بود (6). در ایران در سال 1386، اولین گام­های اجرایی برای توسعه اصولی و علمی کشاورزی حفاظتی و دستیابی کامل به مزایای آن در 6 استان کشور (اصفهان، فارس، خوزستان، همدان، قزوین و گلستان) برداشته شد. با توجه به نتایج مثبت طرح در سال 1386، اقدامات اساسی برای توسعه کشاورزی حفاظتی در سال 1387 انجام گرفت و این طرح در 17 استان کشور و در سطح 21000 هکتار از مزارع آبی و دیم به اجرا درآمد (7).  علیرغم توسعه کشاورزی حفاظتی در دنیا (117 میلیون هکتار) (22)، تاکنون این امر مهم با استقبال چندانی از طرف کشاورزان ایرانی مواجه نگردیده است (21000 هکتار) (5). در غرب ایران، استان کرمانشاه نیز وضع به همین منوال است، چرا که آمار موجود در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه موید این امر است. استان کرمانشاه با وجود 6 سال فعالیت در این زمینه تنها توانسته است 31114 هکتار از 820000 اراضی خود را تحت کشاورزی حفاظتی قرار دهد (8).

استان کرمانشاه فعالیت­های خود را از سال 1388 در زمینه توسعه کشاورزی حفاظتی آغاز نمود. این استان با قرار داشتن در غرب کشور همواره در معرض تغییرات اقلیمی است. با در نظر داشتن این مسئله که کشاورزی بخش قابل توجهی از گازهای گلخانه­ای را پدید آورده است، و از طرف دیگر  مسئله فرسایش خاک و مصرف سموم و کودهای شیمیایی در این استان موجب گردیده که چاره­ای جز روی آوردن به کشاورزی حفاظتی را نداشته باشد. بنابراین با توجه به این­که کشاورزی حفاظتی بیشتر در مناطق دیم اجرا شده و خاستگاه آن نیز مزارع دیم می­باشد، پس می­توان اذعان داشت که استان کرمانشاه نیز همانند دیگر استان­های کشور (خوزستان، فارس، قزوین، اصفهان و...) پتانسیل اجرای کشاورزی حفاظتی را دارد. ضرورت انجام این پژوهش از آن جهت است که سیاستگزاران و برنامه­ریزان با شناخت موانع ترویج و توسعه کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه، می توانند در جهت رفع موانع گام برداشته و بستر را برای توسعه هرچه بیشتر کشاورزی حفاظتی فراهم سازند. علیرغم ضرورت توجه کشاورزان به سوی کشاورزی حفاظتی این امر با استقبال چندانی از سوی کشاورزان مواجه نگردیده است و علاقه­ای به پذیرش آن ندارند و این پژوهش در راستای جستجوی همین پرسش انجام شده است.

 

روش بررسی

این پژوهش از نظر پارادایم کیفی و با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه تحقیق در این پژوهش کارشناسان دفتر کشاورزی حفاظتی در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه و متخصصان حاضر در زمینه کشاورزی حفاظتی بودند. شناسایی نمونه­ها به صورت هدفمند و با استفاده از نمونه­گیری با حداکثر تنوع بود. ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه، و ابزار تحلیل داده­ها تحلیل محتوا و مدل پارادایمیک گرندد تئوری بود. اعتبار و اعتماد پژوهش با استفاده از کنترل اعضا یعنی استفاده از نظر متخصصان در زمینه کشاورزی حفاظتی و تکنیک­های مثلث سازی صورت گرفت.

 

یافته­ها

با توجه به فرایند تحقیق و تجزیه و تحلیل داده­ها و رسیدن به مفاهیمی چون مشکلات اقتصادی، فرهنگی، عدم دسترسی به تجهیزات و عدم حمایت دولت و ...این امکان برای محققان فراهم شد تا با تکیه بر دیدگاه کارشناسان، به مدلی در مورد علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در فعالیت­های کشاورزی دست یابد که در ادامه به توضیح عناصر و مؤلفه­های این مدل پرداخته می­شود.

شرایط علی مربوط به عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی

شرایط علی در تحقیق حاضر آن دسته عواملی را شامل می‌شود که به طور مستقیم بر پدیده عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی اثر می‌گذارد. شرایط علی خود از چند مقوله فرعی تشکیل شده است که عبارتند از؛ 1. مشکلات اقتصادی 2. مشکلات فرهنگی 3.عدم حمایت­های مناسب دولتی 4. عدم دسترسی به تجهیزات مناسب.

مشکلات اقتصادی

«وضعیت نامناسب مالی» از جمله عواملی بود که به زعم کارشناسان، عامل مؤثر در بروز عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی از سوی کشاورزان محسوب می­شود. پاسخگویان معتقد بودند چون کشاورزان بنیه مالی کافی ندارند، نمی­توانند ریسک کنند و کشاورزی حفاظتی را به­کار گیرند، چرا که کشاورزان عمدتا سنت گرا بوده و نسبت به عواقب انجام کشاورزی حفاظتی آگاهی ندارند، لذا تمایل چندانی به پذیرش کشاورزی حفاظتی ندارند.

«گران بودن اداوات حفاظتی» نیز یکی دیگر از عواملی بود که کارشناسان بر آن تأکید داشتند. برخی از کارشناسان معتقد بودند که به علت تنگدستی و فقر کشاورزان از سویی و از سویی دیگر بالا بودن هزینه خرید ادوات حفاظتی و نبود ادوات بومی موجب گردیده کشاورزی حفاظتی با استقبال چندانی مواجه نگردد.

«تجمع علف­های هرز» یکی دیگر از علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی بود که مورد تأکید کارشناسان بود. برخی از کارشناسان معتقد بودند، چون کشاورزان معتقدند در کشاورزی حفاظتی بقایای گیاهی از بین نمی­رود و علف­های هرزی بی­شماری به­وجود خواهند آمد؛ این عامل موجب ایجاد هزینه­های بیشتری برای کشاورزان خواهد شد و این امر موجب عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی از سوی آنان شده است.

مشکلات فرهنگی  

مشکلات فرهنگی شامل مقولاتی از قبیل کم سوادی و بالا بودن سن کشاورزان، نگرش منفی نسبت به تکنولوژی­های نو، پایین بودن دانش و اطلاعات کشاورزان از مزایای کشاورزی حفاظتی و وابستگی زیاد به شخم مرسوم از سوی کشاورزان منجر به ادامه فعالیت­های خاکورزی مرسوم شده است.

«کم سوادی و بالا بودن سن کشاورزان» یکی دیگر از علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در مزارع کشاورزی است. کارشناسان  در این زمینه اذعان داشتند که کم سوادی کشاورزان موجب گردیده که کشاورزان در مقابل پدیده­های نو با دیده تردید بنگرند و ترجیح می­دهند با همان روال قبلی فعالیت­های خود را ادامه دهند. همچنین بالا بودن سن کشاورزان موجب شده که کشاورزان انعطاف پذیری پایینی داشته و نوآوری­ها را دیر بپذیرند، یعنی زمانی که اکثریت پذیرفته­اند.

«نگرش منفی به تکنولوژی­ها نو» از جمله مهم­ترین عوامل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان بود. کارشناسان معتقد بودند چون کشاورزان سابقه انجام خاکورزی دارند و بکارگیری بی­خاکورزی از نگاه آنان عملا شدنی نیست و از سویی دیگر نسبت به آثار بی خاکورزی و کم خاکورزی خوشبین نیستند. همین امر موجب گردیده که کشاورزان با دیده تردید به کشاورزی حفاظتی بنگرند.

« پایین بودن دانش و اطلاعات کشاورزان » یکی دیگر از علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی بود که مورد تأکید کارشناسان بود. برخی از کارشناسان اذعان داشتند که کشاورزان نسبت به مزایای کشاورزی حفاظتی آگاه نیستند و حتی حاضر نیستند در این زمینه تحقیق نمایند. اگرچه در استان نیز کشاورزانی وجود دارند که در حال حاضر کشاورزی حفاظتی را به­کار می­گیرند، اما تعداد محدودی را تشکیل می­دهند.

مشکلات حمایتی

« عدم حمایت مناسب دولت» یکی دیگر از علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی بود که مورد تأکید کارشناسان بود. برخی از کارشناسان اذعان داشتند که یارانه­ای که کشاورزان بابت انجام کشاورزی حفاظتی دریافت می­کنند بسیار ناچیز بوده و همین امر موجب گردیده کشاورزان تمایل چندانی به پذیرش کشاورزی حفاظتی نداشته باشند.

«عدم دسترسی به تجهیزات مناسب» یکی دیگر از علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی بود. برخی از کارشناسان معتقد بودند که کشاورزان به طور جدی با کمبود ادوات حفاظتی مواجه هستند به طوری که در هر شهرستان به طور میانگین یک دستگاه کشت مستقیم وجود دارد.

شرایط زمینه‌ای مربوط به عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی

عوامل زمینه‌ای به آن دسته از عواملی گفته می‌شود که بسترهایی مادی و غیرمادی را برای عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در جامعه مذکور فراهم و از طرفی بر استراتژی­ها و کنش‌های آنان نیز تأثیر گذار می‌باشد. بنابراین بروز پدیده‌ای به نام "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" نه در خلاء بلکه در شرایط خاص محیطی خود رخ می‌دهد. در این پژوهش مقوله شرایط زمینه­ای  خود از چند مقوله فرعی تشکیل شده است که عبارتند از: شرایط اجتماعی بستر ساز و بستر محیطی منطقه (کوچک مقیاس بودن اراضی).

 

 


شرایط اجتماعی بستر ساز

 

 شرایط اجتماعی بستر ساز از مهم‌ترین عوامل بستر ساز در بروز پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" می­باشد. چشم و هم چشمی کشاورزان با یکدیگر، فقر کشاورزان، عدم آگاهی کشاورزان از مزایای به­کارگیری کشاورزی حفاظتی بستر اجتماعی لازم را برای بروز پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" در جامعه مورد مطالعه فراهم کرده است.

«چشم و هم چشمی کشاورزان با یکدیگر» یکی از مواردی بود که مورد تأکید کارشناسان بود. بسیاری از کارشناسان در پاسخ به علل عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان بیان می­کردند که از گذشته­های دور زندگی آن­ها به همین شکل بوده است و سعی داشتند که با همدیگر رقابت نمایند. کارشناسان اذعان داشتند که چون اکثریت کشاورزان به شیوه مرسوم اقدام به خاکورزی و شخم­های عمیق می­نمایند بنابراین دیگر کشاورزان نیز حاضر به عملیات بی خاکورزی و کم خاکورزی نیستند.

«فقر کشاورزان» نیز یکی از عواملی بود که کارشناسان بر آن تأکید داشتند. برخی از کارشناسان معتقد بودند که تنگدستی و فقر کشاورزان در بیشتر نقاط استان کرمانشاه موجب گردیده که توانایی ریسک در پذیرش کشاورزی حفاظتی را نداشته باشند.

به نظر کارشناسان « عدم آگاهی کشاورزان از مزایای به­کارگیری کشاورزی حفاظتی» یکی دیگر از عوامل مؤثر بر عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان می­باشد. در این زمینه کارشناسان معتقد بودند کشاورزان از مزایای کشاورزی حفاظتی آگاه نبوده و انتظار دارند در کوتاه مدت بیشترین عملکرد را داشته باشند بنابراین علاقه چندانی به پذیرش آن ندارند.

بستر محیطی معیشت کشاورزان

با توجه به مشکلات ناشی از عدم توسعه‌ای موجود در منطقه مانند نبود درآمد کافی ناشی از اشتغال کشاورزی، درآمد بسیار پایین سرپرستان خانوار روستایی در بخش کشاورزی، نبود نیروی انسانی کافی، زمینه عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی را فراهم نموده است.

به نظر کارشناسان « کوچک مقیاس بودن اراضی کشاورزان» نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر بر عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان می­باشد. در این زمینه کارشناسان معتقد بودند چون اکثریت کشاورزان خرده مالک و اراضی آنان عمدتا پراکنده می­باشد، بنابراین رغبت چندانی به انجام کشاورزی حفاظتی ندارند و از سویی دیگر ادوات سنگین کشت مستقیم در اراضی کوچک مقیاس کارایی لازم را ندارد.

شرایط مداخله‌گر مربوط به عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی

در حالی که عوامل زمینه‌ای بر موجبات هم‌ بافت و بی‌واسطه در پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی " دلالت می‌کنند، عوامل مداخله­گر عاملیت‌ها و کنش‌های مؤثر و با واسطه در پدیده‌ مذکور را تشکیل می‌دهند. این طبقه موضوعی خود از چند مقوله فرعی تشکیل شده که عبارتند از: 1. عاملیت‌های کلان 2. عاملیت‌های خرد.

عاملیت‌های کلان

منظور از عاملیت‌های کلان، عامل‌های خارج منطقه مورد مطالعه و فراگیر و اصطلاحا فرامنطقه‌ای و در سطح کلان جامعه می‌باشد. گرچه پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" متأثر از عوامل علی، زمینه‌ای و راهبردهای خاص است ولی در این اثنا نقش عاملیت‌های انسانی و کنشگران را نباید نادیده گرفت. آن‌ها با مداخلات خود می‌توانند فرآیندها را تسهیل کنند. در واقع، عاملیت‌ها و کنش‌گران به عنوان کارگشایان و میانجی‌های تغییر عمل می‌کنند. این مقوله در سطح کلان زیرمقوله‌های عدم ترویج مناسب کشاورزی از سوی سازمان‌های مربوطه، عدم ورود قوی اداره ترویج به بحث ترویج کشاورزی حفاظتی، عدم نظارت و توجیه کارشناسان از سوی سازمان‌های مربوطه، عدم استفاده از امکانات و تجهیزات سازمان جهاد کشاورزی جهت ترویج کشاورزی حفاظتی، عدم استفاده از قدرت رسانه‌ها جهت آگاه سازی مردم در مورد مزایای کشاورزی حفاظتی.

 

عاملیت خرد

علاوه بر کنشگران و عاملیت‌های فرامنطقه‌ای که اشاره شد، بروز پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" مستلزم وجود عاملیت‌هایی در سطح خرد یا سطح شبکه ذی‌نفعان، دست‌اندرکاران و بهره‌برداران پدیده عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در جامعه مورد مطالعه می‌باشد.وجود کشاورزان معیشتی و کوچک مقیاس، وجود کشاورزان منفعت طلب و عدم توجه آنان به نیاز­های اراضی و آثار نامناسب شخم، وجود کارشناسان بی اعتقاد به کشاورزی حفاظتی به عنوان عواملی است که از سوی جامعه مورد مطالعه به عنوان کاتالیزور عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در بین کشاورزان بیان گشته است.

پدیده

«عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی» پدیده مورد بررسی می­باشد.

راهبردها

 راهبردها در اصل کنش و واکنش جامعه مورد مطالعه نسبت به پدیده مورد نظر می­باشد. از آنجایی که در محیط کشاورزی سه عامل اصلی کشاورزان، کارشناسان و دولت در کنش و واکنش باهم در رابطه با پدیده "عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی" هستند، در ادامه به عکس العمل آنان  نسبت به پدیده مذکور می‌پردازیم.

اقدامات دولتی

همان­طور که می­دانیم دولت از طریق اختصاص بودجه و همچنین از طریق رسانه­ها سعی در تشویق کشاورزان به پذیرش کشاورزی حفاظتی را دارد. اما بر اساس نتایج مصاحبات با کارشناسان مشخص گردید که این حمایت­ها کافی نبوده و همین امر منجر به عدم گرایش کشاورزان به سمت و سوی کشاورزی حفاظتی شده است.

کشاورزان

کشاورزان در واکنش به پدیده مورد مطالعه سعی دارند به همان شیوه قدیمی فعالیت­های کشاورزی خود را ادامه دهند و تعداد انگشت شماری از کشاورزانی یافت می­شوند که نسبت به به­کارگیری کشاورزی حفاظتی اقدام می­نمایند.

کارشناسان

بر پایه مصاحبه با شرکت کنندگان حاضر در پژوهش مشخص گردید که محدود کارشناسانی وجود دارند که عمیقا به کشاورزی حفاظتی باور دارند و کارشناسان نیز در این زمینه از اطلاعات کافی و جامع برخوردار نیستند و همین امر موجب شده که آنچنان که شایسته است مروجین امر کشاورزی حفاظتی نتوانند کشاورزان را به سمت کشاورزی حفاظتی سوق دهند.

 بروندادها و پیامدها

در واقع مقوله پیامدها همان­طور که در مدل مفهومی مشخص است خود در برگیرنده چند مقوله فرعی است که عبارتند از: 1. استفاده از تکنیک های خاکورزی مرسوم 2. جارسوزی 3. آسیب­های زیست محیطی و تخریب ساختمان خاک.

استفاده از تکنیک­های خاکورزی [5]مرسوم

اگرچه کلاس­های آموزشی و ترویجی هر چند اندک در خصوص ترویج کشاورزی حفاظتی انجام می­پذیرد اما عدم دسترسی کافی کشاورزان به تجهیزات و عدم علاقه آنان به کشت مستقیم موجب گردیده که کشاورزان به همان سیاق قبلی به فعالیت­های خود ادامه دهند.

جارسوزی[6]

در زمینه جارسوزی باید اذعان داشت که فعالیت­های آموزشی خیلی موفق­تر از فعالیت­های بی­خاکورزی عمل نموده است و کشاورزان در این زمینه علاقه بیشتری از خود نشان داده­اند و چرای دام و شخم بدون جارسوزی گویای این امر است.

آسیب­های زیست محیطی و تخریب ساختمان خاک

کارشناسان بیان داشتند در نتیجه عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی و ادامه دادن عملیات خاکورزی مرسوم، کشاورزان همچنان به آسیب­های زیست محیطی خود ادامه می­دهند و ضمن آلودگی هوا ناشی از جارسوزی با عملیات شخم عمیق ساختمان خاک را بهم زده و جانداران مفید خاک را نیز از بین می­برند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 1- مدل­ پارادیمی پدیده عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی توسط کشاورزان استان کرمانشاه

Figure 1- Paradigm Model of the phenomenon of non-acceptance of agricultural conservation by farmers in Kermanshah province


 


بحث و نتیجه گیری

 یافته های تحقیق نشان داد که وجود کشاورزان سنت گرا یکی از موانع عمده پذیرش کشاورزی حفاظتی از نگاه کارشناسان می­باشد. چرا که وجود سنت گرایی و تقدیرگرایی موجب شده که کشارزان به تکنولوژی­های نو به دیده تردید بنگرند. یافته­های پژوهش با یافته­های موچوال و همکاران (10) همخوانی دارد. موچوال و همکاران (10) در تحقیق خود بیان می دارد کشاورزان خرده مالک در پذیرش کشاورزی حفاظتی قابل پیش بینی نیستند، چرا که با فرهنگ کشاورزی آنان همخوانی ندارد و عادت به شخم­های سنگین دارند.

بنا به نظر کارشناسان مشکلات اقتصادی، فرهنگی، عدم دسترسی به تجهیزات مناسب از دیگر عوامل موثر بر عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی در کرمانشاه می­باشد. یافته­های فوق با نتایج مطالعات ارنستین (20)؛ فردریچ و همکاران (1) و وال (21) مطابقت دارد. ارنستین (20)؛ فردریچ و همکاران (1) و وال (21) بیان می­کنند که محدودیت­های اقتصادی- اجتماعی (دسترسی محدود به سرمایه­های مالی و فرصت­های اعتباری، عدم توانایی در ریسک پذیری، اولویت­های کوتاه مدت، تصرف زمین)؛ عدم دسترسی به ماشین آلات و ابزارهای لازم (عدم دسترسی به ماشین آلات در سطح محلی، متکی بودن به فعالیت­های سنتی)؛ حفظ بقایای گیاهی (نظام مختلط کشاورزی و دامداری)؛ محدودیت­های اگرواکولوژیکی و عدم داشتن دانش کشاورزی حفاظتی (ضعیف بودن ظرفیت ترویج، سازگاری اصول کشاورزی حفاظتی با  شرایط اقتصادی- اجتماعی و اگرواکولوژیکی متفاوت از چالش­های پیش روی کشاورزی حفاظتی می­باشد.

 عدم حمایت مناسب دولتی از دیگر عوامل مورد تاکید کارشناسان در عدم پذیرش کشاورزی حفاظتی از سوی کشاورزان عنوان شد. نتیجه فوق با یافته­های کاسام و همکاران (22) همخوانی دارد. کاسام و همکاران (22) بیان کردند که نبود دانش کشاورزی حفاظتی و مدیریت آن، نبود نظام نوآوری اثربخش و پویا، نبود سیاست­های حمایتی، مخاطرات اجتماعی – اقتصادی و سنت­های فرهنگی از دلایل عدم گسترش کشاورزی حفاظتی در اروپا می­باشد.

 

پیشنهادها

با توجه به فقدان ادوات مناسب کشاورزی حفاظتی توصیه می­گردد که برنامه­ریزان و سیاستگذاران امر ترویج کشاورزی حفاظتی در این زمینه با سرعت عمل وارد شده و نسبت به تهیه این امکانات و تجهیزات اقدام گردد.

بر پایه اینکه مروجان کارآزموده و همچنین کشاورزان پیشرو می­توانند نقش موثری در اجرای کشاورزی حفاظتی داشته باشند، توصیه می­گردد که نبست به آموزش و آگاه­سازی این دو گروه حیاتی اقدام شود.

با توجه به اینکه عدم حمایت دولت به عنوان یکی از موانع پذیرش کشاورزی حفاظتی از سوی کشاورزان شناخته شده است، پیشنهاد می­گردد که دولت با اعطای یارانه مناسب نسبت به ترغیب و تشویق کشاورزان جهت به­کارگیری کشاورزی حفاظتی اقدام نماید.

با توجه به مسئله کم سوادی و سن بالای کشاورزان و دیرپذیر بودن آنان توصیه می­گردد کلاس­های ترویجی – آموزشی مناسب و به موقع برای کشاورزان با جدیت بیشتری برگزار گردد.

 

تشکروقدردانی

نگارندگان در پایان بر خود لازم می­دانند که از همه­ی کسانی که طی فرایند اجرای تحقیق و مصاحبه مشارکت داشته­اند، به دلیل مساعدت و همکاری آنان در فرایند پژوهش، کمال سپاسگزاری  و تشکر را داشته باشند.

 

 

منابع

  1. Friedrich, T., Derpsch, R., Kassam, A. (2012), "Overview of the global spread of conservation agriculture". Field Actions Science Reports. The journal of field actions. (Special Issue 6).
  2. Hobbs, P. R., Sayere, K., & Gupta, R. (2008). The role of conservation agriculture in sustainable agriculture. Journal of Royal Society. 363, 543-55.
  3. FAO. (2001). Conservation agriculture – Case studies in Latin America and Africa. FAO Soil Bulletin 78, FAO, Rome.
  4. Noorivandi, A. N., Ajili, A., Chizari, M., Bijani, M. (2009). The socio-economic characteristics of wheat farmers regarding adoption of sustainable soil management (SSM). J Hum Ecol, 27(3), 201-205.
  5. Fami Shaban Ali, H.; Ghasemi, J.; Mohammadzadeh Nasrabadi, M. (2008). Sustainable Agricultural Systems (Overview of Template Approaches). Publication of the Institute for Cultural Excellence, First Edition, 2008.  (In Persian)
  6. Rajoli Dezfuli, M. (2014). The Impact of Agricultural conservation on the Cost of Agricultural Products. Journal of Livestock, Cultivation and Industry, 2014No. 68.   (In Persian)
  7. Abedi, S.; Yazdani, S.; Saleh, A.; Salami, H.; Jahansouz, M. (2013). The Analysis of Factors Affecting the Consumption of Agricultural conservation in Fars Province. IJAEDR 2013, 45, 247-255. (In Persian)
  8. Jihad Agriculture Organization of Kermanshah province, 2015
  9. Haghjou, M., Hayati, B., & Momeni Choleki, D. (2014). Identification of Factors Affecting Adoption of Soil Conservation Practices by Some Rainfed Farmers in Iran. Journal of Agricultural Science and Technology, 16(5), 957-967.
  10. Mutual, j., muriuki, j., gachie, p., bourne, m., capis. J. (2014), "Conservation Agriculture with Trees: Principles and Practice". A simplified guide for Extension Staff and Farmers. © World Agroforestry Centre, (ICRAF) Nairobi, Kenya, 2014.
  11. Junge, B., Deji, O., Abaidoo, R., Chikoye, D., & Stahr, K. (2009). Farmers' adoption of soil conservation technologies: A case study from Osun State, Nigeria. Journal of Agricultural Education and Extension, 15(3), 257-274.
  12. Birhanu Demeke, A. (2003). Factors influencing the adoption of introduced soil conservation practices in Northwestern Ethiopia, Institute of Rural Development. Waldweg: University of Goettingen.
  13. Ghorbani, M., Kohansal, M. R (2010). Influencing Factors Affecting the Participation of Wheat Farm Workers in the Green Subsidy Scheme for Accepting and Applying Soil Conservation Activities (Case Study of Khorasan Razavi Province), Journal of Agricultural Economics and Development, Volume 24, Issue 1, Pages 59-71. (In Persian)
  14. Momeni Chalki, D., Hayati, B., Dashti, A., Rezaei, A. (2011). Factors Affecting the Acceptance of Soil Mechanic Operations in Dryland Areas of Izeh City, Journal of Iranian Agricultural Economics and Development Research, Vol. 2- 42, No. 4, Pages 513- 524. (In Persian)
  15. Erfanifar, S., Zeebaee, M., Kasraei, M. (2014). Investigation of Socioeconomic and Socioeconomic Factors Affecting the Acquisition of New Technologies for Protective Tilling in the Darab Region (Application of the Multiple Logit Model). Journal of Agricultural Economics and Development, Vol. 28, No. 3, pp. 197-203. (In Persian)
  16. Karimi, S., Chizari, M. (2003). Investigating Factors Affecting of Soil Conservation Technologies by Farmers of markazi province. Monthly Journal of Jihad No. 256, Tehran. (In Persian).
  17. Bolliger,  A.;  Magid,  J.;  Amado,  T.J.C.;  Skora  Neto,  F.;  Ribeiro, M.F.S.; Calegari, A.; Ralisch, R.; De Neergard, A. (2006). Taking stock of the Brazilian “Zero-Till Revolution”: a review of land-mark research and farmers’ practice. Adv. Agron. 2006, 91, 47-110.
  18. Borsy, P.; Gadea, R.; Vera Sosa, E. (2013). Forest Management and Conservation Agriculture: Experiences of smallholder farmers in the eastern region of Paraguay. Integr. Crop. Manag. 2013, 18, 192.
  19. Derpsch, R. (2005). The extent of conservation agriculture adoption worldwide: implications and impact. In Proc. Third World Cong. on Conservation Agriculture: linking production, livelihoods and conservation, Nairobi, Kenya, 3–7 October 2005. [CD].
  20. Erenstein, O., Sayre, K., Wall, P., Hellin, J., Dixon, J. (2012). Conservation agriculture in maize-and wheat-based systems in the (sub) tropics: lessons from adaptation initiatives in South Asia, Mexico, and Southern Africa. Journal of sustainable agriculture, 36(2), 180-206.
  21. Wall, P. C. (2007). Tailoring conservation agriculture to the needs of small farmers in developing countries: an analysis of issues. Journal of crop improvement, 19(1-2), 137-155.
  22. Kassam, A. H., Friedrich, T., Derpsch, R. (2010). Conservation agriculture in the 21st century: a paradigm of sustainable agriculture. In European Congress on Conservation Agriculture (Vol. 10, pp. 4-6).

 

 

 



[1] - دانش آموخته­ی دکتری ترویج کشاورزی، دانشگاه رازی

[2] - دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی

 

[3]- Ph.D., Agricultural Education and Extension, Razi University, Kermanshah, Iran

[4]- Associate Professor, Agricultural Education and Extension, Razi University, Kermanshah, Iran

[5]- خاک‌ورزی یا شخم به آن دسته تلاش­های مکانیکی که برای بهم زدن خاک در راستای آماده‌سازی خاک برای پرورش گیاهان کشاورزی انجام می‌گیرد گفته می شود.

[6]- جارسوزی عبارت است از فرایند آتش زدن بقایای کاه و کلش مزارع جهت آزادسازی زمین برای کشت بعدی که موجب تخریب بافت و ساختمان خاک شده و مشکلات زیست محیطی بسیاری بدنبال دارد.

  1. Friedrich, T., Derpsch, R., Kassam, A. (2012), "Overview of the global spread of conservation agriculture". Field Actions Science Reports. The journal of field actions. (Special Issue 6).
  2. Hobbs, P. R., Sayere, K., & Gupta, R. (2008). The role of conservation agriculture in sustainable agriculture. Journal of Royal Society. 363, 543-55.
  3. FAO. (2001). Conservation agriculture – Case studies in Latin America and Africa. FAO Soil Bulletin 78, FAO, Rome.
  4. Noorivandi, A. N., Ajili, A., Chizari, M., Bijani, M. (2009). The socio-economic characteristics of wheat farmers regarding adoption of sustainable soil management (SSM). J Hum Ecol, 27(3), 201-205.
  5. Fami Shaban Ali, H.; Ghasemi, J.; Mohammadzadeh Nasrabadi, M. (2008). Sustainable Agricultural Systems (Overview of Template Approaches). Publication of the Institute for Cultural Excellence, First Edition, 2008.  (In Persian)
  6. Rajoli Dezfuli, M. (2014). The Impact of Agricultural conservation on the Cost of Agricultural Products. Journal of Livestock, Cultivation and Industry, 2014No. 68.   (In Persian)
  7. Abedi, S.; Yazdani, S.; Saleh, A.; Salami, H.; Jahansouz, M. (2013). The Analysis of Factors Affecting the Consumption of Agricultural conservation in Fars Province. IJAEDR 2013, 45, 247-255. (In Persian)
  8. Jihad Agriculture Organization of Kermanshah province, 2015
  9. Haghjou, M., Hayati, B., & Momeni Choleki, D. (2014). Identification of Factors Affecting Adoption of Soil Conservation Practices by Some Rainfed Farmers in Iran. Journal of Agricultural Science and Technology, 16(5), 957-967.
  10. Mutual, j., muriuki, j., gachie, p., bourne, m., capis. J. (2014), "Conservation Agriculture with Trees: Principles and Practice". A simplified guide for Extension Staff and Farmers. © World Agroforestry Centre, (ICRAF) Nairobi, Kenya, 2014.
  11. Junge, B., Deji, O., Abaidoo, R., Chikoye, D., & Stahr, K. (2009). Farmers' adoption of soil conservation technologies: A case study from Osun State, Nigeria. Journal of Agricultural Education and Extension, 15(3), 257-274.
  12. Birhanu Demeke, A. (2003). Factors influencing the adoption of introduced soil conservation practices in Northwestern Ethiopia, Institute of Rural Development. Waldweg: University of Goettingen.
  13. Ghorbani, M., Kohansal, M. R (2010). Influencing Factors Affecting the Participation of Wheat Farm Workers in the Green Subsidy Scheme for Accepting and Applying Soil Conservation Activities (Case Study of Khorasan Razavi Province), Journal of Agricultural Economics and Development, Volume 24, Issue 1, Pages 59-71. (In Persian)
  14. Momeni Chalki, D., Hayati, B., Dashti, A., Rezaei, A. (2011). Factors Affecting the Acceptance of Soil Mechanic Operations in Dryland Areas of Izeh City, Journal of Iranian Agricultural Economics and Development Research, Vol. 2- 42, No. 4, Pages 513- 524. (In Persian)
  15. Erfanifar, S., Zeebaee, M., Kasraei, M. (2014). Investigation of Socioeconomic and Socioeconomic Factors Affecting the Acquisition of New Technologies for Protective Tilling in the Darab Region (Application of the Multiple Logit Model). Journal of Agricultural Economics and Development, Vol. 28, No. 3, pp. 197-203. (In Persian)
  16. Karimi, S., Chizari, M. (2003). Investigating Factors Affecting of Soil Conservation Technologies by Farmers of markazi province. Monthly Journal of Jihad No. 256, Tehran. (In Persian).
  17. Bolliger,  A.;  Magid,  J.;  Amado,  T.J.C.;  Skora  Neto,  F.;  Ribeiro, M.F.S.; Calegari, A.; Ralisch, R.; De Neergard, A. (2006). Taking stock of the Brazilian “Zero-Till Revolution”: a review of land-mark research and farmers’ practice. Adv. Agron. 2006, 91, 47-110.
  18. Borsy, P.; Gadea, R.; Vera Sosa, E. (2013). Forest Management and Conservation Agriculture: Experiences of smallholder farmers in the eastern region of Paraguay. Integr. Crop. Manag. 2013, 18, 192.
  19. Derpsch, R. (2005). The extent of conservation agriculture adoption worldwide: implications and impact. In Proc. Third World Cong. on Conservation Agriculture: linking production, livelihoods and conservation, Nairobi, Kenya, 3–7 October 2005. [CD].
  20. Erenstein, O., Sayre, K., Wall, P., Hellin, J., Dixon, J. (2012). Conservation agriculture in maize-and wheat-based systems in the (sub) tropics: lessons from adaptation initiatives in South Asia, Mexico, and Southern Africa. Journal of sustainable agriculture, 36(2), 180-206.
  21. Wall, P. C. (2007). Tailoring conservation agriculture to the needs of small farmers in developing countries: an analysis of issues. Journal of crop improvement, 19(1-2), 137-155.
  22. Kassam, A. H., Friedrich, T., Derpsch, R. (2010). Conservation agriculture in the 21st century: a paradigm of sustainable agriculture. In European Congress on Conservation Agriculture (Vol. 10, pp. 4-6).