نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران.
2 استادیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران. *(مسوول مکاتبات)
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دورهبیست و دوم، شماره یازده، بهمن ماه 99
بررسی تأثیر تجربه و اطلاعات زیستمحیطی بر نگرش و رفتار مصرفکنندگان آگاه به محیطزیست
مهدی فرمانی[1]
محمد غفاری[2]*
مصطفی زندی نسب[3]
تاریخ دریافت:22/1/95 |
تاریخ پذیرش: 17/3/96 |
چکیده
زمینه و هدف: در بازار رقابتی امروز، مسلماً شرکتهایی قادر به ایجاد مزیت رقابتی و سود بردن از آن در بلندمدت هستند که به مسائل زیستمحیطی توجه بیشتری نشان دهند. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر اطلاعات زیستمحیطی بر نگرش و رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست بوده است.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان شرکت پگاه در سراسر کشور بوده است که در دوره جمعآوری دادههای پژوهش در دی ماه 1397 از محصولات این شرکت استفاده کردهاند. به این منظور، تعداد 384 نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. برای تایید روایی پرسشنامه روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که این ضریب برای کل پرسشنامه 911/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS 22 و LISREL 8.8استفاده شده است.
یافتهها: تمام فرضیههای پژوهش مورد تایید واقع شد و ضریب تعیین نگرش نسبت به محیط زیست و رفتار مصرفکننده آگاه به محیط زیست به ترتیب برابر 51/0 و 35/0 میباشد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد اطلاعات زیستمحیطی عمومی و اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد و تجربه زیستمحیطی بر نگرش نسبت به محیطزیست و رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد. همچنین، نگرش نسبت به محیطزیست بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
واژههای کلیدی: رفتار مصرفکننده، تجربه زیستمحیطی، اطلاعات زیستمحیطی، نگرش محیطزیستی، طرفدار محیطزیست.
|
Investigation of the impact of experience and environmental knowledge on attitudes and behaviors of consumers’ conscious of the environment
Mahdi Farmani[4]
Mohammad Ghaffari[5]*
Mostafa Zandi Nasab[6]
Admission Date:July 10, 2019 |
|
Date Received: April 11, 2019 |
Abstract
Background and Objective: In today's competitive market, companies are surely able to make competitive advantage and benefit from it in the long run, paying more attention to environmental issues. Therefore, the purpose of this research is to investigate the impact of environmental knowledge on attitudes and behaviors of consumers’ conscious of the environment.
Method: This research, is applied in terms of purpose and descriptive in terms of research method. The statistical population of this research includes all customers of Pegah Company throughout the country in January 2019. To this end, 384 samples were selected using available sampling method. In order to confirm the validity of the questionnaire, content validity, construct validity and convergent validity were examined. To assess the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used. Data was analyzed using SPSS 22 and LISREL 8.8 software.
Finding: All research hypotheses were approved and the coefficient of determination of attitudes toward the environment and behavior of consumers’ conscious of the environment is 0/51 and 0/35.
Discussion and Conclusion: The results of the research show that general environmental knowledge and Eco-friendly knowledge has a significant impact on attitudes toward the environment and environmental experience has a significant impact on attitudes and behaviors of conscious consumers toward environment. Also, attitudes toward environment has a significant impact on behavior of consumers’ conscious of the environment.
Keywords: Consumer behavior, Environmental experience, Environmental knowledge, Environmental Attitud, Environmentalist.
مقدمه
جهان امروز با مشکلات زیستمحیطی متعددی رو بهرو است و رفاه و امنیت سیاره زمین در خطر است. متاسفانه وضعیت محیطزیست در کشور ما مانند بسیاری از کشورهای جهان بحرانی است. بر اساس شاخص عملکردی محیطزیست کشور ما در بین 180 کشور جهان در جایگاه 105 قرار دارد، که بیانگر وضعیت نامساعد اقدامات انجام شده برای حفظ و اصلاح پایدار محیطزیست میباشد (1). با توجه به رشد بسیار بالای اقتصادی که منجر به استفاده بیش از حد و تخریب منابع طبیعی شده است، نگرانیهای زیستمحیطی را افزایش داده است. اثرات مثبت رشد اقتصادی با اثرات منفی آن بر محیطزیست همراه بوده است. در عصر حاضر، تأثیر رفتار انسانی بر منابع طبیعی افزایش یافته است؛ لذا کسب دانش و آگاهی از مسائل محیطزیستی به منظور کاهش آثار تخریبی رفتار انسانی بر محیطزیست امری لازم و ضروری تلقی میشود (2). افزایش آگاهی عمومی از نگرانیهای زیستمحیطی موقعیتهای بیشماری را برای رشد بخش محصولات سبز ایجاد میکند، اما همزمان این مفهوم را میرساند که شرکتها باید رقابتی باقی بمانند. توسعه پایدار میتواند به وسیله اطمینان خاطر از اینکه طراحی محصول و مدیریت مراحل آن با محیطزیست سازگارند، حاصل شود (3). به نظر میرسد آگاه نبودن از محصولات سبز، بزرگترین مانع برای مصرف اینگونه محصولات است (4). متقاعد کردن مشتریان به منظور خرید محصولات، بدون ارائة اطلاعات کافی به مشتریان کار سختی است و شرکتها به ارائه اطلاعات بیشتر دربارة عملکرد محصولات خود نسبت به محیط زیست، به منظور به دست آوردن اعتماد مصرفکنندگان خود نیاز دارند (5). از طریق ارائة اطلاعات و ایجاد اعتماد در مشتریان، پیوندی بین مشتری و شرکت ایجاد میشود و همین پیوند عاطفی که در نتیجة تجربه ایجاد میشود، بر ارزیابی مثبت فرد از آن شرکت و تمایلات رفتاری او در آینده مؤثر است (6). یکی از موضوعات مطرح و در حال ظهور نقش اطلاعات سازگار با محیطزیست و تأثیر آنها در هدایت مصرفکنندگان است (7). در ابتدا برچسب سازگار با محیطزیست با ارائه اطلاعات مربوط به محصول خاص زیستمحیطی در نقطه خرید باعث کمک به مصرفکنندگان در تصمیمگیری خرید آگاهانه سازگار با محیطزیست میشود (8). علاوه بر این باعث کاهش هزینه در جستجوی اطلاعات و تلاش مصرفکنندگان و همچنین ترویج رفتار بازیافت میگردد. مطالعات تجربی رو به رشد با جنبههای مختلف برچسب سازگار با محیطزیست وجود دارد که در آن بیشتر مطالعات بر تأثیر محصولات دارای برچسب سازگار با محیطزیست در بازار تمرکز دارد (9)، که به بررسی درک مصرفکنندگان، ادراک و تصور نادرست برچسب سازگار با محیطزیست میپردازد (10).
مطالعه رفتار مصرفکننده به دلیل چند بعدی بودن عناصر تشکیلدهنده آن، همیشه موضوع پیچیدهای بوده است. اگر رفتار زیستمحیطی مصرفکنندگان را نیز به این بررسی اضافه کنیم، کار پیچیدهتر میشود. از سوی دیگر در بازار رقابتی امروز، مسلماً شرکتهایی قادر به ایجاد مزیت رقابتی و سود بردن از آن در بلندمدت هستند که به مسائل زیستمحیطی توجه بیشتری نشان دهند. موفقیت در بازاریابی نیازمند شناسایی نیازها و خواستههای واقعی مشتریان است که این موضوع با توجه به ارزشهایی که مصرفکنندگان در پیش گرفتهاند، نیازمند مطالعات عمیقی است. با توجه به رقابتی شدن صنعت لبنیات در ایران و آگاه شدن مشتریان این صنعت به مسائل زیست محیطی، شرکت پگاه میتواند با انجام اقدامات سبز موجب متمایزسازی برند خود از سایرین در این دنیای رقابتی شود. رقابتی بودن، مشروعیت و مسئولیت زیستمحیطی شرکت پگاه را به رویکرد سبز سوق میدهد. بازاریابان این شرکت به وسیله طراحی و توسعه محصولات سازگار با محیطزیست، به رشد آگاهی زیستمحیطی عموم پاسخ دادهاند. شرکت پگاه به طرز فزایندهای اجرای استراتژیهایی را آغاز کرده است، که نشانگر تجدید نظر بر گرایش مصرفکنندگان نسبت به محیطزیست است. در زمینة محصولات سبز پژوهشهای بسیاری در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است؛ اما پژوهشهای داخلی بیشتر به تأثیر عناصر آمیختة بازاریابی سبز بر فرایند تصمیمگیری خرید محصولات سبز پرداختهاند و به بررسی تأثیر برچسب سازگار با محیطزیست بر روی مصرفکننده آگاه به محیطزیست و برچسب خرید محصولات سازگار با محیطزیست توجه نکردهاند. از این رو، پژوهش حاضر برای پر کردن این خلأ گام برداشته است. به این ترتیب، هدف فقط ترویج محصولاتی با برچسبهای سازگار با محیطزیست نیست، بلکه ترویج جنبههای دیگری از رفتار مشارکتی مصرفکننده شرکت پگاه نسبت به محیطزیست میباشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش پر کردن شکاف در مطالعه رفتار مصرفکنندگان سبز با بررسی تأثیر اطلاعات زیستمحیطی بر نگرش و رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست بوده است.
پس از بررسی مفاهیم نظری، در این بخش پژوهشهای انجام شده در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت: سبزهای و همکاران (37) در پژوهشی تحت عنوان "بررسی رابطه بین آگاهی، نگرش و رفتار حامی محیطزیست دانشجویان دختر دانشگاه قم" به بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار محیطزیستی، تأثیر آگاهی محیطزیستی بر نگرش و رفتار محیطزیستی پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد بین متغیرهای آگاهی محیطزیستی، نگرش محیطزیستی و رفتارهای حامی محیطزیست رابطه معنادار وجود دارد. نجارزاده و همکاران (38) در پژوهشی تحت عنوان "رابطه ساختاری نگرش و دانش محیطزیستی با تمایلات رفتاری در حفاظت از محیطزیست: نقش میانجی رضایت گردشگر و فایده درک شده" به بررسی رابطه ساختاری نگرش محیطزیستی با نقش میانجی رضایت گردشگر و فایده درک شده در پارک ملی خار توران پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد دانش محیطزیستی اثر معناداری بر تمایلات رفتاری گردشگر در حفاظت از محیطزیست دارد. همچنین نگرش محیطزیستی اثر معناداری بر تمایلات رفتاری گردشگر در حفاظت از محیطزیست داشت. نگرش محیطزیستی با میانجیگری رضایت گردشگر اثر غیرمستقیمی بر تمایلات رفتاری در حفاظت از محیطزیست داشته در نتیجه دانش محیطزیستی و نگرش محیطزیستی میتوانستند تمایلات رفتاری گردشگر در حفاظت از محیطزیست را تحت تأثیر قرار دهند. چان (39) در پژوهشی تحت عنوان "عوامل تعیینکننده رفتار خرید سبز مصرفکنندگان چینی" به بررسی تأثیر تفاوتهای فرهنگی و عوامل روانشناختی (دانش زیست محیطی و طبیعتگرایی) بر رفتار خرید مصرفکنندگان پرداخت. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد که از بین عوامل ذکر شده، دانش زیستمحیطی مصرفکنندگان بیشترین تأثیر را بر نگرش خرید آنها و در نتیجه بر رفتار و تمایل به خرید سبز داشته است. باربر و همکاران (19) در پژوهشی تحت عنوان "دانش و نگرشهای محیطزیست مصرفکنندگان: تأثیر بر تمایل به خرید" به بررسی میزان مشارکت مصرفکنندگان، دانش آنها نسبت به مسایل محیطی، نگرشهای آنها نسبت به محیطزیست و تمایل آنها به خرید محصول پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد که تقسیمبندی شخصیت، از طریق بازاریابی انتخابی باعث هدایت نیاز مصرفکنندگان به محصولات سازگار با محیطزیست میشود. دوردن و ویت (23) در پژوهشی تحت عنوان "تأثیر تجارب مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه دانش، نگرش و رفتار زیستمحیطی" به بررسی میزان تأثیر تجربه زیستمحیطی شهروندان از طریق سازه نگرش بر رفتار مسئولانه زیستمحیطی پرداختند. به این منظور پیمایشی با مشارکت تعدادی از شهروندان در ایالات متحده آمریکا انجام شد. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد که تجربه زیستمحیطی غیرمستقیم بر دانش زیستمحیطی بیش از نگرش زیستمحیطی افراد تأثیرگذار است، اما تجربه زیستمحیطی مستقیم بر نگرش و دانش به طور یکسان تأثیر میگذارد. پولونسکی و همکاران (18) در پژوهشی تحت عنوان "تأثیر دانش زیستمحیطی عمومی مرتبط با کربن بر نگرش و رفتار مصرفکنندگان ایالات متحده" به بررسی روابط بین دانش و محیطزیست، نگرش محیطی و رفتار پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد که یک رابطه مثبت بین دانش عمومی، نگرش نسبت به محیطزیست و همچنین رفتارهای عمومی وجود دارد. ویسنت مولینا و همکاران (40) در پژوهشی تحت عنوان "دانش محیطی و سایر متغیرهایی که بر رفتار محیطی تأثیر میگذارند: مقایسه دانشجویان دانشگاه از کشورهای نوظهور و پیشرفته" به بررسی روابط بین دانش و نگرش و رفتار زیستمحیطی پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد دانش رابطه مثبتی با نگرش و رفتار زیستمحیطی دانشجویان دارد. ریتر و همکاران (41) در پژوهشی تحت عنوان "انگیزهای برای ترویج مصرف محصولات سبز در یک کشور نوظهور: بررسی نگرش مصرفکنندگان برزیلی" به بررسی عوامل انگیزشی مؤثر بر افزایش مصرف محصولات سبز در کشورهای نوظهور پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد که اطلاعات و دانش، نگرش محیطی، زمینههای اجتماعی و آگاهیهای محیطی به شدت با مصرف محصولات سبز همبستگی دارند. با بررسیهای انجام شده در قسمت مبانی نظری و پیشینه پژوهش، خلاء در خصوص کمبود پژوهشهای در خصوص محصولات سازگار با محیطزیست به ویژه در مورد رفتار مصرفکننده مشاهد شد. لذا با توجه به اهمیت محصولات سازگار با محیط زیست، که در توسعه و حفظ محیط زیست و سلامت افراد جامعه نقش دارد، بایستی پژوهشهای بیشتری در این زمینه انجام گیرد. لذا پژوهش حاضر با دید جامعتر نسبت به پژوهشهای پیشین سعی در توسعه پیشایندهای رفتار مصرفکنندگان آگاه به محیط زیست گام برداشته است.
کسب آگاهی زیستمحیطی نخستین گام در راه پایداری است و اساساً شرط بقای آینده بشریت آگاهی زیستمحیطی، توانایی فهم اصول شناخت محیطزیست و زندگی کردن بر پایه آنهاست (11). آگاهی محیطی، به میزان نگرانی آنها نسبت به مسائل زیستمحیطی و تلاش برای رفع اینگونه مشکلات اشاره دارد (12). آگاهی از مزیتهایی که محصول سبز برای محیطزیست، سلامت افراد و جامعه دارد، میتواند مصرف اینگونه محصولات را تشویق کند؛ اما محققان دریافتند که مصرفکنندگان معمولاً اطلاعات اندکی دربارة این محصولات دارند (13). به نظر میرسد نداشتن دانش و اطلاعات کافی نسبت به محصولات سبز، بزرگترین مانع برای مصرف اینگونه محصولات است (4). اطلاعاتی که میتواند بر تصمیم خرید مشتریان تأثیر بگذارد، شامل جزئیاتی دربارة ویژگیهای محصول، مزایای استفاده از آن، تأثیری که بر سلامت افراد دارد و در نهایت مزایای اقتصادی است که در کوتاهمدت یا بلندمدت ایجاد میکند (14). بسیاری از مشتریان، افزایش دانش و آگاهیهای زیستمحیطی خود و علاقه به محصولات سبز شرکتها را با تمایل به خرید آنها و پرداخت مبلغ بیشتر برای این محصولات نشان میدهند (15). اطلاعات زیستمحیطی به اطلاعات و آگاهی در مورد مشکلات زیستمحیطی و راه حل ممکن برای رفع این مشکلات اشاره دارد (16). اطلاعات زیستمحیطی عمومی به طور کلی تعریف اطلاعات از حقایق، مفاهیم و روابط مربوط به محیطزیست طبیعی و اکوسیستم مهم آن میباشد (17). اطلاعات زیستمحیطی مناسبترین دلیل برای کمک به مصرفکنندگان جهت اتخاذ تصمیمات و ایجاد محیط مناسب برای مصرف در نظر گرفته شده است. اطلاعات بیشتر زیستمحیطی منجر به نگرش و عملکرد بهتر نسبت به محیطزیست میشود (18). اطلاعات زیستمحیطی بر رفتار طرفداران محیطزیست از طریق نگرش زیستمحیطی تأثیرگذار است (19). با توجه مطالب ارائه شده فرضیه شماره 1 تدوین شد:
فرضیه 1: اطلاعات زیستمحیطی عمومی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
شواهد حاکی از آن است اطلاعات زیستمحیطی همیشه شرط کافی برای پیشبینی رفتار مصرفکننده آگاه به مسائل محیطزیست نیست (18). اطلاعات محصولات زیستمحیطی خاص مانند برچسبهای زیستمحیطی باعث ارائه مناسب و دقیق اطلاعات میشوند و نیاز مهمی در مورد اجازه به مصرفکنندگان جهت ساخت محیطزیستی آگاه همراه با تصمیمات منطقی را فراهم میکند (7). برای این کار، مصرفکنندگان باید در مورد برچسبهای زیستمحیطی اطلاعات بهدست آورند، معنای آنها را درک و به اطلاعات ارائه شده، اعتماد کنند (20). بویگیرارا و کومبریس (21) برچسبهای زیستمحیطی را به عنوان ابزار اطلاعاتی تعریف نمودهاند، که هدف آن از تأثیرات خارجی در محیطزیست تولید، مصرف و دفع محصولات میباشد. از این رو ساختار اطلاعات به منظور آشنایی مصرفکنندگان با جنبههای عملکردی برچسب سازگار با محیطزیست میباشد (22). با توجه مطالب ارائه شده فرضیه شماره 2 تدوین شد:
فرضیه 2: اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
تجربههای مستقیم شامل تماس با فضاهای طبیعی سبز و جدا از محیطهای انسانی و تجربههای غیرمستقیم نیز مربوط به مجموعههای طبیعی ساخت دست انسان است. تجربه زیستمحیطی بر دانش، نگرش و رفتار زیستمحیطی افراد تأثیر دارد (23). تجارب به دست آمده از کتابها و دیگر رسانهها و یادگیری از طریق کلاسهای درس در مورد محیطزیست و طبیعت را تجربههای جانشینی مینامند. هر کدام از انواع تجربههای زیستمحیطی تأثیر متفاوتی بر نگرشها و رفتارهای زیستمحیطی دارند. این پیامدهای زیستمحیطی میتوانند پایه شناختی، عاطفی و اخلاقی داشته باشند. پیامد شناختی تجربیات زیستمحیطی، دانش زیستمحیطی؛ پیامد عاطفی آن، ارزشها و نگرشهای مسؤولانه زیستمحیطی و پیامد اخلاقی آن، رفتار مسؤولانه زیستمحیطی است (24). تجربیات غیرمستقیم زیستمحیطی منجر به نگرشهای زیستمحیطی با مبنای شناختی و تجربیات مستقیم موجب ایجاد نگرشهای زیستمحیطی با مبنای عاطفی میشوند. نگرشهای زیستمحیطی با مبانی شناختی و عاطفی نیز هر دو منجر به رفتار مسؤولانه زیستمحیطی میشوند. با این حال، برخی مطالعات که تأثیر تجربه غیرمستقیم را بررسی کردهاند، تنها به اندازهگیری نگرش و دانش زیستمحیطی افراد مبادرت ورزیده و سنجش رفتار زیستمحیطی را نادیده گرفتهاند، اما مطالعات مربوط به تجربه زیستمحیطی مستقیم اغلب با هدف اولیه بررسی میزان رفتار مثبت و مسئولانه زیستمحیطی انجام شدهاند (23). از این رو، فرضیات زیر بیان میشوند:
فرضیه 3: تجربه زیستمحیطی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
فرضیه 4: تجربه زیستمحیطی بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
نگرش به یک رفتار، پیشبینیکننده مهمی از تمایلات رفتاری است چرا که نشاندهنده زمینهای است که در آن، یک شخص ارزیابی مطلوب و یا نامطلوبی از آن رفتار دارد (25). در صورتی که نگرش فرد به مقوله محیطزیست، لزوم حفاظت و جلوگیری از تخریب آن به گونهای تغییر یابد که منجر به واکنش و پاسخ مثبت فرد نسبت به محیطزیست شود، بر رفتار فرد تأثیرگذار خواهد بود (26). نگرش نسبت به محیطزیست همان شناخت و ارزیابی عاطفی از شئ در حفاظت از محیطزیست میباشد (27). با تغییر در ارزشها و باورها و میزان اهمیت برخی ویژگیهای محصولات، نظیر سبز بودن و دوستدار محیطزیست بودن آن نسبت به سایر محصولات، میتوان نگرش افراد را به سمت سبز بودن سوق داد (28). رفتارهای مصرفکننده شامل تمامی اعمالی است که مصرفکنندگان در ارتباط با بهدست آوردن، استفاده و کنار گذاشتن کالاها یا خدمات بعد از مصرف انجام میدهند (29). رفتار مصرفکننده به محیطزیست تا حد ممکن آسیب کمی میرساند یا حتی برای محیطزیست مفید هم باشد (30). به عبارت دیگر، این نوع رفتار تلاشی است که به وسیله افراد برای کاهش و محدود کردن اقدامات مخربی که میتوانند به محیط فیزیکی و طبیعی آسیب بزنند، انجام میشود (31). مصرفکنندگان نگران محیطزیست، محصولات و خدمات تعریف شدهای را خریداری میکنند که اثر مثبت بر محیطزیست میگذارند. رفتار خرید مصرفکننده سبز، شامل محدود کردن آگاهانه استفاده از محصولات ساخته شده از منابع کمیاب، تلاش برای صرفهجویی در مصرف انرژی و امتناع از خرید محصولات دارای بستهبندیهای نامناسب و اضافی است (32). در واقع خرید سبز همان تلاش برای خرید محصولات و خدمات کمضررتر برای محیطزیست و سلامتی بشر میباشد (33). رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست باید شامل هر دو رفتار خرید زیستمحیطی و رفتار طرفدار محیطزیست پس از خرید باشد (34). بازاریابان باید به منظور تشویق رفتار مصرفکننده زیستمحیطی، درک روشنی از سابقه چنین رفتاری داشته باشند (35). تحقیقات اولیه در رفتار مصرفکننده زیستمحیطی باعث ایجاد نگرانیهای زیستمحیطی (نگرش) شده است (36). بنابراین رفتار زیستمحیطی مصرفکننده ناشی از نگرش طرفدار محیطزیست میباشد (18). این روابط در فرضیه زیر بیان شده است:
فرضیه 5: نگرش نسبت به محیطزیست بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد.
بر اساس فرضیه های فوق، مدل مفهومی پژوهش در شکل 1 نشان داده شده است:
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش
Figure 1. Conceptual model of research
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی است. استراتژی پژوهش، از نوع پیمایش بوده است که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی همزمان روابط بین متغیرهای پژوهش پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان شرکت پگاه در سراسر کشور بوده است که در دوره جمعآوری دادههای پژوهش در دی ماه 1397 از محصولات این شرکت استفاده کردهاند. با توجه به تعداد بالا و نداشتن اطلاعات دقیق در مورد تعداد مشتریان این شرکت جامعه به صورت نامحدود در نظر گرفته شد، بر اساس جدول کرجسی و مورگان (42) تعداد 384 نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. جمعآوری دادهها با استفاده از دو روش کتابخانهای برای مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی (توزیع و جمعآوری پرسشنامه) انجام گرفت. پرسشنامههای پژوهش به صورت لینک در شبکههای اجتماعی قرار گرفت و از مشتریان شرکت پگاه درخواست شد تا به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دهند. برای گردآوری دادههای پژوهش، از پرسشنامهای شامل 25 سوال بسته پاسخ پنج ارزشی طیف لیکرت استفاده شد. پنج سوال اول به سنجش اطلاعات زیستمحیطی عمومی از مطالعات باربر و همکاران (19)، پنج سوال اطلاعات سازگار با محیطزیست از مطالعات بابر و همکاران (19) و میلفونت و دوکیت (43)، پنج سوال تجربه زیستمحیطی از مطالعات دوردن و ویت (23)، پنج سوال نگرش نسبت به محیطزیست از مطالعات دانلپ و همکاران (44) و میلفونت و دوکیت (43)، پنج سوال رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست از مطالعات استرن (45) و میلفونت و دوکیت (43) استخراج گردید. همچنین، سه سوال برای سنجش متغیرهای جمعیتشناختی (تحصیلات، میزان اهمیت و استفاده از محصولات سازگار با محیطزیست) تدوین شد. برای سنجش و تایید روایی پرسشنامه حاضر روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد، روایی محتوا توسط اساتید دانشگاهی و افراد خبره تایید شد. به منظور روایی سازه از تحلیل عاملی در حالت مدل اندازهگیری استفاده گردید. همه گویهها به جز گویه شماره 3، 17 و 21 دارای بار عاملی بالاتر از 5/0 بودهاند؛ لذا این گویهها حذف و مجدداً تحلیل عاملی در حالت مدل اندازهگیری مورد بررسی قرار گرفت که همه گویهها دارای بار عاملی بالاتر از 5/0 بودهاند؛ نتایج در جدول شماره 1 آمده است. همچنین، به منظور روایی همگرا، میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و پایایی مرکب (CR) محاسبه شد. شاخص پایایی مرکب بر طبق نظر بایرن (46) باید بالاتر از 7/0 باشد، تا اعتبار سازه بالا باشد و بین 6/0 تا 7/0 قابل قبول است. همچنین، میانگین واریانس استخراج شده نیز در صورتی که بالاتر از 5/0 باشد اعتبار سازه بالا است و بین 4/0 تا 5/0 مورد قبول است و شرط دیگر آن بزرگتر بودن پایایی مرکب از میانگین واریانس استخراج شده است که نتایج آن در جدول شماره 2 ارائه شده است. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، این ضریب برای کل پرسشنامه برابر با 911/0 بوده است و برای هر یک از متغیرهای پژوهش به صورت مجزا محاسبه شد که نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است و پرسشنامه مورد نظر از پایایی مناسبی برخوردار بود. به منظور بررسی دادههای پژوهش و آزمون فرضیهها از نرمافزارهای آماری 22 SPSS و LISREL 8.8 استفاده شده است.
جدول1- بار عاملی گویههای پژوهش
Table 1. Factor load of research questions
شماره گویه |
بارعاملی |
شماره گویه |
بار عاملی |
شماره گویه |
بار عاملی |
شماره گویه |
بار عاملی |
گویه 1 |
88/0 |
گویه 8 |
71/0 |
گویه 15 |
76/0 |
گویه 22 |
73/0 |
گویه 2 |
85/0 |
گویه 9 |
57/0 |
گویه 16 |
69/0 |
گویه 23 |
76/0 |
گویه 3 |
حذف |
گویه 10 |
52/0 |
گویه 17 |
حذف |
گویه 24 |
79/0 |
گویه 4 |
85/0 |
گویه 11 |
62/0 |
گویه 18 |
78/0 |
گویه 25 |
77/0 |
گویه 5 |
74/0 |
گویه 12 |
69/0 |
گویه 19 |
69/0 |
|
|
گویه 6 |
74/0 |
گویه 13 |
67/0 |
گویه 20 |
67/0 |
|
|
گویه 7 |
77/0 |
گویه 14 |
80/0 |
گویه 21 |
حذف |
|
|
جدول2- آلفای کرونباخ و روایی همگرا
Table 2. Cronbach's Alpha and Convergent Validity
متغیر |
آلفای کرونباخ |
CR |
AVE |
شماره گویه |
اطلاعات زیستمحیطی عمومی (GEK) |
861/0 |
899/0 |
692/0 |
1 تا 5 |
اطلاعات سازگار با محیطزیست (EK) |
820/0 |
799/0 |
448/0 |
5 تا 10 |
تجربه زیستمحیطی (EE) |
882/0 |
835/0 |
505/0 |
11 تا 15 |
نگرش نسبت به محیطزیست (AE) |
825/0 |
801/0 |
502/0 |
16 تا 20 |
رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست (ECCB) |
831/0 |
848/0 |
582/0 |
21 تا 25 |
مجموع |
911/0 |
|
|
1 تا 25 |
یافتههای پژوهش
در این قسمت یافتههای پژوهش ارائه شده است. به این منظور ابتدا یافتههای توصیفی مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی اعضای نمونه آماری و سپس نیز یافتههای اصلی پژوهش ارائه شده است. خلاصه ویژگیهای جمعیتشناختی در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3- ویژگیهای جمعیت شناختی اعضای نمونه آماری
Table 3. Demographic characteristics of the statistical sample members
متغیر |
گروه |
فراوانی مطلق |
درصد فراوانی |
تحصیلات |
دیپلم و پایینتر |
21 |
5/5 |
فوق دیپلم |
24 |
2/6 |
|
کارشناسی |
185 |
2/48 |
|
کارشناسی ارشد و بالاتر |
154 |
1/40 |
|
میزان اهمیت مسائل محیطزیست |
خیلی کم |
11 |
9/2 |
کم |
24 |
2/6 |
|
متوسط |
88 |
9/22 |
|
زیاد |
132 |
4/34 |
|
خیلی زیاد |
129 |
6/33 |
|
میزان استفاده از محصولات سازگار با محیطزیست |
خیلی کم |
22 |
7/5 |
کم |
48 |
5/12 |
|
متوسط |
50 |
13 |
|
زیاد |
152 |
6/39 |
|
خیلی زیاد |
112 |
2/29 |
به منظور تایید یا رد فرضیهها از نرمافزار LISREL بهره گرفته شده است، به منظور استفاده از نرم افزار LISREL باید توجه داشت که تحلیل مسیر در این نرمافزار شاخصهای برازشی را تولید میکند که در بازه مشخص مقبول و نتایج آن قابل استناد است. بایرن (46) در معادلات ساختاری در صورتی که سه شاخص بالاتر از حد پذیرش باشد، مدل پذیرفته میشود. به این منظور در جدول 4 برازش مدل مورد بررسی قرار گرفت و مدل دارای برازش مناسبی بوده است.
جدول4- شاخصهای برازش
Table 4. Fitness indices
شاخص یا نشان گر |
مقدار شاخص |
دامنه پذیرش شاخص |
شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) |
065/0 |
مقادیر زیر 08/0 |
نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی (X2/df) |
59/2 |
بین 1 تا 3 |
شاخص نیکویی برازش (GFI) |
89/0 |
مقادیر بالای 9/0 |
شاخص برازش هنجار یافته (NFI) |
93/0 |
مقادیر بالای 9/0 |
شاخص برازش هنجار نیافته (NNFI) |
95/0 |
مقادیر بالای 9/0 |
شاخص برازش تطبیقی (CFI) |
96/0 |
مقادیر بالای 9/0 |
شاخص برازش تطبیقی (IFI) |
96/0 |
مقادیر بالای 9/0 |
جهت بررسی فرضیههای پژوهش خروجی نرم افزار LISREL در حالت آزمون معناداری در شکل 2 آماده است.
شکل 2- مدل پژوهش در حالت آزمون معناداری
Figure 2. Model of research In the case of Meaningful test
با توجه به شکل 2 و جدول 5، دو فرضیه نخست پژوهش بیان میکند که اطلاعات زیستمحیطی عمومی و اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. ضرایب این فرضیهها در حالت آزمون معناداری به ترتیب برابر 98/2 و 89/5 است که نشاندهنده تایید این دو فرضیه میباشد. همچنین، ضریب مسیر این دو فرضیه به ترتیب برابر 15/0 و 35/0 میباشد. فرضیههای سوم و چهارم پژوهش بیان میکند تجربه زیستمحیطی بر نگرش نسبت به محیطزیست و رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد. ضرایب این فرضیهها در حالت آزمون معناداری به ترتیب برابر 58/8 و 99/2 است که نشاندهنده تایید این دو فرضیه میباشد. همچنین، ضریب مسیر این دو فرضیه به ترتیب برابر 53/0 و 22/0 میباشد. در نهایت فرضیه پنجم پژوهش بیان میکند نگرش نسبت به محیط زیست بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیط زیست تأثیر معنادار دارد. ضریب این فرضیه در حالت آزمون معناداری برابر 34/5 است که نشاندهنده تایید این فرضیه میباشد. ضریب مسیر این فرضیه برابر 43/0 میباشد. در جدول 5 خلاصه نتایج فرضیهها آمده است.
جدول 5- نتایج حاصل از یافتههای مدل ساختاری پژوهش
Table 5. Results from the findings of the research structural model
شماره فرضیه |
فرضیات مدل مفهومی |
مقدار T-Value |
ضریب مسیر |
نتیجه |
1 |
اطلاعات زیستمحیطی عمومی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. |
**98/2 |
15/0 |
تایید |
2 |
اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. |
**89/5 |
35/0 |
تایید |
3 |
تجربه زیستمحیطی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. |
**58/8 |
53/0 |
تایید |
4 |
تجربه زیستمحیطی بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد. |
**99/2 |
22/0 |
تایید |
5 |
نگرش نسبت به محیطزیست بر رفتار مصرفکننده آگاه بر محیطزیست تأثیر معنادار دارد. |
**34/5 |
43/0 |
تایید |
01/0P< ** 05/0P< *
ضریب تعیین، میزان تبیین واریانس یا تغییرات متغیر وابسته توسط مجموعه متغیرهای مستقل را نشان میدهد. ضریب تعیین نگرش نسبت به محیطزیست و رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست به ترتیب برابر 51/0 و 35/0 میباشد. بنابراین، 51 درصد نگرش نسبت به محیطزیست توسط متغیرهای اطلاعات زیستمحیطی عمومی، اطلاعات سازگار با محیطزیست و تجربه زیستمحیطی تبیین میشود و 49 درصد آن توسط متغیرهایی که در این مدل در نظر گرفته نشده است. همچنین، 35 درصد رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست توسط متغیرهای پیشین پژوهش قابل تبیین است.
بحث و نتیجهگیری
در این پژوهش به بررسی تأثیر اطلاعات زیستمحیطی بر نگرش و رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان شرکت پگاه در سراسر کشور بوده است که در دوره جمعآوری دادههای پژوهش در دی ماه 1397 از محصولات این شرکت استفاده کردهاند؛ که تعداد 384 نمونه به روش نمونهگیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه حاصل از فرضیه اول پژوهش بیان میکند اطلاعات زیستمحیطی عمومی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. نتیجه این فرضیه با یافتههای باربر و همکاران (19)، فلام (47) و پولونسکی و همکاران (18) مطابقت دارد. به نظر میرسد نداشتن دانش و اطلاعات کافی نسبت به محصولات سبز، بزرگترین مانع برای مصرف اینگونه محصولات است. بسیاری از مشتریان، افزایش دانش و اطلاعات زیستمحیطی خود و علاقه به محصولات سبز شرکتها را با تمایل به خرید آنها و پرداخت مبلغ بیشتر برای این محصولات نشان میدهند. اطلاعات زیستمحیطی مناسبترین دلیل برای کمک به مصرفکنندگان جهت اتخاذ تصمیمات و ایجاد محیط مناسب برای مصرف است. اطلاعات بیشتر زیستمحیطی منجر به نگرش و عملکرد بهتر نسبت به محیطزیست میشود. بنابراین اطلاعات زیستمحیطی عمومی بر رفتار طرفداران محیطزیست از طریق نگرش زیستمحیطی تأثیرگذار است. نتیجه حاصل از فرضیه دوم پژوهش بیان میکند اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. در مطالعات محدودی اثر اطلاعات سازگار با محیطزیست بر نگرش مصرفکننده نسبت به محیطزیست مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این فرضیه با یافتههای انل و مخرجی (48) مشابهت دارد. برچسبهای زیستمحیطی باعث ارائه مناسب و دقیق اطلاعات میشوند و نیاز مهمی در مورد اجازه به مصرفکنندگان جهت ساخت محیطزیستی آگاه همراه با تصمیمات منطقی را فراهم میکند. برای این کار، مصرفکنندگان باید در مورد برچسبهای زیستمحیطی اطلاعات بهدست آورند، معنای آنها را درک و به اطلاعات ارائه شده، اعتماد کنند. از این رو ساختار اطلاعات به منظور آشنایی مصرفکنندگان با جنبههای عملکردی سازگار با محیطزیست میباشد. نتیجه حاصل از فرضیه سوم پژوهش بیان میکند تجربه زیستمحیطی بر نگرش نسبت به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. نتیجه این فرضیه با یافتههای دوردن و ویت (23) مطابقت دارد. تجربه حضور در طبیعت موجب میشود تا انسانها خود را جزئی از آن بدانند و کمتر جهتگیریها و رفتارهای انسان محورانه در برخورد با محیط طبیعی اطراف خود داشته باشند. در حالی که بسیاری از افراد تمایل دارند تا جهان را بر اساس «خود کامل» بنگرند. این نوع نگاه، این تصور را تقویت میکند که جهان طبیعی به سادگی یک سیستم مکانیکی است که انسانها میتوانند آزادانه و بدون محدودیت از آن بهرهبرداری کرده و یا آن را تخریب کنند. تجربه زیست محیطی، درک افراد از اتکای متقابل به طبیعت را افزایش میدهد و این پایه و اساس انگیزه آنها برای مراقبت و محافظت از محیط را فراهم میکند. این احترام انسان برای دنیای طبیعی موجب بروز احساس مسئولیت اخلاقی در برابر طبیعت میشود و رفتارهای مراقبتی از طبیعت را به صورت پایدار شکل میدهد. نتیجه حاصل از فرضیه چهارم پژوهش بیان میکند تجربه زیستمحیطی بر رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. نتیجه این فرضیه با یافتههای راجکی (49)، مایر و فرانتز (50) و دوردن و ویت (23) مطابقت دارد. تجربه زیستمحیطی بر رفتار زیستمحیطی افراد تأثیر دارد. هر کدام از انواع تجربههای زیستمحیطی تأثیر متفاوتی بر رفتارهای زیستمحیطی دارند. از اینرو پیامد اخلاقی تجربیات زیستمحیطی، رفتار مسؤولانه زیستمحیطی است. نتیجه حاصل از فرضیه پنجم پژوهش بیان میکند نگرش نسبت به محیطزیست بر رفتار مصرفکننده آگاه به محیطزیست تأثیر معنادار دارد. نتیجه این فرضیه با یافتههای بامبرگ و موزر (51) و پولونسکی و همکاران (18) مطابقت دارد. بازاریابان باید به منظور تشویق رفتار مصرفکننده زیستمحیطی، درک روشنی از سابقه چنین رفتاری داشته باشند. از اینرو رفتار زیستمحیطی مصرفکننده ناشی از نگرش طرفدار محیطزیست میباشد. بنابراین در ابتدا پیشنهاد میشود رسانههای جمعی در کنار خانواده و نهادهای آموزشی، نقشی کلیدی در بیان اهمیت مسایل زیستمحیطی و آموزش به مردم دارند. در کنار رسانهها، گروههای حامی و طرفدار محیطزیست در جلب افکار عمومی و بیان مشکلات محیطزیست نقش مهمی ایفا میکنند چرا که رسانهها و شبکههای اجتماعی فرصت بینظیری در زمینه ارائه اطلاعات فوری، بهروز با امکان ارتباطات دوطرفه (شرکت پگاه و مشتریان) فراهم آورده است. این شبکهها زیربنای بسیار مناسبی هستند که میتوان از آنها برای بهبود ارزش، دانش و نگرش زیستمحیطی افراد استفاده کرد. در ادامه توصیه میشود نگرش به محیطزیست، توسط اطلاعات سازگار با محیطزیست به مصرفکنندگان شرکت پگاه، آموزش داده شود که این امر منجر به افزایش شکلگیری نگرش مثبت نسبت به محیطزیست شده و پس از آن منجر به رفتار آگاهانه و مطلوبتر مصرفکننده در مواجه با محیطزیست میشود. بنابراین، ارتباطات بازاریابی نیازمند تعیین هدف و آموزش مصرفکنندگان در مورد اطلاعات سازگار با محیطزیست میباشد. با دادن مشاوره به مصرفکنندگان در مورد خواندن و فهمیدن اطلاعات سازگار با محیطزیست زمانی که در حال خریداری محصول می باشند. این نوع از مشاوره را میتوان در تبلیغات منظم شرکت پگاه تکمیل کرد. چنین کمپینهای تبلیغاتی نیز میتواند با سازمانها و دیگر گروههای زیستمحیطی ایجاد شوند که باعث افزایش بیشتر در اعتبار اطلاعات سازگار با محیطزیست شود. لذا شرکت پگاه میتوانند از طریق تبلیغات و ارائة بروشورهای حاوی معرفی محصولات سبز و ویژگیهای آنها، سطح آگاهی مشتریان را افزایش دهند و از این طریق تمایل به خرید را در آنها ایجاد کنند. از جمله مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر استفاده از پرسشنامه بسته برای جمعآوری دادههای پژوهش حاضر است. لذا پیشنهاد میشود در مطالعات آینده از مصاحبه یا پرسشنامه باز نیز در کنار پرسشنامه بسته استفاده شود تا تعمق در موضوع به شناخت بهتر متغیرها و عوامل خرد کمک کند. این پژوهش از دیدگاه مشتریان شرکت پگاه بررسی شد، پیشنهاد میشود پژوهش دیگری این پژوهش را از دیدگاه متخصصان و مدیران شرکت پگاه مورد سنجش قرار داده و سپس با ترکیب نتایج به دست آمده با پژوهش حاضر نتایج جدیدی به دست آید.
Reference
[1]- کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران.
[2]- استادیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران. *(مسوول مکاتبات)
[3]- کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، ایران.
[4]- MSc, Business management department, Faculty of Management & Accounting, Farabi Campus University of Tehran, Iran
[5]-Assistant Professor, Faculty of Management & Accounting, Farabi Campus University of Tehran, Iran *(Corresponding author)
[6]- MSc, Business management department, Faculty of Management & Accounting, Farabi Campus University of Tehran, Iran